در نظر بگیرید در مقابل منزل یا محل کار و یا محیطی که مرتبط با یکی از اصولگرایان یا رقبای ایدئولوژیک اصلاح طلبان است، فردی اقدام به خودسوزی کند. حالا میخواهد در باطن امر این اتفاق ربطی به آن فرد داشته باشد یا خیر. تجربه شانزده ساله رسانه های زنجیره ای اصلاح طلب نشان می دهد که این رسانه ها نه تنها از این قبیل اتفاقات، که از اتفاقاتی با درجه بسیار کمتر اهمیت نیز برای هجمه به رقیبشان نمی گذرند!
از نمونه بارز شانتاژهای بی اهمیت این رسانه ها که شاید دهها مطلب و تحلیل در مورد آن منتشر شد، می توان به تهیه گزارشهای متعدد از ساختمان جدید منزل احمدی نژاد اشاره کرد که حتی برخی رسانه های اصلاح طلب در مورد آن گزارشهای ویژه و با جزییاتی نیز منتشر کردند.
حال در نظر بگیرید در لحظاتی که رییس جمهور در ظاهر اصلاح طلب و در باطن راست سنتی که حالا شده سردمدار اعتدال اصلاح طلبانه، برای بازدید از وزارت نفت به این وزارتخانه رفته است و در لحظات حضور وی در این مکان، یکی از کارمندان بازنشسته این وزارتخانه در مقابل چشمان محافظان مخصوص گارد پرزیدنت و نیروهای امنیتی وزارتخانه جلوی درب این وزارتخانه اقدام به خودسوزی کرده است. با این حال، با گذشت چند روز از این اتفاق، نه تنها هیچ گزارشی در این خصوص در هیچ رسانه اصلاح طلب تهیه نمی شود، که تقریبا این خبر به صورت کامل در روزنامه های زنجیره ای بایکوت می شود!
حالا کافی است لحظه ای این طور تصور کنید که این اتفاق در زمان دولت قبل روی میداد. تصور تیترهای اول و گزارشهای ویژه و تحلیلهایی که از این اتفاق در این رسانه ها روی میداد جالب توجه می نمایاند.
با این حال، در حالی که این فرد به صورت مختار و به خاطر ناعدالتی که معتقد بود در حق وی و برخی دیگر از بازنشستگان این وزارتخانه صورت گرفته است، در مقابل چشمان دهها نفر و در لحظه حضور رییس جمهور در آن ساختمان، خودسوزی کرده است، اما نه تنها طی چند ساعت پس از واقعه هیچ روزنامه اصلاح طلبی مانند حادثه جمهوری مصاحبه ای با خانواده قربانی صورت نمیدهد، که حتی بسیاری از آنان از اطلاع رسانی آن نیز حذر می کنند!
این یک بام و دو هوای رسانه های اصلاح طلب مساله جدید و تازه ای نیست. اما اینکه حادثه مهمی که در دل آن هزاران نکته نهفته است و در ثانی از لحاظ اهمیت نیز ارزش خبری فراوانی دارد به صورت تقریبا کامل در این رسانه ها سانسور می شود، مساله ای است که ناپاکی بسیار نهفته در منش این رسانه های منفعت طلب را آشکار می سازد. رسانه هایی که مدعی انتقال آزاد اطلاعات و آزادی بیان هستند و تنها اخباری را منتشر و تحلیل میکنند که منافع آنها در میان باشد. شعارهای این رسانه ها در عمل کمتر از شعارهای دولتی که مدعی حمایت از آن هستند نیست. شعارهایی که نهایتا شعار باقی می ماند و شاید هیچ گاه به عرصه عمل نرسند!