کارد به استخوانم رسیده، رسیده و میخواهم چوب حراج بزنم به یک عالمه از سلول های تنم، نه که خودم به آنها محتاج نباشم نه، اما فعلا پول بهتر از این سلولها زندگیام را پیش میبرد.
خیلی هم خوب برایم کار کردهاند، با اینکه میخواهم به بدن آدم دیگری واگذارشان کنم، هنوز هم خوب کار میکنند، نه که من بگویم نه این برگههایی که روی آنها عدد و اسمهای انگلیسی نوشته شده میگویند، این برگههایی که آزمایشها و اسکن کلیهام را ثبت کردند.
مرحله بعد چاپ مشخصات کلیه روی کاغذ است و چسباندن آن به در و دیوار مخصوصا جاهایی که بیمارها رفت و آمد می کنند، بیمارستان ها، مطب های دکتر، ساختمان های پزشکان و ... .
متنش هم احتمالا به این شرح باشد، مثل همه اعلامیههای دیگر فروش کلیه، یک کلیه با گروه خونی A یا B یا O یا AB هر کدام فرقی نمیکند، به فروش میرسد، منفی یا مثبت باز هم فرقی نمیکند، فقط منفیها کمی گرانتر هستند، سالم، همه آزمایشها انجام شده، سن از 20 تا 40 سال و بعد یک شماره تماس برای آدمهایی که مدتهاست جفت کلیههایشان سر ناسازگاری گذاشته و پولی جمع و جور کردهاند که از شر دستگاه دیالیز خلاص شوند.
بعد زنگ میزنند و هماهنگی و آزمایش و قرار دکتر و بیمارستان و یک روز وقت عمل و من یک گوشه تنم را خالی میکنم و دیگری صاحب یک کلیه سالم میشود.
یک کلیه به اندازه یک کف دست را چند میلیون میفروشم و میزنم به یک عالمه از زخمهای زندگی، میشود با پولش یک ماشین دست دوم خرید و مسافرکشی کرد.
یا حداقل مغازهای اجاره کرد و نانی برای آن مادر مریض و خواهر دانشجو و برادر محصل درآورد که مبادا فکر درس نخواندن به سرشان بزنند و عاقبتشان مثل من شود که باید تکههای بدنم را حراج کنم.
...... روزهای دیالیز اگرچه سخت است، ولی حداقل می شود چیزهایی که دوست دارد بخورد، دلم ضعف میرود وقتی رگ دستش را با سرنگ پاره میکنند و رگ پیدا نمیشود و این طرف و آن طرف میزنند و آرام گریه میکند و میگوید: خانم کمی آرامتر.
بچه است دیگر، دلش میخواهد مثل همه هم سن وسالهایش خوراکیهای رنگارنگ بخورد، شیرینی و شکلات، پاستیل و پفک، اما همیشه همه چیز ممنوع است، مگر روزهایی که دیالیز دارد روزهایی که این دستگاهها خونش را میکشند و میچرخانند و ناخالصیهایش را میگیرند و تحویلش میدهند، کاری که کلیههایش هیچ وقت نکرد.
نارسی کلیه مادرزادی را از شکم من به ارث برد و همه این 10 سال دو بار در هفته سهمش وصل شدن به دستگاه دیالیز بود، خرجش را از کجا میآوریم بماند، دردی که میکشد، بماند، آنچه دلش میخواهد بخورد و نمیتواند، بماند، اینکه بین این همه آدمهای صاحب دو جفت کلیه هیچ کس یکی به پسر 10 ساله ما هدیه نکرد بماند، اینکه یک سالی هست منتظریم یکی از بیمارستان زنگ بزند و بگوید بالاخره در لیست بلند بالا نوبت فرزند شما رسید بیاردیش برای پیوند بماند، اما من که چشمم هنوز دنبال آنهایی است که کلیههایشان زنده و سالم زیر خاک رفت، در حالی که مغزهایشان مرده بود.
آخرینش همین یک ماه پیش بود، چقدر به پدر و مادر آن جوان التماس کردم و اشک ریختم، نه که از مرگ مغزی جوان 24 ساله مردم شاد باشم ها، نه، اما امید داشتم که دلشان برای تن بچه من که با سرنگ سوراخ سوراخ شده بود بسوزد، جوان آنها که زنده نمیشد، اما میشد بچه من را کلیه دار کنند و نکردند.
جلوی چشمهایم دو جفت کلیه سالم را خاک کردند و با آن امیدهای من هم خاک شد و حالا مدتهاست چشمهایمان به در و دیوار خیابانهاست که آگهی فروش کلیهای پیدا کنیم، این بچه را از رنج 10 ساله نجات دهیم.
و چقدر از این جوان های 20 تا 40 ساله فروشنده در کشور ما زیاد است، شاید به اندازه همه آنهایی که بیکارند و از پرداخت کرایه خانه و هزینههای زندگی عاجز، به اندازه همه آگهیهای روی دیوارها، به اندازه همه کلیههایی که به بهای چند میلیون در بدن آدمها جابجا میشوند و به اندازه همه آنهایی که ریسک یک عمر تک کلیهای بودن را به جان میخرند.
دکترها که میگویند زندگی با یک کلیه شرایط خاص دارد، رژیم غذایی خاص، باید انتظار فشار خون یا حتی دفع پروتئین از خون را داشته باشد، این را یک متخصص کلیه میگوید.
دکتر محمد حسن امیدوار برنا در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه کرمانشاه، معتقد است افرادی که با یک کلیه زندگی میکنند، باید بیشتر مراقب سلامت خود باشند.
وی یادآوری میکند: افراد یک کلیهای که سابقه سنگ کلیه دارند، باید مدام مایعات بنوشند.
رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی هم اگرچه تاکید میکند که خرید و فروش کلیه ممنوع است، اما میگوید چون تقاضا وجود دارد، این کار انجام میشود.
دکتر حسین بیگلری در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، منطقه کرمانشاه، معتقد است هدیهای که دولت برای اهداکنندگان کلیه میپردازد، از سال 76 تا کنون در حد یک میلیون تومان مانده و این مبلغ جوابگوی نیاز فرد اهداکننده نیست و این افراد مجبور میشوند کلیه خود را در بازار آزاد و با قیمتی حدود 9 میلیون تومان بفروشند.
و چه زیادترند آنهایی که دستگاه و سیم و سرنگ جای کلیههایشان را گرفته، آنهایی که چشمشان به راه یک اهداء است، چشمشان به دنبال همه کلیههایی که سالم زیر خاک میروند.
در کرمانشاه که 510 نفری داریم و از این بین هم 300 نفری شرایط پیوند را دارند، این گفته رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان است.
دکتر بیگلری میگوید: هر بیمار دیالیزی سه بار در هفته دیالیز میشود و در هر بار 80 هزار تومان برای دولت هزینه دارد.
وی معتقد است: بسیاری از بیماران کلیوی به دلیل مشکلات مالی توانایی پیوند ندارند.
و در برابر همه اینها چه کماند آنهایی که یک کارت در جیب و کیف خود دارند که روی آن نوشته شده "مایلم بعد از مرگم اعضای بدنم را اهدا کنم..." و چه کماند مادرها و پدرهایی که یک دل دارند به اندازه دریا و سلول سلول فرزندشان را در وجود آدمهای دیگر زنده نگه میدارند.
رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان با انتقاد از اینکه فرهنگ اهداء عضو هنوز بین مردم جا نیفتاده است، خاطرنشان میکند: اگرچه تا کنون بیش از 50 تا 60 مورد مرگ مغزی در کرمانشاه داشتیم، اما تنها سه مورد از آنها منجر به اهداء عضو شده است.
دکتر بیگلری تاکید میکند: تا زمانیکه فرهنگ اهداء عضو جا نیفتد، افراد مجبورند از فرد زنده کلیه دریافت کنند.
دکتر دیگری میگوید: پیوند کلیه از فردی که مرگ مغزی شده، بسیار بهتر از فرد زنده است. این متخصص کلیه معتقد است: پیوند کلیه باید به موقع و در زمان مناسب انجام شود.
دکتر امیدوار برنا تاکید می کند: انتظار داریم اگر در جامعهای مرگ مغزی رخ داد اعضای بدن فرد اهداء شود تا نیازمندان مجبور به دریافت کلیه از فرد زنده نباشند.
حالا دکترها بگویند کلیه نفروشید و عضو اهداء کنید و باز فردا جلوی مطب همین دکترها یک آگهی فروش کلیه با یک شماره به دیوار است و دو نفر در جای دیگر در حال توافق بر سر قیمت کلیهای سالم.
و باز بسیاری از ما در کیفها و جیبهای خود کارت اهداء عضو نداریم. کاش با همکاری همه آدمها و دکترها و مسئولین و ... تمام شود این بازار سیاه خرید و فروش کلیه.
گزارش از: فاطمه کمانی، خبرنگار ایسنا، منطقه کرمانشاه
انتهای پیام
حالا دکترها بگویند کلیه نفروشید و عضو اهدا کنید و باز فردا جلوی مطب همین دکترها یک آگهی فروش کلیه با یک شماره به دیوار است و دو نفر در جای دیگر در حال توافق بر سر قیمت کلیه ای سالم .
و باز بسیاری از ما در کیف ها و جیب های خود کارت اهدا عضو نداریم. کاش با همکاری همه آدمها و دکترها و مسئولین و ... تمام شود این بازار سیاه خرید و فروش کلیه.
گزارش از: فاطمه کمانی، خبرنگار ایسنا منطقه کرمانشاه
انتهای پیام
شان مرده بود.
