در جستجوی یاران (قسمت چهل و دوم)
سفرنامه
در جستجوی یاران (قسمت چهل و دوم)
علاقه مندان(درجستجوی یاران)می توانند قسمتهای بعدی این سفرنامه مهیج را در روزهای زوج در شبکه خبری هزاره سوم پیگیری نمایند

رامسر رویای توریست‌های ایرانی

آقا مهدی صبح روز سه شنبه 26 اردیبهشت زودتر از خواب بیدار شده بود و طبق روال روزانه برای آمادگی جسمانی به بهانه خرید صبح‌گاهی در امتداد بلوار رادیو دریا به دوچرخه‌سواری پرداخت.

روز سه شنبه 26 اردیبهشت ماه 1391سیزدهمین روز سفر را با نشاط آغاز کردیم.

ساعت 7 صبح به همت مهدی صبحانه مفصلی تهیه شد، من نیز بعد از ورزشی کوتاه برای صرف صبحانه به وی ملحق شدم. دقایقی نیز در امتداد ساحل قدم زدیم سپس بار و بنه را سوار بر دوچرخه نمودیم و ادامه مسیر دادیم،

مسیر نسبتاً شیب‌دار بلوار رادیو دریا را به آرامی رکاب زدیم و وارد خیابان‌های اصلی شهر شدیم، نیازهای روزانه مسیر را خریداری کردیم و به مقصد شهر زیبای رامسر بر سرعت رکاب‌زنی خود افزودیم.

ساحل زیبای  چالوس قبل از طلوع آفتاب 26 اردیبهشت 1391

 

حد فاصل بین دو شهر زیبای چالوس و رامسر شهرک‌ها و روستاهای بسیاری قرار گرفته بود، به طوری که احساس کردم همچنان داخل شهر رکاب می‌زنم!

 بعد از چند دقیقه رکاب‌زنی به روستای سردآبرود رسیدیم، سپس به سمت روستای عباس‌کلا ادامه مسیر دادیم، به فاصله اندکی به شهر کوچک هچیرود وارد شدیم، توقف کوتاهی در گلزار شهدا داشتیم، اکثر شهرهای کوچک مسیر در سفر چند سال گذشته‌ام دهستان‌هایی بودند که در سفرهای استانی دولت دهم با ارتقاء جایگاه و اختصاص بودجه به شهر تبدیل شده بودند.

مناظر زیبای گیلان، مهدی خان زاده اردیبهشت 1391

هوای دلپذیر صبح‌گاهی انگیزه‌ای مضاعف برای رکاب‌زنی ایجاد کرده بود، آهسته آبادی‌های کوچک مسیر را پشت سر گذاشتیم، به روستای امام‌رود رسیدیم. توقف کوتاهی برای نوشیدن آب داشتم سپس ادامه مسیر دادیم به فاصله اندکی وارد قصبه کوچک نورس شدیم.

کمتر از نیم ساعت توقف در میان طبیعت سرسبز منطقه و صرف چای و نوشیدنی به همراه میان وعده‌ای کوچک انرژی لازم برای ادامه مسیر را فراهم نمود، ساعت 11 صبح برای رسیدن به مقصد زمان بندی شده به مسیر ادامه دادیم.

با دقایقی رکاب‌زنی روستای کیا‌کلا را نیز پشت سرنهادیم، سپس منطقه زیبای نمک‌آبرود را با جلوهای زیبای منطقه پیش رو داشتیم.

تصمیم گرفتیم تا میان وعده غذایی را در حاشیه نمک‌آبرود توقفی کوتاه داشته باشیم و در کنار طبیعت بکر و دست نخورده منطقه لحظاتی به استراحت بپردازیم.

ورودی هتل چهار ستاره منطقه نمک آبرود اردیبهشت 1391

ساعت 11 ظهر سه شنبه 26  اردیبهشت 1391وارد استان سرسبز گیلان شدیم.

طبیعت سرسبز منطقه چون نگینی زمردی در مسیر حرکت قرار گرفته بود از لحظه به لحظه زمان رکاب‌زنی لذت می‌بردم از اینکه توانسته بودیم کمتر از دو هفته پنجمین استان کشور را نیز رکاب بزنیم احساس خوبی داشتم.

با پشت سرگذاشتن روستایی کوچک وارد شهر کوچک و زیبای کلارآباد شدیم، فاصله بین شهر کوچک کلارآباد تا سلمان شهر 4 کیلومتر بیشتر نبود که با شهرک‌ها و روستاهای متعدد به هم پیوسته بودند.

از شهر فریدونکار تا استان گیلان فروش سیر تازه به صورت فله‌ای و بسته‌یندی برای من بسیار تعجب برانگیز بود، معمولاً استفاده از سیر تازه بصورت محدود بین شهروندان سایر شهرها رواج دارد اما به نظر می‌رسید بومیان منطقه مصرف سرانه سیر بالایی را دارند!

 در طول مسیر با سئوال از مطلعین و بومیان متوجه شدم که به علت تاثیر موثر سیر برای جلوگیری از رماتیسم، در منطقه مرطوب گیلان استفاده از سیر تازه در وعده‌های غذایی بومیان امری عادی و طبیعی است به همین دلیل بخشی از مزارع منطقه به کاشت سیر اختصاص یافته بود.

ورودی سلمان شهر علی قربان پور، مهدی خان زاده اردیبهشت1391

سلمان شهر، شهری کوچک و بسیار تمیز بود که رونق ساخت و ساز بناهای مدرن با روش‌های جدید کاملاً به چشم می‌خورد، لحظاتی بعد به روستای امیردشت وارد شدیم.

بقعه امامزاده حسین در فاصله‌ای نزدیک سلمان شهر به چشم می‌خورد اما به خاطر فرصت کم از بازدید این مکان زیارتی صرف نظر کردیم.

حد فاصل بین سلمان شهر وعباس آباد نیز شهرکها به هم پیوسته بودند. تا عباس‌آباد رکاب زدیم.

عباس‌آباد شهری نسبتاً کوچک با جذابیت‌های بسیار است، توجه ویژه مسئولین شهری به تمیزی و بهداشت ، زیبایی شهر را بیشتر جلوه گر کرده بود.

فعالیت های عمرانی در شهر زیبای عباس آباد بهار 1391

قبل از ظهر ورودی شهر زیبای عباس‌آباد بطور غیر منتظره به دو نفر توریست دوچرخه‌سوار خارجی برخوردیم، توریست‌ها از جهت مخالف در حرکت بودند، مسیر خود را برای آشنایی بیشتر به سمت توریست‌ها تغییر دادیم، مهدی با دیدن توریست‌ها کاملاً به وجد آمده بود!

در جستجوی یاران علی قربان پور(علی فاروج)