به گزارش شبکه خبری هزاره سوم، مهدی فضائلی در یادداشتی نوشت: از بزرگترین وظایف رهبری نهضت، مصون نگه داشتن انقلاب و نهضت از آفتهایی است که ممکن است انقلاب را آلوده و از مسیر صحیح خود خارج کنند؛ اتفاق تلخی که بسیاری از انقلابها آن را تجربه کردند.
آیا انقلاب اسلامی ایران از این آفات مصون است؟ هرگز! آیا آفاتِ انقلاب اسلامی با دیگر انقلابها متفاوت است؟ اغلب نه، هرچند ممکن است آفتهای جدیدی هم پیدا شود.
یکی از آفتهایی که در تداوم هر نهضتی از جمله نهضت امام راحل خودنمایی میکند و باید از آن صیانت کرد، تحریف شخصیت، افکار و اندیشههای بنیانگذار و مبدع نهضت است. بهتدریج که از مبدأ انقلاب فاصله زیاد میشود و نسلهایی که رهبر و بنیانگذار انقلاب خود را ندیده و با اندیشههای وی به طور مستقیم آشنا نشدهاند، پا به میدان میگذارند و حافظة تاریخی بزرگسالان هم ضعیف شده و دیگر یاری نمیکند، زمینه برای تحریف شخصیت بنیانگذار نهضت فراهم میشود و گروههای مختلف با انگیزههای گوناگون در این مسیر قدم برمیدارند.
نخستین گروهی که درصدد تحریف شخصیت بنیانگذار انقلاب حتی در زمان حیات او برمیآیند، دشمنان آن انقلاب هستند. دشمن تلاش میکند چهره و شخصیت رهبر و بنیانگذار انقلاب را وارونه جلوه دهد تا پیروان آن انقلاب در زمان حیات یا ممات او با شخصیتی معمولی یا غیرجذاب و احیاناً آلوده مواجه شوند و مسیری انحرافی را بپیمایند یا انگیزة خود را برای پیروی از آرمانهای او از دست بدهند.
گروه دیگری که ممکن است دست به تحریف شخصیت مبدع و پایهگذار نهضت بزنند، دوستان انقلاب و حتی همراهان بنیانگذار انقلاب هستند. این گروه با دو نوع انگیزه دست به این کار میزنند؛ نخست، از سر ارادت و شدت علاقه بهنوعی اسطورهسازی میکنند و با تعاریف غلوآمیز و اغراقآلود، شخصیتی غیرواقعی از بنیانگذار نهضت ارائه میکنند که در واقعیت مصداقی ندارد و گروه دوم، بهظاهر دوستانی هستند که ازطرفی، چرب و شیرین روزگار آنها را از ادامة راه انقلاب خسته کرده است و از طرف دیگر، عظمت و ابهت شخصیت بنیانگذار نهضت اجازه نمیدهد آنها بهصراحت در مقابل او قرار گیرند و وامانده از انقلاب معرفی شوند. این گروه برای حفظ وجهة خود ازسویی، و توجیه تغییر مشی خود ازسویدیگر میکوشند چهرهای از بنیانگذار نهضت ارائه دهند که با شخصیت و شرایط فرتوت و خستة آنها سازگار باشد. بهبیاندیگر، مثل این گروه به کسی میماند که جثة کوچک و نحیف او با پوشیدن ردایی فاخر ناسازگار است و سعی میکند آن ردا را اندازة خود کند! البته هدف دیگر این گروه زیر سؤال بردن مسیری است که انقلابیون راسخ و ثابت قدم درحال طی آن هستند تا ازاینراه در ادامة انقلاب خلل ایجاد کنند.
همه آنچه گفته شد درباره انقلاب اسلامی ایران نیز می تواند تحقق پیدا کند.از دشمن که انتظار خاصی نیست و تحریف انقلاب و مقتدای آن حضرت روح الله اقتضای دشمنیاش است؛ اسطوره سازی از امام هم تقریبا" جایی ندارد چون حضرت روح الله آنقدر عظمت داشت که بی نیاز از اغراق و غلو بود و واقعیت وجودی اش را هم هرکسی نمی تواند درک کند. اما چند سالی است انقلاب اسلامی ایران شاهد تحریف ازسوی گروه دوم دوستان و همراهان گذشتة انقلاب است؛ یعنی کسانی که به دلایل معلوم، از ادامة راه انقلاب و پیگیری آرمانهای آن سرد؛بی انگیزه و خسته شدهاند و چون توان ادامة راه و مکتب امام را ندارند، تلاش میکنند امام را در حد و اندازة امروز خود کوچک کنند.
نسبت دادن حرفها و مواضع غیرمستند به امام و کم رنگکردن متن و فرازهای اصلی زندگی امام و برجستهسازی برخی حاشیهها و موارد شاذ، ازجمله ترفندهای این جماعت برای مقصد نامبارک خود است.
