شش ماه از روی کار آمدن دولـت یازدهم می گذرد و در سخنرانی های متعدد از لزوم آشتی و صلح با جهان و تنش زدایی سخن رانده میشود.
در اقدامی حیرت آور؛ در سخنرانی برخی دولتمردان نیز نمایندگان رژیم صهیونیستی حاضر می شوند، هولوکاست از سوی وزیر خارجه جمهوری اسلامی نسل کشی نامیده می شود[۱] و ….
تا به امروز بسیاری از اتهاماتی که به دولت قبل وارد می شد از سوی دولتمردان جدید در عالم واقعیت عینیت می یابد و لیکن سرو صدای آنچنانی به پا نمی کند!
شاید مقایسه دو موضع گیــری رهبرمعظم انقلاب در سال های ۸۴ و ۹۲ تا حدود زیادی روشن گر کذبیت ادعای نویسنده مبنی بر « استکبار ستیز نبودن دولت دهم » باشد :
رهبر معظم انقلاب بعد از اولین سفر دکتر احمدینژاد به نیویورک، در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۸۴ فرمودند:
« بحمدالله در منبر سازمان ملل و در مقابل چشم سران کشورهای جهان، رییس جمهور محترم ما حرف دل ملت را بیان کرد.استحکام، متانت و قوت بیان و قوت مواضع در آن تریبون جهانی در مقابل چشم همه ی دنیا به دست آمد.»
و این در حالی است که معظم له بعد از اولین سفر حجه الاسلام روحانی به نیویورک و تماس تلفنی وی با رئیس جمهور آمریکا، فرمودند:
« ما از تحرک دیپلماسی دولت حمایت می کنیم، البته برخی از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد به نظر ما به جا نبود، از مسئولین می خواهیم که با دقت با ملاحظه ی همه ی جوانب،گام ها را درست و محکم بردارند و منافع ملی را یک لحظه به فراموشی نسپرند.»
گفتنی است در ۸ سال خدمت دولت های نهم و دهم ایراد چنین عبارتی از سوی رهبر انقلاب خطاب به دولتمردان سابقه نداشته است!
کمتر از یک ماه بعد از این سخنان و در حالی که دولتمردان در پی تلطیف فضای ارتباطی بین ایران و آمریکا بودند رهبری معظم انقلاب در ۱۲ آبان ۱۳۹۲ و در دیدار با دانش آموزان و دانشجویان فرمودند:
« هیچ کس نباید این مجموعهى مذاکرهکنندگان ما را سازش کار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهورى اسلامى ایران هستند، اینها بچّههاى خودمان هستند، بچّههاى انقلابند؛ یک مأموریّتى را دارند انجام میدهند.» ولیکن پس از بیان این موضوع، راهبردهای اساسی سیاست خارجی را نیز بیان نمودند؛ راهبردهایی که گاها در تضاد کامل با رویه موجود در بدنه سیاست خارجی دولت می نمود اما این بار بسیاری از کسانی که دولت انقلابی قبل را به سازش متهم می کردند در این مورد ساکت ماندند!
به نظر می رسد پیش از بیان راهبردهای اساسی رهنمودی از سوی رهبری، لازم به بیان تفاوت بین عبارت « بچه های انقلاب » و « بچه های انقلابی »[۲] و یا « انقلابی » باشد:
از نظر اصولی معنای این عبارت چنین است:
همه بچه های انقلابی بچه های انقلابند اما عکس این موضوع صادق نیست و از منظر اصول فقه رابطه بین بچه های انقلاب و بچه های انقلابی، عموم و خصوص مطلق است و نه تساوی!
همه بچه های انقلابی،بچه های انقلابند: موجبه کلیه
برخی بچه های انقلاب، انقلابی هستند: موجبه جزئیه
برخی بچه های انقلاب، انقلابی نیستند: سالبه جزئیه
مثال غیر فقهی در این مورد را می توان به رابطه نقره و فلز تشبیه کرد:
همه نقره ها فلز هستند: موجبه کلیه (اما همه فلزها لزوما نقره نیستند)
برخی فلزها نقره هستند: موجبه جزییه
برخی فلزها نقره نیستند: سالبه جزییه
در ادامه به بیان چند نکته راهبردی و اساسی تعیین شده از سوی رهبری معظم انقلاب در همین سخنرانی(۱۲ آبان ۱۳۹۲) خواهیم پرداخت:
اول : « هر ملّتى به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتّى آن کسانى که دوست آمریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدّق به آمریکایىها اعتماد کرد؛ براى اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیسها نجات بدهد، به آمریکایىها متوسّل شد…… مصدّق اعتماد کرد، کتکش را [هم] خورد؛ حتّى کسانى که با آمریکا میانهشان هم خوب بود و به آمریکا اعتماد کردند، ضربهاش را خوردند.»
