به گزارش شبکه خبری هزاره سوم به نقل از مشرق، سخنان اخیر محمدباقر نوبخت گمانهزنیها درباره تغییرات احتمالی در کابینه را افزایش داده است. تغییراتی که بعضی خیلی وقت است در انتظار آن هستند، چه از طیف هواداران دولت و چه منتقدان آن. حامد قادرمرزی از نمایندگان هوادار دولت در مجلس به همین بهانه در گفتوگویی از وضعیت ترکیب مدیران دولت و البته دست بسته رییسجمهور برای تغییر وزرا میگوید. وزرایی که به گفته او جابهجاییشان برای حسن روحانی این هراس را دارد که نتواند جایگزین آنها را از سد رای اعتماد مجلس عبور دهد. او همچنین از باقی ماندن تیمهای تصمیمگیر دولت قبل در برخی وزارتخانهها خبر میدهد که جلوی تغییرات در سطح استانها را گرفتهاند. متن گفتوگوی «اعتماد» با حامد قادر مرزی را در ادامه میخوانید:
الان بحث ترمیم کابینه قدری جدیتر شده است. فکر میکنید نهایتا این بحث منتهی به تغییراتی در دولت بشود؟
دولت همان اول کار که میخواست کابینه را انتخاب کند یا استاندارانش را منصوب کند، رایزنیهای زیادی با جاهای مختلف کرد که البته طبیعی هم بود. الان بعد از ۲۰ ماه که از عمر دولت میگذرد، به نظر میرسد که نیاز برای ترمیم تیم اجرایی دولت و کابینه احساس میشود. از نظر من به تناسب شرایط و اوضاع ملی و بینالمللی دولت یازدهم دولتی قابل اعتماد است و نمیتوان آن را در مجموع ضعیف دانست. اما این دلیل نمیشود که نقاط ضعفی وجود نداشته باشد و نیازی برای تقویت دولت در کار نباشد. دولت چه در سطح استانداران و مدیران محلی و چه در سطح وزرا و معاونان آنها، نیاز دارد تا ارزیابی جدیتری انجام شود. به هر حال جابهجاییها طبیعی است و دولت نباید از ایجاد تغییر در مجموعه خودش بترسد.
اهتمام دولت را برای تغییرات احتمالی چقدر جدی میدانید؟
باید بپذیریم که برخی از وزرا از جایگاه نظارتی مجلس بهشدت تحت فشار هستند و این فشارها هم سیاسی نیست. من به عنوان یک هوادار دولت قبول دارم قسمت زیادی از فشارهایی که وارد میشود سیاسی و جناحی است. اما همه فشارها اینگونه نیستند. برخی وزرا واقعا جای دفاع باقی نگذاشتهاند. الان برخی طرحهای استیضاح بیش از یک سال است که تهیه شدهاند و فقط تا اینجا هیات رییسه جلوی آنها را گرفته و اعلام وصول نمیکند.
درباره همین استیضاحها هم نظراتی مطرح است؛ از جمله اینکه میگویند مجلس میخواهد کاری کند که خود دولت وزرای مورد انتقاد را برکنار کند و از آن طرف دولت هم دوست دارد تا وزرای ضعیفش توسط مجلس استیضاح شوند تا بار جابهجایی را از دوش خود بردارد. این تحلیل چقدر میتواند درست باشد؟
برخی نظرات هست که هیات رییسه با دولت مطرح کرده که مجلس نمیخواهد و تمایل ندارد که وزیری را از دولت استیضاح و برکنار کند و من تا جایی که اطلاع دارم هیات رییسه به دولت گفتهاند که خودتان برای این وزرایی که زیر بار انتقاد هستند فکری بکنید.
در مقابل نظر دولت چیست؟
من نمیدانم. فقط بحثی بین نمایندگان هست که این اتفاق افتاده است و میتواند توجیهاتی هم داشته باشد. نظیر اینکه روابط دولت و مجلس بیش از این دچار تنش و چالش نشود. یکی از بحثهای دولت این است که وزیری را که با هزار و یک دردسر توانسته وارد کابینه کند و برای آن از مجلس رای اعتماد بگیرد، نمیتواند به همین راحتی کنار بگذارد. تجربه رای اعتماد به وزیر بعد از آقای فرجیدانا پیش روی دولت است و آنها نگران این هم هستند که با عوض کردن یک وزیر، نه تنها نتوانند نیروی دلخواهشان را به کابینه بیاورند، بلکه مجبور شوند تن به انتخاباتی بدهند که فاصله زیادی با خواسته دولت دارد.
الان بحث جابهجایی احتمالی چند نفر از وزرا حداقل در فضای مجازی جدی شده است، از جمله وزیر کشور. آیا نشانهای دال بر چنین تغییری وجود دارد؟
با توجه به اینکه تنها ۱۰ ماه تا انتخابات فاصله داریم، به هیچ عنوان به نظر نمیرسد که دولت در ترکیب وزارت کشور دست ببرد و در آن تغییری ایجاد کند. چون دولت میداند که بعد از آن هر کسی را نمیتواند به وزارت کشور ببرد و آقای رحمانیفضلی هم با توجه به فشارهایی که از طرف مجلس به وزارت کشور وارد میشود، خوب عمل کرده است. البته قسمت اعظم این فشارها هم متوجه استانداران، معاونان آنها و فرمانداران میشود که غیر از وزیر کشور قطعا کسان دیگری هم در انتخاب آنها دخیل بودهاند.
