پایگاه خبری نامه نیوز
کد خبر: 2077
یک بنزسوار روی صندلی احمدی‌نژاد
این بنز سوار روی صندلی پروین احمدی نژاد تکیه زده است . خانه ۵۰۰ متری در نیاوران با درختان سر به فلک کشیده دارد و ۴ کارگر تحصیل کرده در خدمتش هستند. به گفته این عضو تجمل گرایی شورا شهر، حقوق ماهانه شورای شهر حتی کفاف شیرخشک، لباس‌ها و اسباب‌بازی‌های کودکانش را هم نمی‌دهد.

فاطمه دانشور(متولد 1353) کارآفرین و تاجر ایرانی است. وی مدیرعامل شرکت سپهر آسیا و بنیانگذار مؤسسه نیکوکاری مهرآفرین است و از 27 سالگی وارد حوزه کسب‌وکار شده است.

دانشور در چهارمین دوره انتخابات شورای شهر تهران(دوره کنونی: 1392 تا 1396) به شورای شهر راه پیدا کند.

دانشور رییس کمیسیون اخلاق کسب و کار و مسئول اجتماعی در اتاق بازرگانی و عضو هیات رییسه شورای بانوان بازرگان اتاق تهران است. گفته می‌شود وی ثروتمندترین عضو شورای شهر است.

وی کارشناس مدیریت بیمارستانی و کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران است.

از سال 1382 با همسرش شرکتی معدنی تاسیس کرد که در حال حاضر بهره‌برداری از سه معدن بزرگ سنگ آهن در شاهرود، رفسنجان و بیجار را برعهده دارد.

وی زمانی که لیسانس خود را در رشته مدیریت خدمات بهداشتی گرفت، بلافاصله در مقطع فوق لیسانس در رشته مدیریت بازرگانی تحصیل کرد.

دانشور توسط یکی از دوستانش در شرکت ایران‌خودرو مشغول به کار شد و بعد از مدتی از آنجا بیرون آمد تا برای خودش شغل مستقلی ایجاد کند.

به قول خودش با پول کمی وارد کار صادرات و واردات شد ولی شکست ‌خورد بعد با همسرش که وی هم ورشکسته بوده آشنا شده و ازدواج می‌کند. با کمک همسرش شرکتی تاسیس می‌کند. در چند سال اول زندگی به قول خودش سختی‌های زیادی تحمل می‌کند ولی در حال حاضر جزو میلیاردرهای شهر است.

روز گذشته گزارشی از وی در یکی از روزنامه ها منتشر شد و در طول گزارش به موضوع ثروت وی پرداخته شده است و اصلا به موضوعات شهری و اجتماعی توجهی نشده است.

متن کامل این گفت‌وگو در ادامه آمده است:

صندلی خواهر احمدی‌نژاد در شورای شهر تهران به کسی رسید که به دلیل پوشیدن مانتو و روسری‌هایی با رنگ‌های شاد، فضای مردانه حاکم بر شورا را کمی تعدیل می‌کند، فاطمه دانشور.


او با کسوتی متفاوت از زنان دوره اول تا چهارم، در صندلی ردیف اول، گوشه سمت چپ شورا، هیچ نشانه‌ای از پروین احمدی‌نژاد که همانجا می نشست ندارد. دانشور در تمامی روزهای ثبت‌نام، رقابت، تبلیغات و معارفه، فرزند چهارمش را باردار بود و به همین دلیلی پس از انجام وظیفه تشکیلاتی در رای به «محسن هاشمی» برای شهرداری تهران و انتقادهای شدید علیه راستگو، پنج جلسه غیبت داشت، ولی اکنون به صحن علنی برگشته است.


گروه چهار + 2

«ولی اسم‌اش روژبن است. هفت سال دارد. بازیگوشی می‌کند. پسرهای دو ساله‌ام شبیه هم نیستند. نوزادم هم که چهار ماه دارد و شیرخشک می‌خورد. مادر بودن برای این چهار تا بچه در کنار کارهای اتاق بازرگانی تهران و شورای شهر خیلی سخت است اما چون از اول برنامه‌ریزی کرده بودم که فقط در شرایط تمکن مالی فرزندآوری کنم، با یک مقدار برنامه‌ریزی و گرفتن دو پرستار شبانه‌روزی، الان حس می‌کنم زیاد هم سختی ندارد»


