با این همه موارد اختلافی، چگونه بعضی ها درصدد هستند تا به صورت شتاب زده، از دودکش نیویورک دود سفید را به مردم نشان دهند و در یک اقدام غافلگیرکننده، خبر از توافق جامع را رسانه ای کنند؟
به گزارش شبکه خبری هزاره سوم به نقل از خیبر آنلاین، مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک بهانه ای شده تا هفتمین دور مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 به ریاست ظریف و اشتون در زمین یانکی ها برگزار شود؛ مذاکراتی که خبرهای خوشایندی از آن مخابره نمی شود.
شش دور قبلی این مذاکرات در وین برگزار شده بود که محور اصلی آنها، توافق ضعیف ژنو با عنوان "برنامه مشترک اقدام" بوده است. توافقی که طی آن، آمریکا با زیاده خواهی توانست عبارات مدنظر خود را در قالب توافق به تیم مذاکره کننده ایرانی تحمیل نماید و در بخش های ابتدایی و انتهایی آن دوبار تاکید کرد "هیچ چیزی توافق نمی شود مگر اینکه در مورد همه چیز توافق شود"!
در مذاکرات وین 6 که در پایان گام نخست 6 ماهه برگزار شد، طرفین نتوانستند به اشتراکات لازم برای کسب توافق جامع نایل آیند و به جهت خطوط قرمزی که در تهران برای منافع ملی و پیشرفت های پرهزینه هسته ای طراحی شده بود، و نیز آگاهی هرچه بیشتر مردم از کلاهی که قرار بود در آن مذاکرات به سر ملت برود، تحقق خواسته های آمریکایی ها و غرب که بر مبنای توافق ضعیف ژنو پایه گذاری شده بود، تا سوم آذرماه (سالروز انتشار برنامه مشترک اقدام) به تعویق افتاد.
اینک اما در نیویورک ظاهرا همه چیز برای انعقاد یک تفاهم ضعیفتر از آنچه که در ژنو به آن رسیدند، مهیا شده است. آمریکایی ها با نفرات پرشماری خود را به حاشیه پیرامونی مجمع عمومی و اتاق مذاکرات رسانده اند و رسانه های پرشمار خود را بسیج کرده اند تا با فضاسازی کاذب، ضمن به راه انداختن یک جو روانی سنگین، اذهان عمومی را برای پذیرش توافق جامع بر پایه "برنامه مشترک اقدام" آماده نمایند.
در این بین، آنچه که تاکنون کسب اطلاع شده این است که میان طرفین مذاکره، بر سر پاره ای مسایل اختلافاتی وجود دارد که البته در برخی از آنها، به جهت عجله و شتاب تیم مذاکره کننده جهت امضای سند جامع و اعلام زودهنگام رسیدن به توافق برای مصرف داخلی، تلاش می شود اختلافات کاهش فزاینده ای پیدا کند!
موراد ذیل، بخشی از مصادیق اختلافی کنونی میان طرفین در مذاکرات ایران و 1+5 است:
نحوه رفع نگرانی ها در رآکتور اراک
یکی از مهمترین مسایلی که همینک از سوی طرفین مذاکرات محل بحث واقع شده، چگونگی رفع نگرانی ها از جانب ایران است.
در توافق ضعیف ژنو و در بخش "عناصر گام نهایی راه حل جامع" در عبارت پنجم آمده: "به طور کامل نگرانی های مربوط به راکتور اراک، که توسط آژانس با نام IR40 شناخته می شود، را برطرف نماید. عدم بازفرآوری یا ساخت تأسیساتی که توانایی بازفرآوری داشته باشد."
در همین زمینه، در یکی از خطوط قرمز 6 گانه ای که تیم مذاکره کننده ملزم به رعایت آنهاست، تاکید شده: "حرکت علمی هسته ای به هیچ وجه نباید متوقف و یا کند شود".