این فشارها از کجا وارد میشوند؟
این انتقادات بیشتر از طرف مجلس است و اینجا نمایندگان برای برخی تغییرات اصرار دارند.
اما از آن طرف هواداران آقای روحانی و دولت یازدهم هم که در اردوگاه رقیب اکثر نمایندگان فعلی حضور دارند، معتقدند که دولت بیش از اندازه در جاهایی مثل فرمانداریها و استانداریها عقب نشسته و به حرف دیگران گوش داده است.
همینطور است، الان دولت در یک فشار دو طرفه قرار دارد. دولت به خاطر اکثر استانداران، فرمانداران و مدیران کل تحت فشار قرار دارد. من بهطور مثال استان کردستان را به عنوان نمونه میگویم که هنوز خیلی از مدیران و مسوولان ما در آنجا باقیمانده دولت قبل هستند و طرفداران دولت هم نسبت به آن انتقاد جدی دارند.
مقاومت برای تغییر ندادن آنها مربوط به سطوح استانی میشود؟
نه. اتفاقا استاندار کردستان مایل است که خیلی از مدیران تغییر کنند اما تیمهایی در وزارتخانهها از دولت سابق باقی ماندهاند که جلوی این کار را میگیرند و نمیگذارند تغییرات ایجاد شود. این تیمها دارند در سطح استانها از مدیرانی در سطوح مدیرکل و حتی معاونان استاندار حمایت میکنند و در همه جا هم این پدیده وجود دارد.
یعنی در سطح کلان وزارتخانه عزمی برای همراهی با دولت وجود ندارد؟
بله متاسفانه. متاسفانه برخی از وزرا نیروهایشان در سطح استانها هیچ نسبتی با دولت ندارند و در موارد زیادی از دولت قبل تغییر نکردهاند. مشکل این نیست که آنها باقیمانده دولت قبل هستند، مشکل ناکارآمدی و ضعف شدید مدیریتی آنها است. پرونده خیلی از اینها مشخص است و ما نمیدانیم چرا دولت فکری به حال آنها نمیکند.
اصلا آیا در سطح عالی دولت اطلاع خاصی نسبت به این مسائل وجود دارد؟
متاسفانه دولت و رییسجمهوری ضعف عمدهای در مسائل ارتباطی دارند. به همین منوال آقای روحانی ارتباطی با مجلس هم ندارد. جلسات ایشان با مجمع نمایندگان استانها تعطیل شده است و الان دولت پل ارتباطی مشخصی ندارد تا بتواند مطلع باشد که در فلان استان چه خبر است.
یعنی میخواهید بگویید برخی اتفاقات در حالی میافتند که رییسجمهوری از آن بیاطلاع است؟
بله. متاسفانه آقای روحانی در جریان بسیاری از مسائل قرار ندارند و عموما نمیدانند که در برخی استانها و برخی حوزهها چه میگذرد و چه اتفاقاتی رخ میدهد. چون اگر بود من با شناختی که از ایشان دارم، تعارف با کسی نداشت. منتهی حاشیهای که دور رییسجمهور است یا خودشان از برخی اخبار بیاطلاع هستند یا اینکه آنها را به رییسجمهوری منتقل نمیکنند. الان انتقادات و اعتراضها به عملکرد دولت در استانها رو به افزایش است که قسمت عمده آن برمیگردد به مدیرانی که هیچ تعلق خاطری به این دولت ندارند و حتی گاهی خلاف روش و شعارهای آن عمل میکنند. بسیاری از این دست مدیران هیچ نسبت انتصابی هم با دولت یازدهم ندارند و حکم آنها در دولت قبل امضا شده است.
با این وضعیت آقای رییسجمهور اگر دغدغه پیگیری شعارها و تحقق آنها را دارد باید برای هر استان یک تیم پیگیری و بازرسی فارغ از وزارتخانهها را تشکیل دهد تا اطلاعات دقیقتر به راس دولت برسد.
به لحاظ طبیعی نباید این طور باشد، به هر حال هم از طریق استانداران و هم وزارتخانهها و هم گروههای سیاسی میتوانند در جریان مسائل قرار بگیرند.
دقیقا مساله همین پلهای ارتباطی موازی است. اینها همه در یک مسیر نیستند، بلکه کانالهای موازی هستند که هر کدام یک سری اطلاعات را به بالا میرسانند. استاندار یک چیزی میگوید، مدیرکل یک چیز دیگر میگوید و فعالان سیاسی هوادار دولت و جاهای دیگر هم یک چیز متفاوت میگویند. اتفاقا این تعدد و تکثر اطلاعات است که کار را برای تصمیمگیری سخت میکند. مثلا برخی تغییر و تحولات در شروع به کار دولت در سطح مدیران وزارتخانهها یا مدیرکلها اتفاق افتاد که بر اساس اطلاعات کاملا کذب انجام شد. مثلا یک عده در یکی از استانها لیستی تهیه کردند و دادند به آقای صالحی امیری و من خودم شخصا اطلاع دقیق داشتم که از آن لیست هیچکدام ربطی به منش و خط این دولت نداشتند و معتقد به راه دولت یازدهم نبودند. بعد خیلی از آن افراد در دولت آقای روحانی در جاهایی نصب شدند. یعنی برخی جاها دولت به همین راحتی به عدهای اعتماد میکند که اصلا ربطی به او ندارند.