به گزارش شبکه خبری هزاره سوم؛ میلاد بلادی: شکست جاده ای است برای پیروزی؛ این جمله را زیاد شنیده ایم و مطمئنا فقط یک شعار نیست بلکه معنی ژرفی در خود دارد. در دنیای فوتبال تیم های زیادی بوده اند که سالهای طولانی درخشیده اند، باخت های متعددی داشته اند و دوباره به جایگاه بالای خود بازگشته اند.
از طرف دیگر تیم هایی هم بوده اند و هستند که با یک یا دو شکست جایگاه خوب خود را ترک کرده و طعم باخت را در مسابقات بعدی زیاد چشیده اند. آیا امروزه در فوتبال حرفه ای مربیان باشگاه توان مقابله با شکست را دارند؟ این یک سوال اساسی است که چگونه باید پس از ناکامی دوباره به موفقیت رسید؟
شکست به معنای تسلیم شدن نیست و نباید بازیکن و کادر فنی را دلسرد بکند بلکه مربی به عنوان یک هدایت کننده تیم باید به بازیکنان یاد بدهد لذت پیروزی و موفقیت در صورتی معنا پیدا می کند که یک روی سکه شکست و ناکامی و یک روی دیگر پیروزی باشد. وقتی تیم ها به این درک برسند، چه ببرند و چه ببازند از مسابقه و بازی کردن لذت می برند که مطمئنا این موضوع باعث می شود بدون استرس در زمین مسابقه بار فنی خود را به نحو احسن پیاده کنند و قطعا تاثیر مثبت کار خود را در نتایج کسب کرده در آخر فصل ببینند.
یکی از مهارت هایی که مدیران باشگاه ومربیان باید داشته باشند این است که بتوانند قبل از وارد شدن بحران به تیم و باشگاه از آن جلوگیری کنند. یعنی مدیریت بر بحران داشته باشند. البته بعضی از موارد برای جلوگیری از شکست، در اختیار مربی نیست. مثلا قدرت حریف و قضاوت داور مسایلی هستند که ممکن است باعث باخت تیم و شروع بحران و ایجاد استرس شود اما مربی باید تا حدودی با علم روانشناسی آشنایی داشته باشد و اضطراب و استرس خود را به بازیکنانش وارد نکند زیرا بدون شک در مسابقات بعدی هم به خاطر کنترل نکردن حواشی، استرس و اضطراب باعث می شود تمرکز بازیکن به هم بریزد و بر روی توان فنی آنها تاثیر منفی بگذارد و در نتیجه این گونه مسایل باعث می شود به تدریج تیم به چالش کشیده شود.
از سوی دیگر باخت های پی در پی که تیم را به بحران می کشد زمانی به وجود می آید که بازیکنان و کادر فنی خواسته های هواداران خود را برآورده نمی کنند هواداران نقش عمده ای در یک بازی فوتبال ایفا می کنند. بازیکنان حساسیت بسیاری نسبت به واکنش تماشاگران نشان می دهند. اگر تماشاگران بعد از اولین باخت از آنها حمایت نکنند این مساله تاثیر منفی بر روی تیم می گذارد و با شروع هر مسابقه ای استرس از روی سکو به درون زمین وارد می شود. هنگامی که بازیکن خشمگین می شود توجه و تمرکزش به سمت عامل ایجاد کننده خشم معطوف می شود لذا از توجه و تمرکز بر کار اصل، ورزشکار منحرف می شود و کارایی بازیکن کاهش یافته و اعتماد به نفس وی از بین می رود و به راحتی باعث می شود تیم شکست بخورد وکم کم وارد بحران شود. خود بازیکنان و کادر فنی هم عامل دیگر هستند که به جای اینکه به ضعف حریف فکر کنند به شکست های بازی های قبلی خود تمرکز می کنند و این یعنی شکست و به چالش رفتن تیم زاییده تفکرات خود بازیکنان و کادر فنی است. امروزه در فوتبال دنیا روانشناسی قسمتی از فوتبال است و به قسمت قابل قبولی از این رشته ورزشی تبدیل شده است. این روزها اکثر تیم های دنیا اقدام به استخدام یک روانشناس می کنند.