در جستجوی یاران (قسمت چهل و چهارم)
سفرنامه
در جستجوی یاران (قسمت چهل و چهارم)
علاقه مندان(درجستجوی یاران)می توانند قسمتهای بعدی این سفرنامه مهیج را در روزهای زوج در شبکه خبری هزاره سوم پیگیری نمایند

عباس‌آباد شهر همیشه بهار

لحظات کوتاهی در شهرعباس‌آباد توقف کردیم ، سپس به سمت شهر کوچک نشتارود حرکت نمودیم  فاصله کوتاهی بود که خیلی زود به شهر کوچک، زیبا و تمیز نشتارود رسیدیم، تصویر 23 شهید دفاع مقدس و تصویر شهید حجه الاسلام رزاقی از شهدای 72 تن مجلس شورای اسلامی  روی بیلبورد ورودی شهر مشهود بود.

 بع دلیل کمی وقت بدون توقف شهر نشتارود را ترک کردیم، بعد از پشت سر گذاشتن چند روستای کوچک و به هم پیوسته به روستای تیلت‌کلا رسیدیم، روستایی با 5 شهید دفاع مقدس با مردمی خونگرم و مهربان، دقایقی بعد از روستای آل‌کلا عبور کردیم و یک کیلومتر بعد به امام زاده آقا سیدحسین رسیدیم، مکان امام‌زاده مدفن تعدادی شهید بود، دقایقی بعد وارد روستای تیل‌پرده سر گردیدیم.

جوان خوش ذوق گیلانی درحال عرضه صنایع دستی، قبل از شهر تنکابن ، 26اردیبهشت 1391

حدود ساعت 2 بعد از ظهر وارد شهر زیبا و خاطره‌انگیز تنکابن شدیم. برای صرف نهار برنامه ریزی کردیم، چند ساعت در پارک ملی تنکابن که بسیار زیبا بود توقف داشتیم، نهار ساده‌ای که شامل نان و خربزه و ماست و خیار بود در محیطی مصفا صرف شد.

ماست و خیار تقریباً در تمام وعده‌های نهار سر سفره بود زیرا خوردن ماست و خیار تا حد زیادی در رفع عطش هنگام رکاب‌زنی موثر بود لحظاتی استراحت کردیم و نیم‌ساعتی خوابیدم سپس وضو ساخته و نماز ظهر و عصر را بجا آوردم.

استراحتی کوتاه در هوای دلپذیر پارک ملی تنکابن انرژی مضاعفی را در ما ایجاد نمود و نشاط و شادابی را به ما باز گرداند.

حاج اسماعیل یکتایی تماس گرفت تا از لحظه ورود اعضای تیم میثاق به شهر لنگرود مطلع گردد، وی برای اسکان شبانه و شام برنامه‌ریزی کرده بود اما به وی اطلاع دادم که روز 27 اردیبهشت قبل از ظهر وارد لنگرود خواهیم شد، پیگیری‌های مکرر حاج اسماعیل شوق سفر را برایم دو چندان کرده بود.

پارک ملی شهر تنکابن اردیبهشت 1391

آقای احمد کرونی از مدیران پروژه نمک آبرود نیز تماس گرفت تا در مسیر شبی را در کنار یک‌دیگر باشیم، احمد از دوستان بسیار خوبم  می‌باشد که مدت چندین سال در شهر جدید پرند همسایه بودیم.

با توجه به اینکه دهها کیلومتر از محل کار آقای احمدکرونی دور شده بودم امکان برگشت برای ما مشگل بود، از وی عذرخواهی کردم و ملاقات با وی را به وقت دیگری موکول کردم.

در مرکز شهر شیرود امام زاده سیدحسین قرار داشت بعد از عبور از چندآبادی کوچک به میاندوج محله رسیدم. 11 شهید حاصل رشادت مردم دلاور این آبادی بود.

تقریباً تمام آبادی‌های منطقه دارای رود پر آب بود که به دریا سرازیر می‌شد.

بعد از عبور از چلکرود به گالش‌محله زادگاه قهرمان جنگ‌های دریایی امیر سرلشکر خلبان شهید حسین خلعتبری رسیدیم، پیکارگری که نام و آوازه وی خاطره ناوشکن‌هایی را در ذهن ایرانیان غیور زنده می‌کند که تا ابدیت تاریخ افتخار آمیز می‌باشند. لحظاتی بعد روستای گلایه‌بن با 29 شهید را پشت سر گذاشتیم.

3 کیلومتری شهر رامسر شهرستان کوچک کتالم را پشت سر گذاشتیم، بعد از یک کیلومتر رکاب‌زدن به منطقه توریستی سادات‌شهر رسیدیم، به فاصله اندکی وارد شهر زیبای رامسر شدیم، گشت کوتاهی در شهر رویایی رامسر زدیم و به سمت شهر چابکسر حرکت کردیم،

فاصله بین رامسر و چابکسر شهرک‌ها به هم پیوسته بودند، شهرک‌هایی که بیشتر توریستی تفریحی بودند و محلی برای استفاده متمولین پایتخت‌نشین بود،

 

رامسر شهر زیبای گیلان

در فاصله 3 کیلومتری چابکسر ایستگاه تله‌کابین جذابیتی خاص داشت، لحظاتی با نگهبان تله کابین آقای محمدرضا صبوری به درد دل نشستیم، کارمند زحمت کشی که با حداقل حقوق وظایف محوله را به نحو احسن انجام می‌داد!

تا روز سه شنبه 27 اردیبهشت طی 13 روز رکاب‌زنی موفق شدیم 1150 کیلومتر را طی کنیم و توفیق گل‌باران 90 گلزار در 57 شهر و تعدادی آبادی نصیب ما شد.

منطقه زیبای تله کابین رامسر، 27 اردیبهشت 1391

فاصله کوتاه بین شهر تنکابن تا شهر کوچک شیرود آبادی‌های تقریباً به هم پیوسته سیلانه یزرگ، رزان بزرگ و کریم‌آباد قرار داشت، روستای گراکو بر مزار 2 شهید دفاع مقدس توقفی داشتیم ، سپس نصیرآباد را نیز پشت سر گذاشتیم و 3 کیلومتر بعد به شهر شیرود وارد شدیم.

در مدخل شهر توقفی نمودیم و به احترام امیرخلبان علی اکبر شیرودی ادای احترام  کردیم و برای 45 شهید شهر که زینت بخش تابلوی ورودی شهر بود قرائت فاتحه کردیم.

مدخل شهر شیرود اردیبهشت 1391

غروب آفتاب نزدیک بود، دقایقی توقف کردیم و به سمت شهر چابکسر رکاب زدیم، مقابل پلیس راه تصویر چهار شهید دفاع مقدس به چشم می‌خورد که به شهدای گلوگاه چابکسر معروفند.

 مدخل شهر چابکسر نیز تصویر 6 تن از سرداران چابکسر که جانشان را فدای میهن اسلامی کرده بودند به چشم می‌خورد.

شب را هتل زیبای پارسیان چابکسر اقامت کردیم، شام کته کباب خوشمزه و ویژه هتل را صرف کردیم، فرصت مناسبی برای شتشوی البسه و تنظیف بود، شب دلپذیر و خوبی را تجربه کردیم.

هتل زیبای چابکسر، 27اردیبهشت 1391

 

درجستجوی یاران علی قربان پور(علی فاروج)