به گزارش شبکه خبری هزاره سوم به نقل از میدان 72؛ در شبی که “قلادههای طلا” در کاخ جشنواره سی و یکم فیلم فجر به نمایش درآمد بسیاری از منتقدان وابسته به طیفهای شبه روشنفکر در انتظار آن بودند که با تماشای اولین گاف تکنیکی اثر شروع کنند به هو کردن فیلم. اما ابوالقاسم طالبی کارگردان فیلم که از آغاز نمایش اثر از بالکن سالن همایش های برج میلاد در حال نظاره واکنش مخاطبان بود چنان برای نما به نمای فیلمش وقت گذاشته بود و کوشیده بود که با تکیه صرف بر تجربیات تکنیکی سالهای مدیدش، پلانها را کنار هم بچیند که نهفقط در نمایش جشنوارهای که به هنگام اکران اثر در سینماها هم حتی یک منتقد پیدا نشد که بتواند بر فیلم ایراد فنی وارد کند.
*یک زورآزمایی تاریخی
دقیقاً به همین دلیل بود که وقتی شنیده شد طالبی تصمیم گرفته در یک زورآزمایی تمامعیار، اثری تاریخی را بهعنوان فیلم بعدیاش کارگردانی کند بسیاری او را شایسته حمایت دانستند. طالبی در دورههای مختلف کارنامه کاریاش و از “عروس افغان” گرفته تا “دستهای خالی” سعی کرده بود تا جایی که امکان دارد درامهای شهری و خانوادگی را تجربه کند و در “قلاده های طلا” نیز عیار بالای خود در تصویرسازی اتفاقی سیاسی-تاریخی نشان داده بود و حالا یک درام سراسر تاریخی می توانست هم اسباب ارتقای سبک سینمایی وی شود و هم اینکه سبد خالی سینمای ایران از این ژانر را پروپیمان کند.
*ابتدا صحبت از امیرکبیر بود اما بعد به اشغال رسید
در صحبتهای مقدماتی که طالبی درباره پروژه تاریخیاش بانام “یتمیخانه ایران” داشت بیشتر از این میگفت که در این فیلم قصد دارد بخشهایی از صدارت امیرکبیر را روایت کند. اما هنگامیکه فیلم جلوی دوربین رفت و در لوکیشن هایی واقع در شهریار کلید خورد، مشخص گشت که این درام در سالهای ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷ روایتشده و بناست قحطی رخ داده در کوران جنگ اول جهانی و در زمان اشغال ایران به دست قوای بیگانه روس و انگلیس را روایت کند. فیلم در این اوضاع به تصویرسازی ماجرای ساخت اولین یتیمخانه ایرانی که شاید این روزها پرورشگاه نامیده شده میپردازد.
*یک تیم تولید کارکشته
طالبی برای تولید این فیلم کاملاً با دستپر پیش رفت. اول اینکه سعی کرد گروهی از زبدهترین گروههای تولید را کنار خود داشته باشد. از اصغر رفیعی جم که سالها در کنار امثال بیضایی و کیمیایی تجربه کرده بود بهعنوان مدیر فیلمبرداری گرفته تا عباس بلوندی که سابقه همکاری با چهرههایی چون باشه آهنگر و سعید سهیلی را داشت بهعنوان طراح صحنه تا مهدی حسینی وند که سابقه همکاری با حاتمی کیا و مهرجویی را داشت بهعنوان تدوینگر همه و همه نشان از دقت بالای طالبی در تیمی بهشدت امتحان پس داده برای پشتصحنه “یتیمخانه ایران” داشت. تهیهکنندگی کار را هم محمدرضا تختکشیان برعهدهگرفته که در نزدیک به سه دهه فعالیت در سینما تجربه تولید آثار کارگردانانی چون احمدرضا معتمدی، رسول صدر عاملی، فریدون جیرانی و احمد مراد پور را در کارنامه دارد.
