پایگاه خبری نامه نیوز
کد خبر: 1944
سرزمین کهن

سرم پُر ز سودا ، دلم پُر ز خون/ از اندیشه ی منطق واژگون

از اندیشه ی آن (کلید)شهیر / که چون (داس) کرده درو هر مدیر

از آن اعتدالی که ابزار بود / و اوضاع مردم از آن زار بود

ز تدبیر و امیّد و از اعتدال / از آنان که ما را شکستند بال

از آن امتیازات خرد و کلان / که یک سویه دادند بر دشمنان

از آن درد هایی که بر دل نشست / از آنها که دادیم یک سر  ز دست

ز فن آوری ها و از اعتبار / به یک طرفه العین شد تار و مار

سخن دار کوتاه ، بس کن خموش! / نیابی در ایشان نصیحت نیوش

مکن خسته خود را که  باشد عبس / که صاحب خرد را همین نکته بس

به دل این عشق (سرزمین کهن) / نمیراد میراد عدوی وطن


Page Generated in 0/0127 sec