رنگ و لعاب و گریم و لباس بازیگر و دکور صحنه، همه و همه برای اجرای بهتر نقش و جلوه بخشی به کاراکترها و صحنههای مهم یک فیلم است و هیچ کس نمیتواند منکر تاثیر گذاری این عوامل در یک فیلم و یا تئاتر شود.
اما آنچه مهم است و همواره ما را برآن داشته است تا به هنرمندان خود ارج بنهیم چیزهای دیگری بوده است.
آن روز که دشمنان فرهنگ اصیل ایرانی به دسیسه و توطئه علیه فرهنگ و تمدن و بخصوص فرهنگ انقلابی ما زدند، این سخن گرانمایهٔ امام امت یعنی امام خمینی(ره) بود که مهر بطلانی بر دسیسههای شیطانی امپریالیسم جهانی شد. امام خمینی(ره) در مورد سینما فرمودند: ما با سینما مخالف نیستیم، بلکه با فحشا مخالفیم.
آری، ما نیز همچون امام خود با وجود فحشا در سینما مخالفیم. سینمای مدرن ما نیز میتواند با همه مدرنیتهای که در آن تلفیق شده است بهترین سینمای جهان اسلام باشد.
آن روزها که هنرپیشگان به ظاهر هنرمند خود فروشی و تن فروشی را بهترین وسیله برای کسب شهرت و منزلت بین اغنیای جامعه میدانستند در کشور هنرخیز ایران دین مبین اسلام هنوز حکومت برقرار نکرده بود و حکومت طاغوت بر مسلمین ظلمهای زیادی روا میداشت که یکی از آن ظلمها ستم فرهنگ زدگی بود.
چرا که فرهنگ برهنه امریکای لجام گسیخته را با سفاهت و بلاهت تمام وارد کشور پر گهر ایران کرد و البته همچون سربازی گوش بفرمان امپریالیسم، جامعه خود را غرق در شهوت رانی و فساد و تباهی کرد.
اما این مردم هنر دوست و هنرمند ایران زمین بودند که به فطرت الهی خود لبیک گفتند و راهکارهای غرب را خنثی کردند و با انقلاب اسلامی خود به همه نقشههای شوم استبداد و امپریالسم جهانی پایان دادند.
امروز و در سی و ششمین سال پس از انقلاب اسلامی، اگر چه پیچ و خمهای بسیاری را بر سر راه تولیدات فاخر سینمایی شاهد بودهایم اما این تعهد سینما گران و عشق بازیگران و هنرمندان بوده است که بر این مشکلات فائق آمده است.
در این پیچ و تاب البته بودند کسانی که ابتدا با مطرح کردن خود به عنوان هنرمند راهی را برای معرفی خود به جهان خارج از چهارچوب سینمای اخلاقی ایران باز کردند و در مقابل هم بوده و هستند هنرمندان و بازیگرانی که با هر سلیقه و تفکری هرگز حاضر نشدند تن به فرامین امپریالیسم جهانی داده و خود را برای بردگی آنان ارائه کنند.
در سی و دومین جشنواره فیلم فجر بسیاری از هنرمندان و سینما گران با فیلمهای مختلف برای سلایق متفاوت حضور داشتند و به رقابت پرداختنداما نکتهای در هیاهوی این جشنواره در هالهای از بیتفاوتی قرارگرفت که شایداگر همه هنرمندان و هنردوستان اندکی درآن تامل کنند شاید دیگر شاهد ظهور تن فروشان و خود فروشان بیگانه پرست نباشیم.
مریلا زارعی بانوی هنرمندی که با بازی در فیلم شیار ۱۴۳ و قبول مسئولیت سنگین ایفای نقش مادر شهید، اثری را خلق کرد که به همه دلباختگان و روشنفکر مآبها درس بزرگی داد و آن درس بهترین بودن در عین حفظ شعائر و چهارچوبها بود.
گلشیفته و خودشیفتههای احتمالی بدانند میتوان برهنه نشد و بهترین بود، میشود در کشور خود ماند و مایه افتخار سینمای ایران شد، میتوان به جای تن فروشی و همخوابگی با اجنبی و به اصطلاح خودشیفتهها هنرپیشگان مرد خارجی نقش مادر کسانی را بازی کرد که به کشورشان درس شرف و عزت و سربلندی دادهاند، میتوان مریلا زارعی بود و با حجاب و با شرافت بود و میتوان خود شیفته نبود و بهترین بود . . .
آری، گلشیفته فراهانی و دلدادگان بزم شراب و رقص و هرزگی باید از حرکت تحسین برانگیز خانم مریلا زارعی، هنرمند توانا و بهترین بازیگر نقش زن در سینمای ایران در جشنواره فجر ۳۲ درس عبرت بگیرند و احتمالا به خود بیایند شاید از منجلاب شهوت و شهرت خارج شوند.
همه چشمها به سیمرغ بلورین جشنواره فجر بود که خانم مریلا زارعی جملهای را اظهار کرد و بوسیله آن جمله هزاران قلب عاشق را با خود همراه کرد و آن قلب مادران شهدا بود.
همه، نه به احترام سیمرغ خانم زارعی بلکه به درخواست وی برای ادای احترام به مادران شهدا ایستادند و مقام شامخ مادران شهدا را ارج نهادند.
و این خود درس مهمی است برای همه آنها که خط غرب زدگی را دنبال میکنند.