*یتیمخانهای که در شهریار بناشده+۱۵۰ لوکیشن دیگر
طالبی برای انتخاب لوکیشنهای فیلم نیز وقت زیادی را صرف کرد؛ لوکیشن اصلی کار که بناست اولین یتیمخانه ایرانی باشد در حوالی شهریار ساخته شد. این لوکیشن درون یکخانه بسیار وسیع ساختهشده است. بهجز لوکیشن اصلی که در شهریار است لوکیشنهایی از شهرک سینمایی غزالی یعنی همان شهرکی که علی حاتمی آن را ساخت، مناطقی در شمال کشور و منطقهای حوالی فرودگاه امام خمینی(ره) نیز از دیگر لوکیشنهای این اثر است. اگر به لحاظ کمی بخواهیم قضاوت کنیم فیلم بیشتر از ۱۵۰ لوکیشن در داخل کشور دارد و بهجز آن بخشی از نماهای آن نیز دریکی دو کشور اروپایی فیلمبرداری خواهد شد.
*بازیگر ورزیده سینمای ایران در نقش اصلی “یتیمخانه ایران”
بازیگر اصلی “قلادههای طلا” یعنی علیرام نورایی که به لحاظ فیزیکی یکی از ورزیدهترین بازیگران سینمای ایران است نقش اصلی “یتیمخانه ایران” را ایفا کرده و چنانکه خود گفته بهمانند بیشتر آثاری که ایفا میکند این کاراکتر هم شخصیتی است پراکت و دارای بار فیزیکی.
فرخ نعمتی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در این کار ایفاگر یکی از اساتیدی است که در یتیمخانه به آموزش کودکان و نوجوانان میپردازد. محسن حسینی بازیگر تئاتر نیز ایفاگر یک روحانی است؛ این روحانی نیز در همین یتیمخانه به تدریس مشغول است.
مرحوم انوشیروان ارجمند، داریوش اسد زاده، مهدی صبایی، بهار محمد پور، علی شادمان، اصغر حیدری، ایمان صفا، شهرام تیموریان، مهری آل آقا، والا شهیدی، ملیکا شعبان، مصطفی بهشتی، مجید معافی، حمید تاج دولتی و بهارک صالح نیا دیگر بازیگران این فیلم هستند ضمن اینکه عباس شوقی دستیار کارگردان نیز در فیلم ایفای نقش کرده است.
“یتیمخانه ایران” البته که تعدادی بازیگر فرنگی هم دارد. “برایان ترفه”، “برت جان کورن”، “درشن آناند” و “هاشم رحیم اف” بازیگران غیرایرانی هستند.
*بزرگترین فاجعه تاریخی بعد از حمله مغول
اما “یتیمخانه ایران” از چه میگوید؟ بازه زمانی “یتیمخانه ایران” در زمان جنگ جهانی اول میگذرد. همزمان با آغاز جنگ علیرغم اعلام بیطرفی از سوی حکومت ایران بخشهایی از ایران توسط نیروهای روسیه و انگلیس اشغال شد. در همین زمان درگیریهای قبیلهای نیز قدرت مرکزی را در ایران ضعیف کرده بود. همزمان اپیدمی آنفلوآنزای اسپانیایی که باعث مرگ صد میلیون نفر در سراسر جهان شد در ایران شیوع پیدا کرد. هرچند تعداد ایرانیانی که در این زمان کشته شدند محل مناقشه است اما مورخان اعتقاددارند که مجموعهای از بلایا از قحطی گرفته تا مالاریا و آنفلوآنزا سبب نرخ غیرعادی مرگومیر در ایران شده بود.
بزرگترین قحطی تاریخ ایران و همچنین بزرگترین فاجعهٔ تاریخ ایران که از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار فراتر رفت در همین دوره روی داد. قحطی رویداده در کشور به دلیل خروج غله توسط دول استعمارگر سببساز آن شد که نزدیک به ۲۵ تا ۳۰ درصد از جمعیت ایران به سبب گرسنگی و سوءتغذیه و بیماریهای ناشی از آن از بین بروند.
بسیاری از مورخین دولت بریتانیا را به دلیل خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بینالنهرین، ممانعت از ورود غذا از دیگر کشورها و اتخاذ سیاستهای مالی -ازجمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران ، مسبب اصلی این قحطی میدانند.
باید منتظر ماند و دید طالبی این قحطی تاریخی را چگونه در “یتیمخانه ایران” به تصویر میکشد.