دوم : « روابط رژیم طاغوتى سابق با آمریکا خیلى صمیمى بود…. (محمدرضا شاه) دوستشان هم بود، به دوست خودشان هم رحم نکردند. همین محمّدرضا را بعد از آنکه از ایران فرار کرد و یک مدّت کوتاهى به آمریکا رفت، از آنجا بیرون کردند، او را نگه نداشتند؛ یعنى اینقدر هم به او وفادارى نکردند؛ اینجورى هستند.»
سوم : « ملّتها و حتّى دولتها به آمریکا بىاعتمادند به خاطر همین رفتار و رویکردى که در سیاست آمریکایىها هست. هرکسى اعتماد کرد به آمریکا، ضربهاش را خورد.»
چهارم : « مذاکره در موضوعات خاص اشکالى ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذنالله ضررى نمیکنیم.»
پنجم : « یکى از ترفندها و خلافگویىها این است که اینجور القا کنند به افکار عمومى مردم که اگر ما در قضیّهى هستهاى، تسلیم طرف مقابل شدیم، همهى مشکلات اقتصادى و معیشتى و غیره حل خواهد شد……در داخل هم بعضی دارند تبلیغ میکنند که اگر ما در این قضیّه کوتاه آمدیم و تسلیم شدیم در مقابلِ طرف مقابل، همهى مشکلات اقتصادى و مانند اینها حل خواهد شد؛ این خطا است.»
پس از این عبارات رهبری معظم انقلاب، ایراد عبارت ترک برداشتن سازمان تحریم ها از سوی حجه الاسلام روحانی و شوق و ذوق رسانه های حامی دولت یازدهم از یک سو و عبارت عجیب هاشمی رفسنجانی که توافق ژنو را نقطه عطف تاریخ جهان دانسته بود ناخودآگاه بر اذهان تداعی می شود!
ـ
ـ
نامه حجه الاسلام روحانی به رهبری و پیروزی بزرگ خواندن توافق ژنو و جواب حکیمانه و تاریخی رهبری با عبارت« دستیابی به آنچه مرقوم داشتهاید در خور تقدیر و تشکر از هیئت مذاکرات هستهئی است» خود بیان گر نکات مهم و مغفول مانده و عجیبی است که بی شک آیندگان درمورد صحت و سقم مذاکرات منتشر شده در زمان توافقنامه (آذرماه ۱۳۹۲) باید قضاوت داشته باشند.
و البته جمله رهبری انقلاب در مورد سیاست خارجی دولت دهم (دولت دوم دکتر احمدی نژاد) در ۵ آبان ۱۳۸۹ و دیدار با جامعه مدرسین که تاکید کرده بودند: ” امروز رییس جمهور به هر کجا می رود نگرانی ندارم و لیکن قبلا نگران بودم” خود گویای واقعیت هایی است که غالبا توسط رسانه ها قلب می شود.
ششم : « دشمنى آمریکا با ملّت ایران و با جمهورى اسلامى اصلاً حول محور هستهاى نیست؛ این خطا است اگر خیال کنیم که دعواى آمریکا با ما سرِ قضیّهى هستهاى است؛ نه، قضیّهى هستهاى بهانه است…. اینها با موجودیّت جمهورى اسلامى مخالفند، با نفوذ و اقتدار جمهورى اسلامى مخالفند.»
هفتم : « براى مسائل اقتصادى کشور همهى تلاشمان بایستى متمرکز باشد بر روى مسائل داخلى؛ آن پیشرفتى، آن گشایشى ارزش دارد که متّکى باشد به قدرت درونى یک ملّت…. ما در کشور ظرفیّتهاى زیادى داریم.»
هشتم : « البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجهاى را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهاى است و پشتوانهى تجربى ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادى ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبههى دیپلماسى فعّالیّت میکنند، کار میکنند، قرص و محکم حمایت میکنیم، امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقى دارد مىافتد [تا] بعضى از تبلیغاتچىهاى مواجببگیر دشمن و بعضى از تبلیغاتچىهاى بىمزدومواجب – از روى سادهلوحى – نتوانند افکار عمومى را گمراه کنند.»