آنچه رهبر فرزانه و خلف صالح خمینی (ره) در بیست و ششمین سالگرد ارتحال آن پیر سفرکرده هشدار داد، خطر این جماعت وامانده و واداده بود و چه کسی صالحتر و سزاوارتر از ایشان برای پاسداری از مکتب و خط امام؟
این رهبری حکیم انقلاب اسلامی است که همواره از امام و مکتب او تجلیل کرده و میکند و هرگاه از امام میگوید، آنچنان عاشقانه و مخلصانه و از سر ارادت سخن میگوید که گویی خودی در برابر او نمیبیند.خامنه ای تحریف خمینی را تحریف خود می داند چون خامنه ای را خمینی برای رهبری لایق دانسته است و خامنه ای است که با تمام وجود برای زنده نگه داشتن و تداوم مکتب و خط و راه امام خستگی نمی شناسد و همچون روزهای نخست و حتی شاداب تر و بانشاط بیشتر آرمان های انقلاب را واقع بینانه دنبال می کند و چون به قول مولانا «جان گرگان و سگان هر یک جداست/ متحد جانهای شیران خداست »
آری شیران خدا-خمینی و خامنه ای-جانی متحد دارند و دوئیتی میان آنها نیست. حضرت آقا هرچند خلوتهای زیادی با امام داشتهاند، نه هیچگاه خاطراتی شاذ از ایشان نقل کردهاند، نه خود را در سایة ارتباط طولانیمدت خود با آن روح خدا ممتاز و متفاوت معرفی کردهاند.
به این جملات توجه کنید!
* امام بزرگوار ما، مجسمهای از ارزشهای انقلاب ما بود.
* با انقلاب اسلامی در ایران و با تشکیل نظام اسلامی در این نقطهی از عالم و با مبارزات طولانیای که ملت ما پشت سر رهبر عظیمالشأنش، برای حفاظت از انقلاب و اسلام انجام داد، عصر جدیدی با خصوصیاتی متمایز با دوران قبل، در عالم بهوجود آمد... این عصر و این دوران جدید را باید «دوران امام خمینی» نامید.
* امام بزرگوار با این انقلاب، مسلمانان را نشاط بخشید و اسلام را زنده کرد.
* ملت، راه نجات خود را ادامة راه امام میداند.
* او یک انسان مخلص و پرهیزکار بود. آن بزرگوار، در همة کارها، برای خدا و در راه خدا و بهنامخدا، حرکت و عمل میکرد.
* این سه خصوصیت در امام بزرگوار برجسته بود. ایمان آن مرد بزرگ، نمونه و استثنایی بود. عمل صالح او، عملی بود که بعد از صدر اسلام تا امروز، کسی آن را انجام نداده است ... تزکیة او هم، چنان بود که در اوج شهرت و قدرت و محبوبیت، اوج عبودیّت را برای خود انتخاب کرد و هر روز که گذشت، بر الحاح و تضرّع و َتوسّل او به خدای بزرگ، افزوده شد.
* شخصیت امام (ره) با هیچکدام از رهبرهاى دنیا قابل مقایسه نیست؛ او را فقط با پیامبران و اولیا و معصومان(ع) مىتوان مقایسه کرد.
* او، آن روحاللَّه بود که با عصا و ید بیضاى موسوى و بیان و فرقان مصطفوى، به نجات مظلومان کمر بست؛ تخت فرعونهاى زمان را لرزاند و دل مستضعفان را به نور امید روشن ساخت. او به انسانها کرامت، و به مؤمنان عزت، و به مسلمانان قوّت و شوکت، و به دنیاى مادى و بىروح معنویت، و به جهان اسلام حرکت، و به مبارزان و مجاهدان فىسبیلاللَّه شهامت و شهادت داد.
* او بتها را شکست و باورهاى شرکآلود را زدود. او به همه فهماند که انسان کامل شدن، علىوار زیستن و تا نزدیکى مرزهاى عصمت پیش رفتن، افسانه نیست.
* این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناختهشده نیست.
اینها نمونة کوچک و مشتی از انبوه تعاریف و تجلیلهایی است که رهبر معظم انقلاب از امام راحل داشتهاند و نشان از شناخت عمیق، ارادت خالصانه و شدت جذبة امام در ایشان دارد.
همین شناخت، ارادت و جذبه است که اجازه نمیدهد کمترین غباری بر چهرة نورانی امام راحل بنشیند و آنگاه که احساس میکند عدهای از سر غفلت یا خدای ناکرده هواهای نفسانی درصدد تحریف این شخصیت تاریخساز و پایهگذار تمدن نوین اسلامی هستند، خروش برمیآورد و هشدار میدهد.
مروری بر فرمایشات بیستوشش سال گذشتة امام خامنهای نشان میدهد این چندمین بار است که ایشان به تبیین ویژگیهای مکتب و خط امام پرداختهاند که حاکی از اهمیت این مسئله ازسویی، و اهتمام ایشان به صیانت از این مکتب ازسویدیگر است.
امید آنکه یاران دیگر امام راحل و حافظان آثار معظمله نیز به این امر خطیر وقوف یابند و مسئولیت خود را درقبال این امر مهم بهدرستی انجام دهند و مطمئن باشند عزت و کرامت آنها در این است و کوتاهی در این مهم برای آنها ثمری که ندارد هیچ، آنها را نیز به مخاطره میافکند!