بدون آنکه قرار باشد در جزییات پیشنهادات مطرح شده کنونی از جانب ایران و آمریکا پیرامون چگونگی رفع نگرانی ها درباره رآکتور آب سنگین اراک سخنی به میان آورده شود، متن عبارت ذکر شده در توافق ضعیف ژنو با خط قرمز اعلامی کاملا در تعارض است. در "برنامه مشترک اقدام" به صراحت گفته شده "عدم بازفرآوری یا ساخت تاسیساتی که توانایی بازفرآوری داشته باشد" و این یعنی هم حرکت علمی هسته ای متوقف شده و هم کند خواهد شد.
از سوی دیگر، نکته مهمی که در تواقف ضعیف ژنو وجود دارد و همینک به عنوان سند پایه، تمام مذاکرات بر همان اساس دنبال می شود، این است که هرگز کف و سقف نگرانی های آمریکا و غرب به صورت شفاف اعلام نشده و تنها تاکید شده که این نگرانی ها باید "به طور کامل" برطرف شود. معنای این عبارت آن است که ایران در راستای اقدامات اعتمادساز، هرانچه که مرتکب شود، از جانب آمریکا و غرب می تواند مورد پذیرش قرار نگرفته و آنان، نگرانی دیگری را درباره رآکتور آب سنگین اراک مطرح نمایند.
عدم توجه به جزییات و شتاب در رسیدن به توافق ژنو و اعلام آن جهت مصرف داخلی، موجب شده تا در بخش های مختلف "برنامه مشترک اقدام" از این دست عبارات گنگ و مبهم که درنهایت همه آنها به سمت آمریکایی غش کرده اند، به عنوان پاشنه آشیل در مذاکرات جاری شناخته شوند.
سانتریفیوژها
بحث درباره تعداد سانتریفیوژها نیز از جمله موارد مهم اختلافی است که در توافق ضعیف ژنو نسبت به آن غفلت شده و همینک، موجب سوءاستفاده آمریکایی ها در مذاکرات قرار گرفته است.
در "برنامه مشترک اقدام" آمده: "این راه حل جامع دربرگیرنده یک برنامه غنی سازی که توسط طرفین تعریف شده با محدودیتهای عملی و اقدامهای شفاف ساز برای کسب اطمینان از ماهیت صلح آمیز این برنامه است".
به خوبی نمایان است که حریف کاربلد، حقوقدان و زیاده خواه آمریکایی در توافق ضعیف ژنو بر روی یکایک کلمات مندرج در آن دقت کرده است تا همینک، میوه حاصل از آن را در مذاکرات برداشت کند.
تامل بر روی کلماتی که با رنگ قرمز برجسته شده اند، نشان می دهد که آنها اولا تنها اعلام کرده اند که "یک برنامه غنی سازی" را به رسمیت می شناسند و نه بیشتر، ثانیا همان "یک برنامه" باید دارای "محدودیت های عملی" باشد که متاسفانه مانند سایر مسایل، حدود این محدودیت اعلام نشده و دست آمریکایی ها برای اعمال سلیقه در آنها کاملا باز است، و در نهایت "اقدام های شفاف ساز" که برای این عبارت نیز مانند "محدودیت ها" مقیاس دقیقی جهت اندازه گیری مشخص نشده است.
در بخش "عناصر گام نهایی راه حل جامع" نیز مجددا بر همان "یک برنامه" مدنظر آمریکایی ها این بار با مشخصات دقیق تری تاکید شده: "دربرگیرنده یک برنامه غنی سازی که توسط طرفین تعریف شده با عناصر توافق شده توسط طرفین منطبق با نیازهای عملی [ایران]، با محدودیتهای توافق شده در زمینه دامنه و سطح فعالیتهای غنی سازی، ظرفیت، مکانی که [غنی سازی] انجام می شود، و ذخایر اورانیوم غنی شده برای یک دوره ای که توافق می گردد."