حدود سه ماه بعد از این سخنان و در حالی که سیاست تنش زدایی!دولت یازدهم به جایی رسید که اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز از سوی حجه الاسلام روحانی ” مودب و باهوش ” خوانده شد[۳]، رهبر معظم انقلاب در ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۲ و در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش سخنان بسیار مهمی ایراد فرمودند که تاکید ۲۵ باره بر « استقلال کشور » در این سخنرانی خود گویای بسیاری از مسائل است، به علاوه این که در سایت دفتر مقام معظم رهبری این سخنرانی با تیتر « ملت مذاکرات و اظهارنظرهای بی ادبانه آمریکاییها را زیر نظر داشته باشند؛ می خواهند نظر مردم را از دشمنی دشمن منصرف کنند.» منعکس شد.
رهـبری معـظم انقـلاب در ایـن روز با توجـه به ادعاـی دوستی ایـران و آمـریکا از سـوی دولتـمردان جدید مواضع روشن و قاطعی داشتند که مرور آن بی تردید نشانگر عمق کیاست و تیزبینی معظم له از سرنوشت این نوع تفکر می باشد؛ گفتنی است حجه الاسلام روحانی ۲ بهمن ۱۳۹۲ و در شهر داووس در مصاحبه ای با تلویزیون “RTS” سوییس گفته بود:
« هیچ دشمنی جاودان و هیچ دوستی پایدار و ابدی نیست و ما باید تلاش کنیم تا دشمنی ها را به دوستی تبدیل کنیم!»
وی ادامه داد: « این تلاش ها به منظور اعتماد سازی در دو طرف ضروری است. ایران دست دوستی به سمت همه کشورهای دنیا دراز کرده است و می خواهد با همه کشورهای جهان رابطه دوستانه داشته باشد و ایجاد رابطه بهتر مستلزم همت و تلاش دو جانبه است.»
روحانی در پاسخ به سؤالی درباره اینکه آیا صلح با باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، امکان پذیر است؟ گفت : « هر اقدامی منوط به رفتارهاست. اگر دولت آمریکا به حقوق ملت ایران اعتراف کند و فضای مناسبی را برای پایان دادن به دشمنی فراهم کند در این صورت پاسخ ما مثبت است.»
رئیس جمهور ایران همچنین در پاسخ به سؤالی درباره اینکه اگر اوباما دست خود را دراز کند آیا او با وی دست خواهد داد می گوید: « همه باید باهم فعالیت کنیم تا صلح برقرار شود.»
روحانی در پاسخ به سؤال دیگری درباره امکان بازگشایی سفارت آمریکا در تهران هم گفت: «چنین اقدامی غیرممکن نیست.»[۴]
بازخوانی مواضع رهبری معظم انقلاب تنها ۱۷ روز پس از این سخنان(۱۹ بهمن ۱۳۹۲) بدون هیچگونه قضاوتی می تواند باز کننده گره ها و شناسایی افراد بی بصیرت در « دوران رسوایی » باشد، از آنجا که این سخنان نیز واجد موضوعات مهمی بوده و به مثابه « دوران رسوایی » برای خود عمارپندارهایی است که دولت انقلابی دکتر احمدی نژاد را انحرافی و متمایل به آمریکا معرفی میکردند و در برابر این انحراف بزرگ و دوستی با شیطان بزرگ ساکت ماندند؛ ناگزیر به بیان مسائل کلیدی این بیانات هستیم:
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در این دیدار فرمودند:
« مبارزهى با استبداد بدون مبارزهى با آن قدرت خارجىاى که پشت سر دیکتاتور و مستبد قرار دارد، به جایى نمیرسید و نمیرسد….اگر یک ملّتى که از استبداد حاکمان خود به جان آمده، … انقلاب کند و با آن مستبد مبارزه کند، امّا با آن سلطهگرِ خارجىاى که پشت سر این مستبد قرار داشت، سازش کند، سرنوشت این انقلاب و مسئولان و مدیران این انقلاب، یا شکست است یا خیانت، از این دو حال خارج نیست؛ یا دچار خیانت خواهند شد و به انقلابشان، به کشورشان خیانت خواهند کرد؛ یا اگر بخواهند خیانت نکنند شکست خواهند خورد، از صحنه محو خواهند شد. همچنانکه در بعضى از انقلابهاى این چند سال اخیر ملاحظه کردیم [ که] با مستبد جنگیدند، [ امّا] از آن نیروى پشت سرِ مستبد غفلت کردند، یا احیاناً به فکر سازش و مدارا با او افتادند؛ نتیجه را امروز ملاحظه میکنید. مبارزهى با مستبد و سازش با مستکبر به جایى نخواهد رسید. آن انقلابى موفّق و پیروز خواهد شد که آن قدرت مداخلهگرِ پشتسرِ دیکتاتور را هم ببیند و با او مبارزه کند؛ لذا وقتى جوانهاى ما رفتند لانهى جاسوسى آمریکا را گرفتند و ضربهى تحقیرآمیزى را به آمریکا زدند، امام گفتند «انقلابى بزرگتر از انقلاب اوّل». انقلاب اوّل هم انقلاب بود، انقلاب عظیم و بىنظیرى بود، امّا در این حرکت دوّم، ملّت ایران نشان داد که لایهى بعدى سلطه و گرفتارى و بلا را میشناسد و با آن مقابله و مبارزه میکند.»
در حالی که حجه الاسلام روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی خود با در تناقض جلوه دادن پیشرفت های هسته ای کشور و بهبود وضعیت اقتصادی گفته بود:
سانتریفیوژها در صورتی می چرخد که چرخ زندگی مردم هم بچرخد!
محمدجواد ظریف وزیر خارجه دولت یازدهم نیز پس از تواق ژنو و اواسط آذرماه ۱۳۹۲ می گوید:
« فضا باز شده و از فعالان عرصه اقتصادی انتظار داریم بهترین بهره برداری را انجام دهند. امیدواریم این فضا ادامه یابد با این هدف وارد شدیم و تا پایان ادامه می دهیم تا همه حقوق مردم ایران رعایت شود و به قول آقای روحانی هم سانتریفیوژها بچـرخد و هم چــرخ زندگی مردم»[۵]
ـ
رهبری معظم انقلاب در سخنان ۱۹ بهمن خود با کنایه به این “تفکر” می فرمایند :
« کسانى هم در داخل کشورها – از جمله داخل کشور ما – همین حرفها را از طرف آنها منتشر میکنند، که یک کشورى اگر بخواهد در مجموعهى کشورهاى پیشرفتهى دنیا قرار بگیرد، چارهاى ندارد جز اینکه از میل استقلالخواهى فرو بکاهد، میل به استقلال را در خود کم کند؛ والّا با هم نمیسازد که یک کشورى بخواهد مستقل باشد، بخواهد صرفاً بر روى منافع خود تکیه بکند، و درعین حال جزو منظومهى پیشرفت جهانى هم قرار بگیرد. خب، این حرف حرف کاملاً غلط و ساختهوپرداختهى کسانى است که با استقلال کشورها مخالفند.»
از طرف دیگر چندین ماه است مواضع مشکوک و دو پهلو در مورد دول غربی به خصوص آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی از زبان دولتمردان به گوش می رسد و از طرف مقابل نیز سیگنال هایی فرستاده می شود :
اول : یونایتد پرس می نویسد: شیمون پرز رئیس جمهور اسرائیل از اعلام آمادگی خود برای دیدار با روحانی خبرداده است و افزوده است : ما با ایران دشمنی نداریم؛ هدف اصلی ما تبدیل دشمنی ها به دوستی هاست![۱]
و این در حالی است که شیمون پرز پیش از این و در ۲ مهرماه ۸۹ در مورد دکتر احمدی نژاد میگوید:
« احمدی نژاد یک ننگ برای بشریت و ازادی است. او دشمن انسانیت است . باید کاری کنیم که بودن با احمدی نژاد به یک ننگ همگانی تبدیل شود.»
دوم : جک استراو نیز در گفتگو با رادیو بی بی سی و پس از بازگشت از تهران در تاریخ ۲۱ دی ماه ۱۳۹۲ به غرب هشدار می دهد که در صورت تضعیف روحانی باید منتظر احمدی نژاد دیگری باشد[۷] و بدین صورت بیم خود را از آمدن یک احمدی نژاد دیگر ابراز می دارد.
سوم : پیش از آن نیز ، شیمون پرز طی نامه ای به روحانی نوشته بود:
« ما ایران را دشمن نمیدانیم. به نوشته تایمز اسرائیل، پرز افزوده است: دشمنی مسألهای شخصی نیست، بلکه مربوط به سیاستهاست؛ برای نمونه، زمانهایی بود که ما نمیخواستیم با عرفات دیدار کنیم، ولی زمانی که عرفات سیاستهایش را تغییر داد، چرا که نه؟ ما به دنبال صلح هستیم. من بر این باورم، هدف ما این است که دشمنان را به دوست تبدیل کنیم!»[۸]
چهارم : در آبان ماه نیز خبری مبنی بر اظهار تمایل نتانیاهو برای تماس تلفنی با روحانی منتشر شد که در آن آمده بود
یکی از خاخام های اسرائیل، نامه ای را از طرف نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس برای رئیس جمهور ایران تنظیم کرده است که در آن، نتانیاهو در نامه ای رسمی به حسن روحانی رئیس جمهور ایران نوشته است:
« متاسفم که شرایط تاکنون اجازه دیدار یا صحبت تلفنی را به ما نداده است و من هنوز این فرصت را نداشته ام تا شخصا انتخاب شما به ریاست جمهوری را تبریک بگویم.
اسرائیلی ها و یهودیان در سراسر جهان با سخنرانی اخیر شما در سازمان ملل، دلگرم شدند به ویژه دفاع شما از صحبت کردن درباره مشکلات و ترجیح اعتدال بر افراط گرایی. ما این سخنان را به عنوان نشانه ای از امیدواری و صداقت تلقی می کنیم!»[۹]
پنجم : وزیر خارجه دولت یازدهم دکتر ظریف نیز در گفتوگوی اختصاصی با برنامه بامدادی مشترک تلویزیون یک و دو آلمان در ۱۳ بهمن ۹۲ و در پاسخ به پرسشی درباره هولوکاست و اسرائیل می گوید:
« کشتار جمعی یهودیان را نمیتوان انکار کرد و باید از تکرار چنین جنایتی جلوگیری کرد، موضع ایران همواره دفاع از حقوق فلسطینیان بوده است و این موضوع را باید فلسطینیان حل کنند. ما از این منطقه دور هستیم. این وظیفه ما نیست که اسرائیل را به رسمیت بشناسیم یا نه، بلکه فلسطینیان باید درباره این موضوع تصمیمگیری کنند..»
جمهوری اسلامی رسمیت اسراییل را پس از صلح اسراییل و فلسطین به رسمیت میشناسد![۱۰]
پیش از آن نیز ظریف در مصاحبه با شبکه ای بی سی آمریکا هفتم مهرماه۹۲ هلوکاست را نسل کشی و جنایت فجیع خوانده بود و در پاسخ به سوال خبرنگار آمریکایی که چرا در سایت رهبری شما نیز هولوکاست افسانه خوانده شده است می گوید:
« وقتی چیزی را از فارسی به انگلیسی ترجمه می کنید، به قول فیلم ” گمشده در ترجمه”، ممکن است چیزی را از دست بدهید، ممکن است بخشی از معنا از دست برود.” و این موضوع اشتباه در درک و برگردان فارسی به انگلیسیست! »
وی همچنین قول داد که در بازگشت به ایران با گردانندگان سایت آیت الله خامنهای صحبت کند تا سخنان او را تصحیح کنند!
رهبری معظم انقلاب پس از سکوتی طولانی، ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۲ و حدود ۱۰۰ روز پس از سخنان مهم پیشینشان ( در مورد مستکبرین و دولت آمریکا ) به میدان آمده و پس از رصد مواضع سیاسیون داخلی در برابر مستکبرین، می فرمایند:
« آن چیزى هم که میتواند استقلال را تأمین بکند براى انقلاب اسلامى ما، تکیهى صریح و شفّاف بر مبانى انقلاب است؛ اصول انقلاب، مبانى انقلاب، ارزشهاى انقلاب، بهشکل صریح و شفّاف مورد تکیه باید قرار بگیرد. همچنانکه امام بزرگوار اینجور بود…
امام در قضیّهى مقابلهى با شبکهى صهیونیستىِ خطرناکى که بر دنیا میخواهد حکومت بکند، هیچ ملاحظهاى نکردند، حرفى را پوشیده نگذاشتند، صراحتاً در مقابل صهیونیسم موضع گرفت. امام در مقابل رژیم صهیونیستى که یک رژیم جعلى و غاصب است که بر منطقهى فلسطینِ مظلوم حکومت میکند، صریحاً موضع گرفت؛ هیچ ملاحظه و پردهپوشى نکرد؛ ببینید اینها اصول و پایهها است. امام در اینکه ما با نظام سلطه مخالفیم، هیچ پردهپوشى نکرد. نظام سلطه یعنى آن نظام بینالمللىاى که متّکى است به تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر؛ امام قاطعاً این را رد کرد. آن نظام سلطه هم در شکل کامل خود تجسّم و تجسّد پیدا میکند در رژیم و دولت کنونى ایالات متّحدهى آمریکا؛ لذا امام صریحاً در مقابل آمریکا موضع گرفت. موضعگیرى ما در مقابل آمریکا به مناسبت این نیست که اینها یک ملّتى باشند که ما با این ملّت مخالف باشیم یا خصوصیّات نژادى تأثیرى داشته باشد؛ مسئله اینها نیست؛ مسئله این است که منش و ذات و رفتار دولت ایالات متّحدهى آمریکا، مداخلهگرى و سلطهگرى است؛ امام در مقابل این، موضع صریح و شفّاف گرفت. براى همین است که شما مىبینید انقلاب بعد از گذشت ۳۵ سال بر اصول و مبانى و بر ریل حقیقى خود استوار و پابرجا است؛ انقلاب عوض نشد، حرف خود را عوض نکرد، راه خود را عوض نکرد، هدفهاى خود را عوض نکرد؛ خیلى مهم است.»