این جمله‌ای است به نقل از بیشتر اعضای شورا از همه مردتر است. او در آستانه چهل سالگی علاوه بر داشتن فرزندان قد و نیم قد و همسر، در خانه‌اش با چهار زن سی‌ساله زندگی می‌کند، آشپز، کارگر و دو پرستار که محل زندگی‌شان در باغ خانه دانشور است. پرستار دوقلوها مهماندار هواپیماست. پرستار روژبن لیسانس حقوق دارد، کارگر خانه تا مقطع کارشناسی در رشته امور تربیتی درس خوانده و کسی که برای اهالی این منزل پر سروصدا، خورد و خوراک درست می‌کند، فوق دیپلم معماری است. این زنان به گفته دانشور بزرگ‌ترین مشوق‌های او برای فرزندآوری هستند. «آنها به من می‌‌گویند، شما که پولش را دارید، بچه بیاورید تا برای بقیه زن‌ها اشتغال‌زایی شود.»


چهار زن همراه دانشور ماهانه یک میلیون و 200 هزار تومان حقوق می‌گیرند، البته مشکل اجاره خانه هم ندارند.


مردها همیشه غر می‌زنند
 
خانه 500 متری کوچه دنج آن‌ها در نیاوران، حیاط را که با درخت‌های سربه فلک کشیده و انواع درختچه‌ها و گل‌های هرس شده پشت سر می‌گذاری، همه وسیله‌های زندگی و تزئینی، رنگ‌های شاد و تند دارد. از یخچال گرفته تا کفپوش‌ها و دیوارهای اتاق کودکان. اط صبح که خانم از خانه می‌رود، بساط اسباب‌بازی بچه‌ها پهن می‌شود و تا غروب که او با پوشه‌ها و نامه‌های شهروندان برگردد، همه چیز برای بودن بچه‌ها در کنار مادر فراهم است. آیلین شیر خشک‌اش را خورده، خوب خوابیده و منتظر آغوش گرفتن مادر است، روژبن نقاشی‌هایش را کشیده و با عجله می‌برد تا نشان دهد و آرتین و رادین، دوقلوهای موبور و مومشکی، با جدیدترین هواپیماهایشان گوشه‌ای به بقیه نگاه می‌کنند تا نوبت آن‌ها شود.»


هزینه داشتن چهار تا بچه در ماه تقریبا 3 میلیون تومان می‌شود و این جدا از هزینه پرستارهاست. بچه داشتن واقعا بیش از هر چیزی به پول خیلی زیادی نیاز دارد. نوزاد دارو می‌خواهد، شیرخشک می خواهد، داروها الان خیلی گران شده‌اند و اگر نتوانی یک کدام را هم تهیه کنی به بچه آسیب می‌رسد و گاهی ممکن است از بین برود. من فکر می‌کنم فرزندآوری برنامه‌ریزی می‌خواهد. مسلما من اگر این قدر پول نداشتم برای داشتن 4 بچه برنامه‌ریزی نمی‌کردم. الان هم با این شراطی نگهداری بچه‌ها و کار بسیار زیادم در موسسه خیریه‌ای که دارم و شرکتی که بیشترین درآمدم از آن است، وقتی به خانه برمی‌گردم، کمی اضطراب دارم. چون به هرحال مردهای ایرانی همیشه غر می‌زنند. باز هم هر کاری بکنی، یک جا باید غر بزنند، چرا برای بچه‌ها وقت بیشتری نمی‌گذاری؟ چرا دیرتر آمدی؟ چرا به مسافرت کاری می‌روی؟


من و روپوش‌های رنگی

همسر دانشور رئیس اتحادیه تولید و صادرکنندگان سنگ آهن و تاجر بزرگی است که در شرایط سخت روزهای نخست شورا که هنوز بحث‌های سنگین برای انتخاب شهردار حاکم بود، با ماشین او به شورا می‌رفت. «همسرم خیلی به ماشین علاقه دارد. هم بنز دارد، هم لکسوس و پرادو اما خب من به ماشی‌های زمخت و بزرگ علاقه ندارم. جلسه‌های اول شورا به خاطر شرایطیم و چون محل کارمان نزدیک بود، با او می‌رفتم و خب صدایش در آمد که من با لکسوس سرکار می‌روم. خودم یک رنو فلورانس قرمز دارم و ترجیح می‌دهم ماشین‌هایم هم مثل لباس‌هایم رنگ شاد داشته باشند.»