زمزمه هایی که از مذاکرات شنیده می شود، حکایت از آن دارد که طرف آمریکایی، با زیاده خواهی که در توافق ضعیف ژنو اعمال کرد، همینک اعلام کرده که طبق بررسی های به عمل آورده(!) نیاز عملی ایران تنها به 1500 دستگاه سانتریفیوژ است! این درحالی است که در ابتدای مذاکرات فعلی، ایران 20 هزار دستگاه سانتریفیوژ فعال داشته است.
از سوی دیگر، طبق اعلام مسئولان کشور، نیاز عملی و قطعی کشور 190 هزار سو است که با توجه به نسل فعلی دستگاه ها، نزدیک به 190 هزار سانتریفیوژ می شود.
مشاهده می شود که میزان اختلاف در رابطه با تعداد دستگاه ها بسیار فراتر از حد تصور است و براساس خطوط قرمزی که در اختیار تیم مذاکره کننده قرار دارد، هرگز نباید در این رابطه عقب نشینی صورت بگیرد. در یکی از خطوط قرمز 6 گانه تاکید شده: "مسئولان باید در مورد دستاوردهای هسته ای تعصب داشته باشند". عدد 20 هزار سانتریفیوژ فعال قطعا یک دستاورد افتخارآمیز است که باید نسبت به آن "تعصب" داشت. همچنین، رقم 190 هزار سو که توسط مسئولان فنی کشور اعلام شده، یک "نیاز عملی" است که باید تیم مذاکره کننده آن را مورد توجه قرار داده و در جریان مذاکرات نسبت به پذیرش این نیاز توسط 1+5 تاکید بورزد.
بدین ترتیب، سخن از 9400 دستگاه سانتریفیوژ یا ارسال فرستاده جهت انتقال درخواست 6 هزار دستگاه به مذاکرات و نهایتا، اعلام ویلیام برنز، سیاستمدار زیرک و کهنه کار آمریکایی مبنی بر پذیرش حد وسط درخواست طرفین (نه 1500 تا و نه 6000 هزار تا؛ بلکه عدد 3 هزار دستگاه مورد توافق قرار بگیرد) به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست و عدول از خطوط قرمز به حساب خواهد آمد.
پروتکل الحاقی
مساله پروتکل الحاقی و اجرای آن از دیگر موارد مورد مناقشه ایران و 1+5 به ویژه آمریکایی ها به حساب می آید. در "برنامه مشترک اقدام" و در بخش "عناصر گام نهایی راه حل جامع" آمده است: "به طور کامل اقدام های شفاف ساز و نظارت افزایش یافته ی توافق شده را اجرا می کند. پروتکل الحاقی را در چارچوب اختیارات رئیس جمهور و مجلس (پارلمان ایرانی)، تصویب و اجرا می نماید."
تصویب این پروتکل یک بار در مذاکرات خسارت بار بیش از 11 سال گذشته با مخالفت مجلس مواجه شد و نمایندگان در آن برهه نشان دادند که منافع ملی را بیشتر از هر مساله ای (مانند منافع باندی و پیروزی کاندیدای مطلوب خود در انتخابات!) ترجیح می دهند و طبق قانون، پذیرش این پروتکل تنها براساس تصویب نمایندگان مجلس امکانپذیر خواهد بود.
اگرچه در این زمینه نیز زمزمه های ناخوشایندی شنیده می شود که حکایت از لابی گسترده جهت تصویب سریع و حتی دوماهه آن در مجلس پس از اعلام توافق جامع دارد، اما با عنایت به بیداری اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی که در ماجرای استیضاح وزیر علوم به خوبی نمایان شد، و نیز دلواپسی های آنان مبنی بر رعایت خطوط قرمز و توجه به منافع ملی، به نظر می رسد اعلام پذیرش این پروتکل در مذاکرات و توافق جامع، یک اشتباه مهم به حساب آید. چراکه بعید است وکلای ملت نسبت به منافع ملی و سرنوشت کشور تا آن اندازه بی تفاوت باشند که هر آنچه از سوی طرف غربی و آمریکایی مورد مطالبه قرار بگیرد را بدون کم و کاست بپذیرند.