تاملی در دیدگاههای رهبری معظم انقلاب نشانگر این حقیقت است که اولا : معظم له، مواضع حضرت امام خمینی(ره) را در برابر رژیم جعلی صهیونیستی ( و نه مردم آن) به سیاسیون گوشزد می نمایند.
ـ
ثانیا : دولتمردان آمریکایی را از مردم آن تفکیک کرده و دشمنی ایران را تنها با دولتمردان آمریکایی میداند و نه با مردم آن؛ آن چنان که تفکیک بین این دو مساله مهم ( دشمنی با دولت آمریکا و عدم دشمنی با مردم آمریکا ) از آموزه های انقلاب و از اساسی ترین راهبردهای نظام است و بدین وسیله علاوه بر ابراز عشق و محبت به تمامی مردم جهان، راه بر هر گونه تمایل نسبت به دوستی با دولت های مستکبر( تحت لوا و پوشش دوستی با همه مردم جهان!) بسته خواهد شد.
گفتنی است پیش از این نیز مهندس مشایی در مورد دوستی با صاحبان ادیان الهی ساکن در سرزمین های اشغالی و آمریکا سخنانی مشابه با بیانات اخیرالاشاره رهبری انقلاب، ابراز کرده بود….
زمانی که مهندس مشایی گفت: «بحث من دوستی با مردم جهان از جمله مردم ساکن در سرزمین تصرف شده از سوی این رژیم غاصب از جمله مسلمانان، یهودیان و دیگر ادیان الهی ساکن در آن است» خود عمارپندارها یک ماه این موضوع را انحراف تلقی کرده و در صدد فشار به دولت نهم برآمدند و هنوز هم در یادداشت های خود به این موضوع استناد می کنند و لیکن رهبری انقلاب در خطبه ۳۰ شهریور ۸۷ خود اگرچه این عبارت را نادرست خواندند و لیکن این موضوع را جزئی و پوچ خوانده بودند و با تاکید ۴ باره از همه گروهها خواستند دیگر به آن مسئله نپردازند.
ثالثا : رهبری معظم انقلاب در سخنان ۱۹ بهمن امسال خود، صریحا از مخالفت امام و انقلاب با نظام سلطه و مرزبندی با آنان سخن می گوید و این در حالی است که در ادبیات دولتمردان دولت یازدهم همواره از دول مستکبر با عنوان « قدرت های جهانی! » یاد می شد.
برای نمونه حجه الاسلام روحانی در نامه خود به رهبری و پس از توافق ۳ آذرماه ( ژنو ) می نویسد:
« …… در نتیجه این ابتکار ایران اسلامی و استقامت ملت بزرگ ایران، قدرتهای بزرگ به این نتیجه رسیدند که تحریم و فشار، راه به جایی نخواهد برد..»
رئیس دولت یازدهم در نشست خبری ۳ آذرماه۱۳۹۲ خود و پس از توافق ژنو می گوید:
« حاصل این مذاکرات این است که ۱+۵ یا به تعبیر دیگر قدرتهای جهان، حقوق هستهای ایران را به رسمیت شناختند.»[۱۱]
ـ
ـ
وی می افزاید : « در عین حال، اذعان قدرتهای بزرگ به این حق مسلم از دیدگاه سیاسی و نیز برداشته شدن مشکلات از پیش پای ایران بسیار ارزشمند است و در نتیجه این مذاکرات، قدرتهای جهان دریافتند که تحریمهای علیه ایران بی نتیجه بوده است.»
