به گزارش شبکه خبری هزاره سوم به نقل از شبکه خبری فرهنگ و هنر،امروزه رابطه صنعت سینما و رسانه بر کسی پوشیده نیست و این رابطه آنقدر در یکدیگرمخلوط شده که حتی گروهی سینما را رسانه و یا حداقل نیمه رسانه می دانند.چنین تعریفی نشان می دهد که سینما در همه جای دنیا نیازمند رسانه است و برای دیده شدن باید از رسانه و عناصر رسانه ای استفاده کند.
اهالی رسانه نیز با شناخت درست از سینما تلاش می کنند به معرفی بهترین های این هنرصنعت در بخش های مدیریت و یا تولید کمک کند در این میان گاهی نیاز است که یک رسانه وضعیت سینمای موجود کشورش را نقد کند.
کشور ما نیز در دنیا حرف های بسیاری در این حوزه برای گفتن دارد. به طبع به دنبال ورود سینما و همچنین با افزایش باسوادان سینما بخش هایی همچون نقد فیلم ، اطلاع رسانی سینمایی و انتشار خبر و دیگر حواشی سینما گسترش پیدا کرد و از آنجا که سینما عنصری جذاب برای اهالی ایران زمین بود اخبار حاشیه و متن سینما نیز همیشه جذاب بوده است.
ازهمان روزهای آغازین انتشار مجلات و روزنامه های سینمایی در ایران گروهی نیز بودند که به جای آنکه به فکر انتشار اخبار درست و ارتقاء فرهنگ سینما و دانش مخاطبان خود باشند به فکر منافع شخصی خود بوده اند و اصطلاحا می خواستند از وضعیت موجود برای خود کلاه درست کنند. بعد از انقلاب اسلامی و با رشد صعودی سینمای ایران به صورت طبیعی مهمترین جشنواره ای که به سینما می پرداخت یعنی جشنواره فیلم فجر به نقطه عطف سینمای ایران تبدیل شد به گونه ای که از دهه های گذشته اهالی سینما سال تحویل سینمای ایران را هر سال در جشنواره فیلم فجر جشن می گیرند.
به طبع اهالی رسانه نیز به این جشنواره نگاهی کاملا دقیق و جدی دارند در سال های اخیر با گسترش فضای مجازی و افزایش استفاده از اینترنت سایت های خبری و پایگاه های اطلاع رسانی مختلفی پا به عرصه ظهور نهادند که با یک نگاه اجمالی کاملا می توان به این مساله اذعان کرد که بخش مهمی از این سایت ها یا تخصصی و به صورت ویژه به سینما می پردازند و یا آنکه بخش مهمی از اخبار خود را به اخبار سینمایی و جشنواره بین المللی فیلم فجر اختصاص می دهند.
هرچند بیشتر خبرگزاری های رسمی و سایت های شناسنامه دار تلاش دارند که اخبار دقیق و درست را درباره سینمای ایران و جشنواره بین المللی فیلم فجر منتشر کنند اما هستند تعدادی که تنها به فکر منافع خود هستند. این افراد گاهی مطالبی را منتشر می کنند که شاید در نگاه اول بتوان عنوان نقد و یا اطلاع رسانی را بر آنها نهاد اما زمانیکه به صورت دقیق نگاه شود از هر دو حیث قابل اعتنا و قابل باور نیستند زیرا زمانیکه مطلبی را در باب نقد مدیریت سینمایی و یا یک فیلم منتشر می کنند بیشتر از آنکه آن مطلب به نقد نزدیک باشد به تخریب نزدیک است و خواننده آن مطلب که قطعا در میان آنها اهالی سینما نیز وجود دارند حتی احساس توهین هم می کنند. اینگونه سایت ها که با ناچیزترین هزینه به نسبت خبرگزاری های رسمی فعالیت می کنند بیشتر اخباری را منتشر می کنند که وقتی خواننده به آنها مراجعه می کند متوجه می شود که خبر مربوطه هیچ منبع موثقی نداشته و شاید حتی اصلا اتفاق نیافتاده است و تنها تراوشات ذهنی گردآورنده مطلب است.
فرد یا افرادیکه در پشت این سایت های خبری قرار دارند همانند بعضی نشریات دهه های قبل نه نگران سینما هستند و نه دلسوز مخاطبان سینما بلکه تنها به فکر منافع مادی و غیرمادی خود هستند و حتی به منافع معنوی فکر هم نمی کنند. این گونه سایت ها روش و نگاه مشخصی به سینما ندارند و بارها دیده شده که یک سایت سینمایی مدت ها علیه یک مدیر سینمایی و یا یک فیلم سینمایی مطالبی را مطرح و منتشر کرده اما به دنبال زد و بندهای پشت پرده ناگهان تغییر رویه داده و پس از یک سکوت کوتاه مدت از کسی که تا دیروز به وی حمله می کرده شروع به دفاع کرده است.
