به گزارش شبکه خبری هزاره سوم به نقل از بولتن نیوز؛ همین چند روز پیش بود که از طریق همین رسانه، خبری منتشر کردیم در خصوص استفادهی گسترده از فیلترینگ در اروپا:
«در پی عملیات گستردهای که از طرف نهاد مسئول مبارزه با جرایم سایبری در اروپا انجام شد، فعالیت بیش از ۴۰۰ وبسایت که تحت عنوان "شبکه تاریک" شناخته میشوند، متوقف شده است. این وبسایتها برای عرضه و خرید و فروش اقلام غیرقانونی از جمله مواد مخدر و سلاح به کار میرفتند و در سامانه نرمافزاری "تور" فعال بودند. این شبکه بخشی از اینترنت است که با موتورهای جستجوی معمول نمیتوان به آن دسترسی داشت. شبکههای تاریک به وبسایتهایی گفته میشود که اغلب به گونهای زیرزمینی و در اموری غیرقانونی فعال هستند.»
البته این اولین باری نیست که در دنیای غرب چنین اتفاقی میافتد. تا امروز بارها و بارها در امریکا و اروپا و سراسر دنیا از ابزار فیلترینگ استفاده کرده و همین الان هم از آن بهره میبرند. در نتیجه به راحتی و با یک جستجوی کوچک در اینترنت میتوان فهمید که برخلاف جو رسانهای ساخته شده علیه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر یکی از اصلیترین استفاده کنندگان فیلترینگ، خود غربیها به کرات از این ابزار استفاده کردهاند و جوسازیهایشان تنها مبتنی بر منافع استکباریست و لاغیر.
حال و در این شرایط، سایت ضدانقلاب جرس که سابقهی طولانی در ایجاد جو منفی علیه جمهوری اسلامی ایران دارد، یکبار دیگر و راستای اقدامات قبلیاش، مطلبی کار کرده با عنوان "فیلتر و انکار راه حل نیست" و در آن با اشاره به مصاحبهی اخیر حسین شاهمرادی، دبیر شورای فرهنگ عمومی، چنین وانمود کرده که فیلترینگ چیز بدیست و در ایران برای مدیریت اینترنت تنها از آن استفاده میکنند.
با توجه به توضیحات بالا و بسیاری از اطلاعات، اخبار و تحلیلهای موجود، مورد اول این ادعا مبنی بر منفی بودن کلی و ذاتی فیلترینگ را به راحتی میتوان رد کرد. به عبارت دیگر، استفادهی از فیلترینگ است که تنها در آن مصداق – و نه به طور کلی – میتواند خوب یا بد بودن آنرا معلوم کند. در نتیجه نمیتوان از یکسو در دامن استکبار جهانی زیست و از آخور آنها تغذیه کرد و از فیلترینگ پنهان آنها در خصوص مسائلی چون اسرائیل حمایت کرد و از سوی دیگر، دائما ندا سر داد که فیلترینگ بد است. که اگر بد است، پس چرا در دنیای غرب، به شیوهی خودشان از آن بهره میبرند؟
اما مورد دیگر این ادعا که میگوید در ایران برای مدیریت فضای سایبر، تنها از این ابزار استفاده میشود. مسلم است که ادعا هم گذاف است. زیرا اولا استفادهی دائم از فیلترینگ که هیچوقت ممکن نیست و همیشه برای دور زدن آن ابزارهایی ایجاد میشود. از سوی دیگر، این همه کار فرهنگی صورت گرفته در جهت ایجاد یک جو فرهنگی مناسب برای جهتدهی مصرف اینترنت چه میشود؟ آیا چشم مسئولین تحریریهی جرس بر دیدن این واقعیات تنگ است؟ یا اینکه نمیخواهند این همه پیوست فرهنگی موجود برای هر چیز مربوط به اینترنت را ببینند؟
علیایحال، آنهایی که در فضای اینترنتی ایران زندگی میکنند میدانند که استفادهی حکومتی از این ابزار تنها به مسائل اخلاقی و بنیانهای سیاسی و اعتقادی نظام برمیگردد و موضوع دیگری وجود ندارد که بخواهد در خط قرمز فیلترینگ ایران جا بگیرد. همچنین هر آدم منصفی هم میتواند شهادت دهد که چه از طریق اقدامات دولتی و چه از طریق فعالان فرهنگی مستقل، هزاران کار فرهنگی برای مدیریت فضای سایبر در کشور ما انجام شده و ایجاد جوی سیاه که در آن چنین القا میکنند که در ایران نمیتوان هیچ سایتی را باز کرد، تنها تلاش تبلیغاتی دشمن است.