روحانی پیش از آن و در جریان سفر خود به نیویورک در مهرماه ۱۳۹۲ و در مصاحبه با نشریه واشنگتن پست گفته بود: « آرزومند است در سه یا شش ماه آینده در باره نزاع اتمی ایران با قدرت های جهانی به یک توافق برسد.»
این ادبیات در برخورد با مستکبرین و « قدرت های بزرگ » خواندن آنان، در مواضع نفر اول سیاست خارجی دولت یازدهم دکتر جواد ظریف نیز کاملا عیان و آشکار بود.به نظر می رسد که رهبری با رصد تمامی این مواضع، در سخنرانی ۱۹ بهمن ۹۲ خود، صراحت و شفافیت در بیان مواضع انقلاب را خواستار شده اند.
از طرف دیگر رصد مواضع دولتمردان دولت یازدهم و دائما کوبیدن بر طبل تعامل با جهان، متهم کردن دولت قبل به جنگ و دشمنی با دنیا!، زیر سوال بردن روش های استکبارستیزی دولت قبل که به تعبیر دولتمردان دولت یازدهم باعث ایران هراسی در دنیا شده است و نگاهی به بیانات مقام معظم رهبری در مورد این موضوع در این مبحث خالی از فایده نخواهد بود.
حجه الاسلام روحانی ۲۷ دی ماه ۱۳۹۲ می گوید:
« دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت تدبیر و امید در طول ۵ ماه گذشته اقدامات مهمی داشته است
در دیپلماسی خارجی دولت با همه ابزارهایی که در اختیار داشت و با تماس مداوم با کشورهایی که در این راستا همسو بودند و با ایجاد خونریزی دوباره مخالف بودند، دست به دست هم داده شد و منطقه را از یک جنگ، نزاع و اشغال جدید دور کرد!
در تبلیغات گسترده و نابجای دهههای گذشته همواره اسلام و مکتب اسلام را به عنوان مکتب خشونت، افراطیگری و نعوذبالله مکتبی که مردم را به تروریست دعوت میکند، تبلیغ و ترویج میکردند و جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور اسلامی، پرچم مبارزه با خشونت و افراطی را در دست گرفت.»[۱۲]
روحانی در سفر به داووس و در گفتگوی اختصاصی با یورونیوز می گوید:
« فضای ایران برای یک تعامل سازنده با کشورهای دیگر و از جمله اروپا کاملا آماده است…… تغییری که امروز در ایران احساس می شود، تغییری نیست که این دولت بوجود آورده باشد این دولت در فضای تغییری که ملت بوجود آوردند شروع به کار کرده است.انتخابات اخیر فضای جدیدی را بوجود آورد، دریچه ای را برای تعامل با دنیا باز کرد.»[۱۳]
رهبری انقلاب در سخنرانی ۱۹ بهمن ۹۲ خود در مورد این گونه مسائل می فرمایند:
« در اطراف دنیا، همهى ملّتها ملّت ایران را بهعنوان یک ملّت شجاع، یک ملّت باصداقت، یک ملّت هوشمند، یک ملّت مقاوم میشناسند. اینهمه هم علیه نظام اسلامى کار شده است، تلاش شده است، تبلیغات شده است؛ یک مدّتى دستگاههاى تبلیغاتى و سیاسى دشمنان ملّت ایران تکیهى خودشان را گذاشتند بر ایجاد ایرانهراسى – بعضىها اسلامهراسى، بعضىها ایرانهراسى – [ امّا] محبوبیّت ملّت ایران در میان ملّتهاى دنیا بیشتر شد. امروز نه فقط آحاد عمومى ملّتها [ بلکه] نخبگانِ بىغرض دنیا هم همینجورند؛ اظهارنظرهایشان را نگاه کنید، قضاوتشان دربارهى ملّت ایران این است: ملّت بااستقامت، ملّت هوشمند، ملّت صبور؛ با این چشم نگاه میکنند به ملّت ایران. سیاست ایرانهراسى آنها امروز اینجور نتیجه داده؛ هراس ملّتها از نظام جمهورى اسلامى و ملّت ایران نیست، هراس ملّتها از تسلّط آمریکا است. آمریکا است که به زورگویى معروف است، به مداخلهى در امور کشورها معروف است، به جنگافروزى معروف است؛ ملّتها آمریکا را بهعنوان یک دولت جنگافروز، آتشافروز و مداخلهکنندهى در امور ملّتها میشناسند. ملّتها از آمریکا است که هراس دارند، از آمریکا است که متنفّرند. چهرهى نظام جمهورى اسلامى به توفیق الهى روزبهروز روشنتر شده است، ملّت ایران هم روزبهروز در دنیا آبرومندتر شدهاند؛ و این روش ادامه پیدا خواهد کرد.»