فعالیت اینگونه افراد که متاسفانه و یاخوشبختانه با گسترش اپلیکیشن های موبایل و ابزارهای ارتباطی همچون وات ساپ، تلگرام، وایبر و ... بسیار گسترده شده و خبررسانی های (دروغ پردازی) آنها به سرعت همه گیر می شود نه تنها برای هنر سینما و بدنه مدیریتی سینما و فرهنگ مضر است بلکه برای کسانیکه صادقانه در حوزه رسانه فعالیت می کنند و به چیزی جز رشد و ارتقای سینما و سینماگر ایرانی فکر نمی کنند نیز آسیب های زیادی وارد می کند. زیرا این سایت ها با درج اخبار دروغ و انتشار و پخش این خبرها در میان عامه مردم که اطلاع دقیقی از پشت صحنه سینما ندارند نه تنها توقعات مردم و سینماگران را از سینما بالا می برد بلکه آنها را به اخبار سینمایی بدگمان می کند و فعالان صدیق رسانه در رسانه های سینمایی را به خاطر اخبار نادرست و رفتار غیرحرفه ای سایت های دیگر بی اعتبار می کند.
در ماه های اخیر تیترهایی همچون «رئیس سازمان سینمایی تدارکاتچی است» و یا «تقدیرهای جشنواره فیلم فجر مشخص شده» «اکران فیلم مجید مجیدی در فجر منتفی شد» نمونه هایی از عناوین مطالبی است که نه تنها صحت ندارد بلکه کذب بودن آنهاموجب ناراحتی بسیاری از سینماگران و اهالی سینما شده است.
افزایش انتشار چنین مطالبی مدیران سینمایی و سینماگران را وارد یک فرایند بی فایده می کند تا به جای آنکه به اصل سینما بپردازند هر روز به دنبال پاسخگویی به این سایت ها و یا قانع کردن افکار افرادی برآیند که از خواندن چنین خبرهایی متوقع و یا دلگیر و ناراحت شده اند.
به نظر می رسد اینگونه سایت ها بیشتر به دنبال منافع مادی هستند و حیات خود را در گرفتن باج و پول زور از متولیان سینمایی می دانند .چراکه از سویی برای همکاری در بخشهای مختلف جشنواره اعلام آمادگی می کنند و از سوی دیگر به اعمال فشار رسانه ای با کیفیتی که گفته شد می پردازند و شیوه نخ نما شده "چماق و هویج" را دنبال می کنند. امسال نیز در آستانه جشنواره فیلم فجر علی رغم همکاری حرفه ای اصحاب رسانه با جشنواره ، برخی علاقه مندند از روشهای غیر حرفه ای و اخلاقی همچنان بهره بگیرند.
آنها به دنبال این هستند که اینکار خود را تا آنجا ادامه دهند که مخاطبان اصلی شان یعنی همان برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر با آنها بر سر میز به مذاکره بنشینند و به اصطلاح با آنها معامله کنند حال این سوال پیش می آید که چنین رفتاری آیا در شان یک فرد یا گروهی است که خود را از اهالی رسانه می دانند ؟ آیا چنین عملکردی در حوزه رسانه نوعی باج خواهی مدرن نیست؟ همانند کاری که دزدان دریایی صدها سال قبل انجام می دادند؟
در این میان انتقاداتی نیز به رفتار برخی مدیران فرهنگی با اینگونه سایت ها وارد است. متاسفانه از آنجاییکه همیشه مدیران فرهنگی به نسبت مدیران سایر بخش ها همچون سیاسی و اقتصادی افرادی بودند که به دنبال مدارای بیشتر هستند در برخورد با اینگونه سایت ها نیز از تساهل و تسامح بیش از اندازه استفاده می کنند اما به نظر می رسد امروز وقت آن رسیده که با برخورد قانونی با برخی از این سایت ها ضمن دفاع از سینماگران و اهالی حرفه ای و اخلاق مدار رسانه، فضای موجود را به سمت بازگشت اطمینان کامل به جامعه رسانه های سینمایی فراهم کنیم زیرا درباره چنین سایت هایی قانون مطبوعات کاملا تکلیف را روشن کرده است.