صداقت و تمایل نداشتن به اظهار ساده‌زیستی در رفتارهای این عضوشورا بسیار دیده می‌شود. برخلاف اسلافش که همیشه دم از زندگی بسیار ساده می‌زدند و برای هر رای و نظرداشت در شورا، به باورهای اغراق‌شده متوسل می‌شدند. من قبل از شورا در اتاق بازرگانی، سال‌هاست که فعال و رئیس یکی از 18 کمیسیون اصلی هستم. آنجا همیشه پوش‌ام مانتو بود. من را بسیاری از اعضا قبل از ورود به شورا هم می‌شناختند. همان‌طور وارد این نهاد شدم که قبلا بودم. گرچه در روز اول و حتی تا سه چهار جلسه، همچنان نگاه سنگین بقیه را حس می‌کردم؛ اما الان دیگر همه اعضا و مراجعان شورا به لباس‌های رنگی‌ام عادت کرده‌اند و جالب است که از زمان ورود من، کارمندهای شورا هم بیشتر با لباس روشن حاضر می‌شوند.

بغل دستی آباد

در شورا کنار معصومه آباد می‌نشیند؛ عضو دوره قبلی شورا و راه یافته از فهرست اصولگرایان در مقابلش هم راستگو، در سکوی هیأت رئیسه جا گرفته است. با هر دو آن‌ها رابطه همکاری مناسب دارد و خودش توضیح می‌دهد؛ انتقادهایی به کار خانم راستگو یا آباد دارم؛ اما به هرحال با هم همکار هستیم. صحبت می‌کنیم، رایزنی داریم و در نهایت، رای خودمان را می‌دهیم. به طور کلی، میان فعالیت زنان شورا آنچه فکر می‌کنیم ماندگار بوده، اثر و ردپای خانم ابتکار است. من هیچ نشانه و اثری از خانم احمدی‌نژاد نمی‌بینم، گرچه روی صندلی خودش می‌نشینم، تفکر او به تاریخ پیوسته به هر قابل، آرشیو و پوشه‌ای مراجعه می‌کنم، کارها و فعالیت‌های مستمر خانم ابتکار را می بینم. من هم تلاش می‌:نم برای زندگی بهتر کودک‌ها و زن‌ها در شهر زیباتر و پاک‌تری کار کنم.

مردترین

بارها بین اعضای شورا شنیده شده است: دانشور از همه اعضا مردتر است! هم ناصحی، روحانی اصولگرای شورا به او اعتماد دارد و هم دوستان اصلاح‌طلبش. خودش توضیح می‌دهد وقتی دیدم که خانم راستگو پا روی اصول تشکیلاتی و حزبی گذاشت و به قالیباف رای داد، سعی کردم دید مردان جامعه را نسبت به زنان خراب‌تر نکنم و حتی به جلب اعتمادانان بیشتر کمک کنم. سر اصول و حرف‌های خودم ماندم و سعی کردم با شرایط ماه‌های آخر بارداری، که همه خانم‌ها در مرخصی به سر می‌برند، در جلسات شرکت کنم و به فعالیت حزبی و شورایی‌ام ادامه دهم تا مردن نگویند جنس زن ضعیف و غیرقابل اتکاست.

حقوق شورایی

درآمد عمده دانشور از شرکت خصوصی‌اش در زمینه تجارت سنگ آهن تامین می‌شود. داستان بدهکاری‌ةای چند ساله و ریسک 6 میلیاردی‌ او در صادر کردن سنگ آهن به چین، در زمان موفقیتش در ورود به شورا در سایت‌ها بازدیدکننده بسیاری داشت. او در شورای شهر شاید از سر زندگی آرمانی و بی‌دغدغه مسائل مالی حضور دارد، چون حقوق ماهانه شورای شهر حتی کفاف شیرخشک، لباس‌ها و اسباب‌بازی‌های کودکانش را هم نمی‌دهد.

خانم حمایت پیشه

فرزندان قد و نیم قد و مدیریت موسسه خیریه نگهداری از کودکان بی‌سرپرست، باعث شده است که دانشور به پیشنهاد برای اجرای طرح‌های حمایت از کودکان و زنان شناخته شود. بیشتر دغدغه‌هایم درباره زندگی سخت کودکان کار و خیابان، زنان سرپرست خانوار و کودکان بی‌سرپرست است. درباره این موضوع‌ها بیشتر صحبت می‌کنم و بیشتر از همه از نظر فکری و کاری به آقای حقانی نزدیک هستم؛ با وجود همکاری با همه اعضا، با آقای مجتبی شاکری بیشترین اصطکاک فکری را دارم که آن هم به تشکل‌های مردمی برمی‌گردد.


Page Generated in 0/0652 sec