تمثیل متداول و معروفی است که می گوید: "هیچکس را در قبر دیگری نمی‌خوابانند" و از همین روست که سعدی نیز می‌سراید: «گیرم پدر تو بود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل»!
خیبرآنلاین نوشت:مقصود از این مقدمه آنکه احدی نمی تواند مدعی باشد که به واسطه شهرت و خدمات بستگان و اطرافیانش، از جایگاه و اعتبار بالاتری نسبت به سایرین برخوردار است و تافته ای جدا بافته محسوب می شود.
چه آنکه انتساب و قرابت به مشاهیر و مفاخر روزگار نه تنها رجحان و برتری خاصی را برای فرد منتسب به همراه نمی آورد، بلکه بالعکس، وظایف و مسئولیت های شخص مذکور را به جهت مراقبت از اعمال و پرهیز از ناشایستگی‌ها مضاعف می کند.
در حال حاضر و در دوران مبارک استقرار نظام جمهوری اسلامی اما کم نیستند فرزندان "السابقون انقلاب" که برخلاف مشی افتخارآفرین پدران و مادرانشان، مرتکب گفتار و کرداری نادرست شده و با آتش انداختن یک شبه بر کوه اعتبار آبا و اجدادشان، آبروی چندین و چند ساله عاریت گرفته از ایشان را به تلی از خاکستر بدل می سازند.
یکی از این شخصیت های مظلوم، بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) است که منتسبین به حضرتش، جفا را به گونه ای تمام و کمال در حق ایشان روا داشته اند.
در همین ارتباط نعیمه اشراقی، نوه دختری و البته حاشیه ساز حضرت روح الله(ره)، در صفحه شخصی خود در یک شبکه اجتماعی تلفن همراه، ضمن تمسخر یکی از احکام اسلام و توهین به پیامبر اعظم(ص) نوشت: «هیچ کار پیامبر بی‌حکمت نیست! آیا تا به حال از این زاویه به این مسأله نگاه کرده بودید که اگر شوهرتان 4 زن داشته باشد، کارهای خانه بین 4 نفر تقسیم می شود! و حتی می توانید در اوقات فراغت با یکدیگر حکم [پاسور] 4 نفره هم بازی کنید! پس همانا ای بانوان... ایمان بیاورید»!؟
جالب اینکه در عین حال نامبرده در شبکه اجتماعی دیگری با بیان این اعتقاد که: «توهین به پدربزرگم [امام خمینی(ره)] از نظر من جرم نیست»(!) نشان داد هیچ غیرت و تعصبی نسبت به جد شریفش ندارد. او چندی پیش در توهینی آشکار به خانواده معظم و همسران صبور شهدای جنگ تحمیلی در شبکه غیرقانونی و صهیونیستی فیسبوک نوشت: «جوک دیگری که برای امام تعریف کردیم و همیشه به شوخی یاد می‌کردند این بود... امام خمینی: "ای پاسداران، بیوه شهدا را بگیرید. ای کاش من یک پاسدار بودم."»!
این درحالی است که اشراقی که گویا دست به تقطیع و سانسور خوبی هم دارد، با فوتوشاپ کاری عکس ساپورت پوشی دخترش در مراسم دانشگاهی در کانادا نوشت: «نعیما! دختر دلبندم، کسب مقام اول مرکز نخبگان ایالت انتاریو کانادا را به تو تبریک می گویم. باید بدانی به وجودت افتخار می کنم نه برای مدال.»!
اشراقی اما در واکنش به فتوشاپ بودن عکس دامن نعیما، پاسخ می دهد: «دختری که اغلب جلسات هفتگی تفسیر قرآن را ترک نمی کند و به آنچه از آن می آموزد، عمل می کند... عزیزم، هرگز از تو جز اخلاق نیکو، ادب، عاطفه و وفا ندیدم... اگر شیرینی این پیروزی را به کامت تلخ کردند به فال نیک بگیر که انتقاد و حتی حمله، انسان را مصمم و آبدیده می کند. دخترم، قدم های بعدی را بلندتر و محکم تر بردار و از آنچه می آموزی برای خدمت به هم نوعت استفاده کن، بدان همواره دعای خیر مادرت همراه توست، از خداوند منان برایت بهترین ها را آرزو دارم.»!