آخرینش همین یک ماه پیش بود، چقدر به پدر و مادر آن جوان التماس کردم و اشک ریختم، نه که از مرگ مغزی جوان 24 ساله مردم شاد باشم، نه، اما امید داشتم که دلشان برای تن بچه من که با سرنگ سوراخ سوراخ شده بود بسوزد، جوان آنها که زنده نمیشد اما میشد بچه من را کلیه دار کنند و نکردند.
جلوی چشمهایم دو جفت کلیه سالم را خاک کردند و با آن امیدهای من هم خاک شد و حالا مدتهاست چشمهامان به در و دیوار خیابان هاست که آگهی فروش کلیه ای پیدا کنیم این بچه را از رنج 10 ساله نجات دهیم.
و چقدر از این جوان های 20 تا 40 ساله فروشنده در کشور ما زیاد است، شاید به اندازه همه آنهایی که بیکارند و از پرداخت کرایه خانه و هزینه های زندگی عاجز، به اندازه همه آگهی های روی دیوارها، به اندازه همه کلیه هایی که به بهای چند میلیون در بدن آدمها جابجا می شوند و به اندازه همه آنهایی که ریسک یک عمر تک کلیه ای بودن را به جان می خرند.
دکترها که می گویند زندگی با یک کلیه شرایط خاص دارد، رژیم غذایی خاص، باید انتظار فشار خون و یاحتی دفع پروتئین از خون را داشته باشد، این را یک متخصص کلیه می گوید.
دکتر محمد حسن امیدوار برنا در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)منطقه کرمانشاه، معتقد است افرادی که با یک کلیه زندگی می کنند باید بیشتر مراقب سلامت خود باشند.
وی یادآوری می کند: افراد یک کلیه ای که سابقه سنگ کلیه دارند باید مدام مایعات بنوشند.
رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی هم اگرچه تاکید می کند که خرید و فروش کلیه ممنوع است، اما می گوید چون تقاضا وجود دارد این کار انجام می شود.
دکتر حسین بیگلری در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، منطقه کرمانشاه، معتقد است هدیه ای که دولت برای اهدا کنندگان کلیه می پردازد از سال 76 تا کنون در حد یک میلیون تومان مانده و این مبلغ جوابگوی نیاز فرد اهدا کننده نیست و این افراد مجبور می شوند کلیه خود را در بازار آزاد و با قیمتی حدود 9 میلیون تومان بفروشند.
و چه زیادترند آنهایی که دستگاه و سیم و سرنگ جای کلیه هاشان را گرفته، آنهایی که چشمشان به راه یک اهدا است، چشمشان به دنبال همه کلیه هایی که سالم زیر خاک می روند.
در کرمانشاه که 510 نفری داریم و از این بین هم 300 نفری شرایط پیوند را دارند، این گفته رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان است.
دکتر بیگلری می گوید: هر بیمار دیالیزی سه بار در هفته دیالیز می شود و در هر بار 80 هزار تومان برای دولت هزینه دارد. وی معتقد است بسیاری از بیماران کلیوی به دلیل مشکلات مالی توانایی پیوند ندارند.
و در برابر همه اینها چه کم اند آنهایی که یک کارت در جیب و کیف خود دارند که روی آن نوشته شده "مایلم بعد از مرگم اعضای بدنم را اهدا کنم..." و چه کم اند مادرها و پدرهایی که یک دل دارند به اندازه دریا و سلول سلول فرزندشان را در وجود آدمهای دیگر زنده نگه می دارند.
رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان با انتقاد از اینکه فرهنگ اهدا عضو هنوز بین مردم جا نیفتاده است، خاطرنشان می کند: اگرچه تا کنون بیش از 50 تا 60 مورد مرگ مغزی در کرمانشاه داشتیم، اما تنها سه مورد از آنها منجر به اهدا عضو شده است.
دکتر بیگلری تاکید می کند: تا زمانیکه فرهنگ اهدا عضو جا نیفتد افراد مجبورند از فرد زنده کلیه دریافت کنند.
و دکتر دیگری می گوید: پیوند کلیه از فردی که مرگ مغزی شده بسیار بهتر از فرد زنده است. این متخصص کلیه معتقد است پیوند کلیه باید به موقع و در زمان مناسب انجام شود.
دکتر امیدوار برنا تاکید می کند: انتظار داریم اگر در جامعه ای مرگ مغزی رخ داد اعضای بدن فرد اهدا شود تا نیازمندان مجبور به دریافت کلیه از فرد زنده نباشند.
حالا دکترها بگویند کلیه نفروشید و عضو اهدا کنید و باز فردا جلوی مطب همین دکترها یک آگهی فروش کلیه با یک شماره به دیوار است و دو نفر در جای دیگر در حال توافق بر سر قیمت کلیه ای سالم.
و باز بسیاری از ما در کیف ها و جیب های خود کارت اهدا عضو نداریم. کاش با همکاری همه آدمها و دکترها و مسئولین و ... تمام شود این بازار سیاه خرید و فروش کلیه.