تحریم ها
ماجرای برداشتن تحریم ها و خوش خیالی بعضی ها در زمینه "ترک برداشتن دیوار آن"(!؟) نیز از جمله موارد چالش برانگیز مذاکرات فعلی است که البته سنگ بنای کج و ضعیف آن در "برنامه مشترک اقدام" بنا نهاده شد.
در توافق ضعیف ژنو پیرامون تحریم ها آمده: "به طور جامع تحریمهای مرتبط با هسته ای شورای امنیت سازمان ملل، چندجانبه و ملی را بر می دارد."
در توافق ضعیف ژنو، بازهم حریف آمریکایی براساس زیاده خواهی و زیرکی خود عبارت "تحریم های مرتبط با هسته ای" را برجسته کرده است و این یعنی، تحریم های غیرهسته ای همچنان بر سر جای خود استوار خواهند ماند.
اما عبارت فوق، نکته پنهان دیگری نیز در خود دارد که متاسفانه ظاهرا از دید تیم مذاکره کننده کشورمان دور مانده و اینک، چالشی برای آنان در این زمینه فراهم آورده است. اکثر تحریم های صورت گرفته توسط آمریکا و سازمان ملل بر چند علت اصلی استوار است که مباحث هسته ای یکی از آنهاست. طبق اعلام صورت گرفته، تحریم ها بر 4 پایه "عدم اشاعه سلاح هسته ای"، "تروریسم"، "حقوق بشر" و "موارد دیگر" صورت گرفته است و اکثر تحریم ها، با استناد به دو یا چند عامل مذکور اعمال شده اند. به عبارت دیگر، بسیاری از تحریم ها مهم و اثرگذاری که رفع آنها مدنظر دولتمردان بوده است، به جهت حضور علل دیگر مانند حقوق بشر یا بحث تروریسم، طبق توافق ضعیف ژنو، از بین نخواهند رفت.
این درحالی است که حریف آمریکایی حتی به همین میزان نیز رضایت نداده و با اعمال تحریم های جدید عملا نشان داده است که هیچ پایبندی به "برنامه مشترک اقدام" ندارد. تحریم هایی که حتی به موضوع هسته ای نیز مرتبط بوده است.
به موارد مورد مناقشه ایران و آمریکا در مذاکرات هسته ای فعلی، علاوه بر مسایل فوق می توان به بحث های مهم "درصد غنی سازی"، "تحقیق و توسعه" (R&D)، "موشک های بالستیک"، "بازرسی ها"، "وضعیت قطعنامه های شورای امنیت" و... نیز اشاره کرد که به هر کدام از آنها، دلواپسی های گسترده ای را پیش روی ملت ایران قرار می دهد.
با این همه موارد اختلافی مهم و سرنوشت ساز، چگونه بعضی ها(!) درصدد هستند تا به صورت شتاب زده، از دودکش نیویورک دود سفید را به مردم نشان دهند و در یک اقدام غافلگیرکننده، خبر از توافق جامع را رسانه ای کنند؟
به هرحال، به نظر می رسد در برهه فعلی و طی روزهای آتی، آنچه که به شدت حایز اهمیت است، بازخوانی بیانات حضرت امام خامنه ای و تامل در آنها افزایش سطح آگاهی و بصیرت ملی است. از جمله فرمایشات معظم له، عبارت ذیل می تواند راهگشای این روزها باشد؛ عبارتی که در تاریخ 12 آبان 92 و به فاصله نزدیک به 20 روز تا اعلام توافق ضعیف ژنو در تاریخ 3 آذرماه، ایراد شد: "بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجهای را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانهی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبهه دیپلماسی فعّالیّت می کنند، کار می کنند، قرص و محکم حمایت می کنیم، امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقی دارد می افتد [تا] بعضی از تبلیغاتچیهای مواجببگیر دشمن و بعضی از تبلیغاتچیهای بیمزدومواجب - از روی سادهلوحی - نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند."