"حاج حسن" در خانه ساده و قدیمی اش در یکی از شهرهای اطراف استان اصفهان نشسته که در می زنند. در که می گشاید ، با چند زن و مرد ایتالیایی روبرو می شود که به همراه تور لیدرشان سراغ او آمده اند.
تور لیدر ، از او می پرسد که آیا شما حسن آقا هستید؟ و وقتی پاسخ مثبت می شنود، به توریست هایی که در انتظار پاسخ اند چیزهایی می گوید. ناگهان گل از گل توریست های ایتالیایی شکفته می شود ؛ گویی گمشده ای را یافته اند ، دور او حلقه می زنند، در آغوشش می گیرند و غرق در بوسه اش می کنند.
حاج حسن ، با شگفتی و به رسم مهمان نوازی به داخل خانه دعوت شان می کند و از مهمانان ناخوانده اروپایی اش پذیرایی می کند.
در دست چند نفر از توریست ها کتابی است که " در جست و جوی حسن " نام دارد. تور لیدر به حاج حسن توضیح می دهد که این کتاب را " ترنس وارد" آمریکایی درباره او نوشته است.
حاج حسن ، تا نام "ترنس وارد" را می شنود لبخند بر لبانش می نشیند. به یاد دهه 40 خورشیدی می افتد ؛ زمانی که کودکی بیش نبود. در آن زمان ، ترنس با پدر و مادرش در ایران زندگی می کردند و بعد از چند سال هم رفتند اما همیشه به یاد هم بودند بی آن که حتی تماسی با هم داشته باشند.
مهر و محبتی که بین دو خانواده ایرانی و آمریکایی برقرار شده بود ، باعث شد سی و اندی سال بعد ، ترنس و مادرش - که او نیز پیر شده بود - برای یافتن حسن و خانواده اش به ایران سفر کنند. آنها از حسن ، فقط یک نام داشتند و یک عکس و حتی نمی دانستند آیا او زنده است یا نه و الان در کجا زندگی می کند.
مادر ترنس اما گفته بود: "دلم گواهی می دهد دوستان مهربان ایرانی مان را خواهیم یافت" و یافتند.
ترنس وارد ، بعدها خاطرات زندگی در ایران و جست و جوی شگفت انگیزی که برای یافتن حسن داشت را نوشت و در کتابی با نام "در جست و جوی حسن" منتشر کرد.
این کتاب به زودی به یکی از منابع شناخت ایران ، فرهنگ و مردمانش تبدیل و به زبان های ایتالیایی، فرانسوی ، اندونزیایی ، ژاپنی و آلمانی ترجمه شد.
کتاب آنقدر صمیمی و صادقانه نوشته شده که هر کسی آن را خوانده عاشق سفر به ایران شده است و بسیاری هم راهی کشورمان شده اند تا ایران را بدون نقابی که رسانه ها ساخته اند ببینند.
بسیاری از این توریست ها ،کتاب "در جست و جوی حسن" را هنگام سفر به ایران در دست دارند و بعضی هایشان هم هوس می کنند قهرمان داستان را از نزدیک ببینند.
ترنس وارد ، بعد از یافتن حسن بار دیگر از ایران رفت اما کاری که او با نوشتن این کتاب کرد ، تنها یک خاطره نویسی شخصی نبود بلکه خدمتی بزرگ به گردشگری ایران بود.
خوانندگان کتاب او ، حواس شان بود که آنچه می خوانند یک متن تبلیغی و رسمی دولت ایران نیست بلکه دارند مشاهدات عینی و واقعی یک شهروند آمریکایی که اینک در ایتالیا زندگی می کند را می خوانند و این ، نقش مهم در تصمیم آنها برای سفر به ایران داشت.
در سال های گذشته ، تعداد قابل توجهی از توریست های اروپایی ، فقط با خواندن کتاب "در جست و جوی حسن" تصمیم گرفته اند به ایران بیایند. این خدمت او به گردشگری ایران ، باعث شد تا فعالان گردشگری ایران در صدد برآیند که از ترنس وارد بخواهند یک بار دیگر به ایران بیاید اما نه برای جست و جوی حسن که برای تقدیر و رونمایی از چاپ دوم ترجمه کتابش به زبان فارسی.
بانی این کار نیز شرکت ایرانگردی مارکوپولو بود که به عنوان نماینده آژانس های ایرانی عضو سازمان جهانی جهانگردی است. با همین دعوت بود که تعدادی از بزرگان گردشگری ایران در یکی از سالن های برج میلاد گردهم آمدند تا از ترنس وارد تقدیر کنند.
ترنس وارد در این مراسم ، بار دیگر از عشق خود به ایران گفت و علاقه ای که در اروپا برای دیدار از ایران به وجود آمده را بازگو کرد و گفت که سونامی توریست در راه ایران است و شما باید آماده پذیرایی باشید ولی تعداد هتل ها در ایران اندک است.
ترنس از حافظ و مولانا گفت و باغ فین کاشان و چهارباغ اصفهان و روستاهای بکر ایران.
او گفت که توریست غربی برای دیدن برج و پلاستیک به ایران نمی آید. او دوست دارد در خانه های قدیمی ایران سکنی گزیند ، روستاهای بی نظیرش را ببیند ، از آثار تاریخی اش لذت ببرد و از همه مهم تر ، با ایران ، آن گونه که هست آشنا شود نه آن گونه که می گویند.
ترنس وارد گفت که ساعاتی بعد از این مراسم به ایتالیا بر می گردد در حالی که دلش همچنان درایران باقی می ماند.
در این مراسم همچنین ،از آرش نورآقایی و سید کاظمی، دو تن از فعالان گردشگری ایران که خدمات ارزنده ای در صنعت گردشگری ایران داشته اند ، تقدیر شد.
کتاب " در جست و جوی حسن" با ترجمه اسد الله امرایی و مهسا ملک مرزبان ، توسط کتابسرای تندیس منتشر شده است.