نامبرده اما همسو با مشتاقان غربزده و تلاشگران از سرگیری مجدد روابط ایران و شیطان بزرگ، ضمن ارائه پیشنهاد «شعار مرگ بر آمریکا را از نمازجمعه حذف کنیم» در صفحه فیسبوکش بیان داشت: «آمریکا آن زمان دشمن رو در روی ما بود؛ در حالی که امروز اینطور نیست آمریکا امروز یک رئیس جمهور صلح طلب دارد حرف من این است دوباره فرصت سوزی نکنیم و از شرائط جدید بهترین بهره را ببریم و وارد مذاکرات مستقیم شویم و راه صلح را پیشه کنیم. کسانی هم که مخالف رابطه با آمریکا هستند به دلیل آرمان های امام نیست بلکه بخاطر منافع شخصی شان است.»!؟
نعیمه اشراقی همچنین در مصاحبه خود با یک روزنامه اصلاح طلب، علیرغم تأکیدات مصرح اسلام و مذهب تشیع بر وجوب حفظ و رعایت پوشش برای زنان می گوید: «به نظر من، بسیار بهتر بود که ما حجاب را اجباری نمی کردیم. به خاطر اینکه ما با اجباری کردن حجاب، می خواستیم حاشیه امنیت جامعه را بالا ببریم، اما دقیقا برعکسش عمل کردیم و امنیت را پایین آوردیم. وقتی ما در جامعه حجاب را اجباری کردیم، محدودیت و ممنوعیت ایجاد کردیم، روابط دختر و پسر را ممنوع کردیم، همه این مسائل از خیابان ها به درون خانه ها رفت. کسانی که به مسائل دینی اعتقادی ندارند، وقتی در خیابان به خواسته های خود نمی رسند، در خانه ها، از مواد مخدر، مشروب و... استفاده می کنند و روابط غیراخلاقی میان دختر و پسر شکل می گیرد. در نتیجه ما امنیت را برای نسل جوان پایین آوردیم.»!
در این میان اما اخیراً از نعیمه اشراقی – خواهرزن برادر محمد خاتمی – به عنوان تدارک دهنده اصلی دیدار حاشیه ساز نوروزی علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت کلیدداران با محمد خاتمی، از سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88، نام برده می شود.
ضمن اظهار تأسف برای این نوه دختری حضرت امام(ره) باید گفت که شوربختانه اوضاع دیگر نوادگان و منتسبان به خانواده خمینی کبیر نیز اگر بدتر از اظهارنظرات شاذ «نعیمه اشراقی» نباشد، بهتر هم نیست. چه بسا برخی نواده های خمینی کبیر(ره) نیز با حمایت لسانی از اقدامات جمعی از فتنه انگیزان و اهالی ضدانقلاب و ایضاً حضور در میتینگ ها و همایش های تجدیدنظرطلبان، رویکردی پرابهام و سراسر متناقض با خط امام(ره) را در پیش گرفته اند و درصددند با سوءاستفاده از نام و اعتبار امام(ره)، کرسی ریاستی را برای خویش فراهم نموده و آرای مردمی را به سمت خود بکشانند!
در این میان اما بازخوانی نحوه برخورد شخص امام(ره) با نواده سرکش و ناخلفش، «حسین خمینی» چندان خالی از لطف نخواهد بود. جریان از این قرار بود که "حسین خمینی" فرزند آقا سید مصطفی، پس از رأی مجلس بر عدم کفایت سیاسی بنی صدر، طی یک سخنرانی در مشهد، رئیس جمهور مخلوع را محق دانست و با انتقاد شدید از عملکرد حزب جمهوری اسلامی، شهید بهشتی را به کودتای سیاسی متهم کرد. این نطق تحریک آمیز، اعتراض شدید مردم را در پی داشت که وی در همان جلسه و در پاسخ به اعتراضات، با تهدید مردم دست به اسلحه برد. با مشخص شدن انحراف سید حسین و جانبداری وی از فتنه گران، حضرت امام(ره) بدون هیچ ملاحظه ای دستور دادند: «سید حسین را تحت الحفظ به تهران برگردانند و اگر دست به اسلحه برد، او را با تیر بزنند.»
کوتاه سخن اینکه اگر امام روح الله(ره) در عصر کنونی نیز در قید حیات بودند، چه برخوردی با نزدیکان، اطرافیان و بالاخص نوادگان حاشیه‌سازشان می نمودند؟!