آنچنان که واضح است رهبری انقلاب اولا ایران هراسی را پروژه رسانه های غربی می دانند که مردم دنیا از آن تاثیر زیادی نگرفتند و بالعکس ملت ایران به عنوان ملتی با استقامت و صبور در بین بقیه ملت ها شناخته شد.
بی تردید حجه الاسلام روحانی نخواهد توانست ادعا کند که استقامت و صبر ملت ایران ناشی از رویکرد تعاملی ۵ ماهه دولت وی بوده است. از طرف دیگر بلافاصله رهبر انقلاب، نفرت مردم دنیا از آمریکا را نیز گوشزد می نمایند.
رهبری معظم انقلاب در پایان سخنان خود در ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ از شناخت دشمن و تلاش برخی برای منصرف کردن مردم از دشمنی با آمریکا سخن به میان آورده و می فرمایند:
« متأسّفانه انسان مشاهده میکند در برخى از فاصلهها و مقاطع حرفهایى زده میشود از سوى دشمنان؛ این براى مردم ما مایهى عبرت است. در همین مذاکرات گوناگونى که در این روزها انجام میگیرد، ملّت ایران این مذاکرات و اظهارنظرهاى بىادبانهى مسئولان آمریکایى را زیر نظر داشته و دشمن را بشناسند. بعضىها میخواهند نظر مردم را از دشمنىِ دشمن منصرف کنند؛ نه، ببینید دشمنى را، ببینید دورویى را. مسئولین آمریکایى در جلسات خصوصى با مسئولین کشور ما یکجور حرف میزنند، بمجرّد اینکه از آنها جدا میشوند، در بیرون یکجور دیگر حرف میزنند. مردم ایران این دورویى دشمن و نیّات سوء و پلید دشمن ما را ببینند؛ ملّت توجّه داشته باشد. ببینند که باید یک کشور اقتدار درونى خود را حفظ کند؛ این توصیهى همیشهى ما به مسئولین است. مشکلات کشور را تنها یک چیز حل میکند، آن هم عبارت است از نگاه به ظرفیّتهاى درونی- راه برطرف کردن مشکلات اقتصادى کشور – حالا این بخش از مشکلات – نگاه به بیرون نیست، نگاه به برداشتن تحریم دشمن و مانند اینها نیست؛ خوشبختانه مسئولین اقتصادى کشور به این معنا توجّه کردهاند………… از دشمن نمیشود انتظار داشت. آمریکایىها در برخى از اظهارات و لفّاظىهایشان میگویند ما دوست ملّت ایرانیم؛ دروغ میگویند»
ـ
نتیجتا اینکه اگرچه در دولت دهم، رئیس جمهور انقلابی و یاران واقعی وی، از سوی خود عمارپندارها متهم به انحراف و استکبارستیز نبودن و تمایل به دول استکباری نشان داده می شدند و لیکن رهبری معظم انقلاب در بیانات مختلف ( آنچنان که گذشت) خلاف این موضوع را مدعی می شوند و لیکن در دولت حجه الاسلام روحانی با وجود این تذکرات و احساس خطرهای رهبری، بسیاری از خود عمارپندارها خود را موظف به ورود در این مساله نمی بینند!
فاعتبروا یا اولی الابصار!
منــابع :
[۱] محمد جواد ظریف دهه اول بهمن ۹۲ در مصاحبه با خبرگزاری دویچه ووله آلمان : هیچکس قادر نیست هلوکاست را انکار کند؛ وظیفه ما نیست که اسراییل را به رسمیت بشناسیم یا نه، ما از منطقه دور هستیم؛ این موضوع باید از سوی فلسطینی ها مورد پذیرش قرار گیرد!
[۲] برای نمونه روزنامه شرق فردای این سخنرانی و در تاریخ ۱۳ آبان ۹۲ تیتر یک خود را با تحریفی آشکار از سخنان رهبری اینگونه بر می گزیند: مذاکره کنندگان ما انقلابی اند و نه سازشکار!
[۳] در مصاحبه با نشریه آمریکایی فایننشیال تایمز، ۹ آذرماه ۱۳۹۲ – سایت نامه نیـوز
[۸] روزنامه جمهـوری اسـلامی ۱۸ آذرمـاه ۱۳۹۲
[۱۰] روزنامه هاآرتــص رژیم صهیونیستی
[۱۲] سـایت خـبری – تحـلیلی مشـرق