وندی شرمن 15 بهمن ماه برای ارائه توضیحاتی در باره توافق ژنو و نیز سوالات برخی نمایندگان درباره مسائل هسته ای ایران به کنگره رفت و در مورد بخش های طرح اقدام مشترک و چشم انداز پیش رو صحبت های مختلفی انجام داد، که سخنگوی محترم وزارت خارجه درباره بخشی از سخنان وی موضع گیری کرد و برای زیاده خواهی ها جایگاهی در مذاکرات قائل نشد. اما آن بخش از سخنان شرمن که در مورد بازگرداندن بخشی از پول بلوکه شده ایران در بانک های خارجی بود، مغفول ماند و تا کنون پاسخی از طرف دستگاه رسانه ای دولت به آن داده نشده است. خانم شرمن در کنگره در این باره گفت «شما در اخبار دیدید که ایران اخیرا به طور قابل مشاهدهای غذا به مردم فقیر در جامعه داد که به نوعی نشاندهنده این است که کاهش هدفمند و محدود تحریمها تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است، همانطور که روحانی قول داده بود که این پول صرف اهداف دیگر نشود». با توجه به اعتمادی که به دولت و دستگاه سیاست خارجی داریم و ادعای طرف آمریکایی را نمی پذیریم، می توان گفت در این بخش از سخنان خانم شرمن دو دروغ بزرگ وجود دارد. نخست، ادعای قول و تعهد آقای روحانی به آمریکایی ها در باره نحوه مصرف پول؛ و دوم، ارتباط سبد کالا به پول های آزاد شده؛ چه طرح توزیع سبد کالا در دولت آقای روحانی مربوط به دوران قبل از آزاد شدن بخشی از پول های ایران است و لذا می توان گفت که توزیع سبد کالایی ارتباطی با سیاست خارجی ایران آنگونه که شرمن گفته است ندارد. اما بی ربط بودن سخنان شرمن بدین معنی نیست که باید ساده از کنار آن گذشت و نسبت به رد و تکذیب آن بی تفاوت بود. زیرا این سخنان در بردارنده پیامدهای منفی ای برای کشور است که جهت رفع این پیامدها باید واکنش جدی نسبت به سخنان وی صورت گیرد. در ادامه به ذکر دلایلی پرداخته می شود که طبق آن رد سخنان هرچند بی ربط شرمن، ضرورت اساسی دارد.
اول اینکه، این سخنان ناقض اصل عزت است که از طرف مقام معظم رهبری به عنوان یکی از اصول سیاست خارجی ارائه شده است. اینکه فقیر بودن مردم ایران فرض گرفته شود و دولت ایران اختیار چگونگی صرف پول خود را نداشته باشد، تامین کننده عزت نیست.
دوم اینکه، مشخص کردن روش مصرف پول خود ایران که در بانک های خارجی مسدود بوده است و الان بخشی از آن آزاد شده است به معنی نادیده گرفتن حاکمیت ایران است. اگر ایران از طرف غربی وام گرفته بود و گرفتن وام مشروط به مصرف آن برای مثال در بخش بهداشت بود، مسئله ای وجود داشت. زیرا مشابه این گونه پرداختی ها در نهادهای بین المللی و بین دولت ها وجود دارد و خود دولت از روی اختیار تصمیم می گیرد که وام را با شرایط مشخص شده دریافت کند یا نه. اما در اینجا، ایران وام نگرفته است بلکه پول خود را دریافت کرده است.
سوم اینکه، عدم رد سخنان شرمن بدین معنی است که مسئولین آمریکا مفروض گرفته اند که فعالیت های هسته ای ایران نظامی است و تلاش ها و همکاری هایی که تاکنون با آژانس داشته است بی فایده بوده و تعهد آقای روحانی مبنی بر اختصاص پول به فقرا دلیلی بر تائید گزاره آنها است.
چهارم اینکه، اگر این ادعا که آقای روحانی متعهد شده که پول صرف مردم و نیازمندان شود بدون تکذیب رها شود، معنای عکس آن این است که آقای روحانی متعهد شده است که پول دریافتی صرف مخارج نظامی و هسته ای نشود. در واقع در این ادعا، اذعان ضمنی آقای روحانی به اینکه پول های دریافتی ایران صرف مخارج نظامی و هسته ای غیر صلح آمیز می شود وجود دارد که این خلاف سیاست دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی ایران است.
پنجم اینکه، تائید سخنان خانم شرمن آنها را دچار این توهم می کند که در آینده نیز در باره کم و کیف مصرف پول های بازگشتی به ایران تصمیم گیری بکنند. ضمن اینکه تکذیب نشدن اظهارات شرمن باعث می شود این عبارات به عنوان یک فکت باقی مانده و بعدها مورد استناد قرار گیرد.
ششم اینکه، عدم رد سخنان شرمن می تواند مبنایی باشد برای اینکه در آینده و در صورت نیاز به مصرف پول در زمینه های دفاعی و امنیتی به عنوان نقضی بر توافق نامه قلمداد شود و بهانه ای در دست آنها برای دنبال کردن سیاست های خصمانه باشد.
هفتم اینکه، سخنان خانم شرمن در کنگره این کشور انجام شده است. لذا کنگره از هم اکنون این را از اختیارات خود می داند که عدم مصرف پول در بخش های که آمریکا آن را مطلوب می داند، نشانی از کارشکنی ایران است و کنگره باید در حمایت از سیاست های دولت به موضوع ورود کند.به عبارت دیگر سخنان شرمن در کنگره می تواند به راحتی مورد سوء استفاده خود کنگره آمریکا قرار گیرد که از این طریق هم دولت اوباما را تحت فشار قرار دهند که چرا ایران پول دریافتی را در فللان حوزه صرف نکرد و هم توجیهی برای اعمال تحریم های های جدید علیه دولت ایران توسط آنها باشد.
و نکته پایانی اینکه شاید این سخنان شرمن روشی برای تست کردن واکنش ایران در باره این باشد که آیا آمریکا می تواند این مسیر را دنبال کند که در مذاکرات پیش رو، برای ایران تعیین تکلیف کند که پول های خود را چگونه باید مصرف کند. اگر این گونه باشد، عدم واکنش جدی ایران آنها را در دنبال کردن مسیر یاد شده جدی تر و مصمم تر می کند که حتی می تواند به مانعی جدی برای مذاکرات تبدیل شود.