به گزارش شبکه خبری هزاره سوم؛
اسطورهها اگر اشک بریزند، مردم بخش زیادی از باورهای خود را از دست رفته میبینند. اسطورههایی که تا دیروز با جابهجا کردن سانتبه سانت توپ روی زمین چمن، اشک شوق مردم را سرازیر میکردند، اگر خودشان اشکی از روی غم و غصه بریزند، این دفعه باورها را چند سانت به سمت نابودی جابهجا میکنند. کاکا همیشه مثل شخصیتهای خوب داستانهای هالیوودی بود. یک پسر خوشچهره، خوشتیپ و البته خوشتکنیک، که این آخری به جای اینکه او را وارد سینما کند، در دنیای فوتبال راهی برایش باز کرده بود. چشمان اشکبار کاکا دیشب و پیش از بازی اورلاندو مقابل کولومبوس توسط دوربینهای تلویزیونی شکار شده بود. کاش میشد راهی برای نفوذ به قلبش داشتیم. میدیدیم او به چه چیزی فکر میکند؟ روزهای فراموشنشدنی با میلان؟ شروع هیجانانگیز با سائوپائولو یا دوران نسبتا کمفروغ با رئالمادرید؟ هرکدام از اینها را که به یاد بیاوریم هیچوقت فراموش نمیکنیم کاکا همیشه یک برچسب روی خودش دارد. برچسبی که او را به عنوان آخرین برنده توپطلا پیش از شروع سلطه لیونل مسی و کریس رونالدو بر فوتبال معرفی میکند. روزهای آخر چهرهاش پر از غم بود. غمی که خودش میگفت به دلیل زیاد شدن مصدومیتها و کم شدن تواناییاش برای فوتبال بازی کردن است. کاکا شب عجیبی را برای خداحافظی از فوتبال انتخاب کرد. چند ساعت قبل از بامداد غمانگیز ستاره محبوب فوتبال برزیل، عشق دوران بازیگریاش یعنی میلان، دلامادونینا را واگذار کرده بود. از روی بد حادثه بهترین خاطرههای فوتبالی کاکا با میلان به ثبت رسیده و او حالا باید بیرون از مستطیل سبز بدون فکر کردن به بازی برای اورلاندو، به چشم ببیند که روسونری محبوبش دست چه کسانی افتاده است. اشکهای کاکا که میریخت یاد این افتادم که حتی اندازه یک قطره آنها هم تصویر بد از او در ذهنم وجود ندارد. کاکا دوستداشتنی بود، چون ترجیح داد یاغی نباشد. اما کاش یاغی بود تا نابود شدن فوتبالش توسط خوزه مورینیو را به چشم نمیدیدیم. کاکا رفت و از او شاید چندتا پوستر روی دیوارهایمان و البته یک عالم خاطره در ذهنهایمان مانده باشد. احساس نمیکنید فوتبال این روزها چه چیزهایی کم دارد؟ بکهام، رونالدینیو، جرارد، لمپارد و .... حالا هم کاکا. سیاهه بازیکنانی که همیشه صفر تا صد زندگیمان دستشان بود در حال بیشتر و بیشتر شدن است. آیا ما واقعا قلب بزرگی داریم؟ اگر بزرگ بود که الان با اشکهای کاکا اشک نمیریختیم! پس چرا ستارههای این فوتبال لعنتی انقدر زود به خط پایان میرسند تا اندازه قلب ما معلوم شود؟ همین چند روز پیش بود که برای رسیدن یا نرسیدن مسی و رونالدو به جامجهانی اندازه قلب خیلیهایمان مشخص شد. خیلیهایمان که معلوم نیست لذتهای لحظهای جنگ و کلکلهای همیشگی را با چه چیزی عوض کردهایم؟ مایی که امروز از اینور دنیا یک تکه قلبمان را برای اشکهای ریکاردو کاکا از دست دادیم، فردا بعد از خداحافظی لیونل مسی و کریس رونالدو چیزی ازمان باقی میماند؟