به گزارش شبکه خبری هزاره سوم به نق از بولتن نیوز؛ سایت ضدانقلاب "ندای سبز آزادی" چندی پیش دست به انتشار مجدد مصاحبهای از خبرگزاری ایلنا زد تحت عنوان "خاله سوسکه، خشونت خانگی و حق انتخاب زن". در این مصاحبه، محمدرضا یوسفی (نویسندهی ادبیات کودک و نوجوان) تحلیلی از محتوای داستان قدیمی و فلکلور خاله سوسکه ارائه میکند که مضمون این تحلیل، بدون توجه به دورهی زمانی نهفته در آن مورد سوءاستفادهی این سایت قرار گرفته است.
محمدرضا یوسفی درتحلیل مضمون این داستان به درستی میگوید: داستان خاله سوسکه فرمی فانتزی دارد و خاله سوسکه دختری است که به سن بلوغ رسیده، میخواهد استقلال داشته باشد و همسر انتخاب کند و دستاوردهایی که بشریت بعد از سالها به آن رسیده درونمایه این داستان است. شکل داستان فانتزی است و دختر فرضی تبدیل به خاله سوسکه میشود ... خاله سوسکه راه میافتد و با شخصیتهای گوناگون اجتماعی برخورد میکند و به نقاط اجحافآمیز جامعه اشاره میکند و از رنج دیرینهی کتکخوردن که زن امروز و دیروز را عذاب میدهد و در فرهنگ عادی است سخن میگوید، خاله سوسکه برای آشناییزدایی میگوید:«من را با چی میزنی؟»
اما گاف بزرگی که سایت ضدانقلاب ندای سبز آزادی میدهد این است که در ارائهی این مصاحبه سعی میکند تا به مخاطب خود القا کند، منظور از ظلم به زنان که مورد اشاره در داستان خاله سوسکه است، ظلمیست که در نظام جمهوری اسلامی و جامعهی برآمده از دیکتاتوری دینی به زنان میشود. به عبارت دیگر، ایشان میخواهند از رمزگشایی داستان خاله سوسکه به ادعای موهوم خشونت مردان در جامعهی امروزین ایرانی برسند. دریغ از اینکه اصلا این داستان از نظر تاریخی ربطی به الان ندارد و از قضا مربوط به حکومت همانهایی در ایران زمین میشود که انقلاب اسلامی علیه آنها ایجاد شد.
با جستجویی بسیار سطحی در اینترنت این قضیه به راحتی قابل دستیابیست. دائرهالمعارف اینترنتی ویکیپدیا در توضیح این داستان مینویسد:
«حکایت خاله سوسکه افسانهای ایرانی است که ریشه در ادبیات عامه ایرانیان دارد و سینه به سینه از مادربزرگها منتقل شدهاست. داستان یا دستکم روایتی از آن که اکنون شناختهشدهتر است، مربوط به دوره قاجار و مقارن ورود تنباکو به ایران است. چرا که در روایت فعلی، «کشیدن قلیان بلور» نشانه رفاه و اشرافیت زنان بودهاست. از دیگر سو، چادری از جنس پوست پیاز، نشان میدهد که روایت اصلی داستان نیز مربوط به پیش از ورود اسلام به ایران نیست.
محل زندگی و کار آقاموشه، قصر حاکم است. هانا ناصرزاده از همین موضوع نتیجه میگیرد که واقعه در زمانی رخ داده که حکومت ملوکالطوایفی وجود داشته و حاکم موردنظر، مسئولیت اداره مکان اتفاق افتادن قصه (شهری نزدیک به همدان) را از طرف حاکم کل (که اگر زمان وقوع عهد قاجار دانسته شود، در تهران ساکن بوده)، بر عهده داشتهاست.»
در نتیجه میبینیم که نکتهی نهفته در این داستان که همانا آذیت و آزار زنان است اولا مربوط به تاریخی در حدود 130سال پیش است و ثانیا مربوط به آن قشر بانوانیست که در دایرهی اختیار حاکمان ظالم قجری گیر افتاده بودند. در نتیجه، نه تنها این برچسب به جمهوری اسلامی نمیچسبد بلکه حتی به سنت جامعهی ایرانی نیز ربطی پیدا نمیکند. زیرا نقش برجستهی زن ایرانی مسلمان و احترام او در خانوادههای مذهبی و سنتی به خوبی در تاریخ ثبت شده است. به طور مثال از سالها قبل از حکومت قاجار و از دوران صفویه، پیرامون نقش زن ایرانی مسلمان میتوان گفت که:
«شاید بتوان دوران صفویه را دوران تحکیم سنت حکومت زنان در تاریخ دانست زیرا از این دوران بود که به طور برجسته تر ما با فعالیت زنان در مرحله سیاست رو به رو هستیم. این دوره که زنان را از نظر استقلال مالی و آموزشی به زنان برگزیده مبدل کرده بود باعث شد تا زنان ابزار و وسائل لازم را برای شرکت در مسائل و مشکلات سیاسی و امور شهرداری به دست بیاورند.
نمونه بارز از فعالین حوزه سیاست در این دوران "پری خانم" است کسی که با تحریک سیاست مداران نظام قواعد را بر هم زد و نفوذی موثر بر روند امور سیاسی در جامعه داشت. در کنار این مورد می توان به نمونه های فراوان از فعالیت نظامی زنان در دوران صفوی هم اشاره کرد که یکی از مهم ترین آن ها حضور زنان در جنگ چالدران می باشد.
زنان دروان صفوی در حوزه اقتصادی نیز بسیار فعال بوده اند به طوری که انتقال اموال از طریق خرید و فروش در بین زنان به عنوان فروشندگان مستغلات و املاک خصوصی کاملا رایج شود و زنان صفوی نقش مهمی را در سوق دادن املاک و دارایی به سوی فعالیت خیریه به عهده داشته اند.
زن صفوی سهم عمده ای از دارایی های شهری که به مقبره شیخ صفی اختصاص داده می شد در اختیار داشت. اوقافی که زن صفوی برای مقبره شیخ صفی انجام می داد نقش مهم سیاسی و اقتصادی زن را در جامعه صفوی نشان می دهد حتی در این زمان ها مشاهده می کنیم که زنان مشهور بناهای متعددی را نیز احداث می کنند مثلا قاجلوخانم اقدام به احداث مقبره شاه اسماعیل در اردبیل، شهربانو دختر شاه سلطان حسین ساخت مدرسه و حمام و دلارام خانم مادربزرگ شاه عباس دوم به ساخت کاروان سراهای بزرگ و مجهز مبادرت می کنند.
در مجموع نشانه های بی شمار حضور زنان در دوران صفویه و نتایج سودمند و ماندگار آن در تاریخ ایران حاکی از ظرفیت بالای حاکمیت برای پذیرش موثر این قشر در جامعه می باشد که شاید این ظرفیت را بتوان به علت سابقه فرهنگی صفویه و ظهور افراد متعدد و برجسته در عرصه حکمت و
مذهب در این دوران دانست.»
منابع
سفر نامه شاردن؛ ترجمه محمد عباسی؛ انتشارات بی نا
ایران زمین در گستره تاریخ صفویه؛ دکتر مقصود علی صادقی؛ انتشارات دانشگاه تبریز