به گزارش شبکه خبری هزاره سوم ، «آریل شارون» نخستوزیر اسبق رژیمصهیونیستی بعد از آنکه در چند روز گذشته با افت شدید علایم حیاتی روبرو شد، در 21 دی ماه سال 92 در مرکز درمانی «شبا» در سن 85 سالگی جان داد.
آریل ساموئل مردخای شرایبر معروف به آریل شارون، از 5 ژانویه سال 2006، به دلیل سکته مغزی در بیمارستان بستری شد و پس از او ادارهٔ کلیه امور نخست وزیری رژیم صهیونیستی به ایهود اولمرت معاون نخست وزیر واگذار شد.
شارون از آن زمان در وضعیت شبه کما و بسیار نزدیک به مرگ به سر برد و هر از گاهی خبرهایی درباره مرگ او منتشر میشد. که مسئولان رژیم صهیونیستی و رسانه های این رژیم بلافاصله آن را تکذیب می کردند.
توصیف جنایتی که شارون انجام داد
نظامیان صهیونیست و فالانژیستهای تحت امر آنها به فرماندهی آریل شارون وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی در فاصله روزهای 16 تا 18 سپتامبر 1982 به اردوگاه های فلسطینی صبرا و شتیلا حمله کردند. در جریان این حمله 4000 زن و مرد و کودک بی دفاع فلسطینی به طرز فجیعی قتل و عام شدند. پس از این جنایت بود که آریل شارون به "قصاب صبرا و شتیلا " معروف شد. «دیوید هرست» خبرنگار معروف غربی در کتاب خود «تفنگ و شاخه زیتون» به برخی ابعاد این جنایت اشاره می کند و می نویسد: « اولین واحد شامل 150 فالانژیست پس از عبور از موانع اسرائیلی ها به اردوگاه شتیلا وارد شدند که گروهی از آنها علاوه بر سلاح، چاقو نیز به همراه داشتند. قتل عام به مدت 48 ساعت طول کشید و حتی در شب نیز با روشن کردن محوطه اردوگاه توسط اسرائیلی ها ادامه داشت. آنها به زور وارد خانه های مردم شدند و فلسطینی های در خواب را به رگبار مسلسل بستند. فالانژها بعضاً قبل از کشتن ، فلسطینیان را شکنجه می دادند ، چشم هایشان را درمی آوردند، زنده زنده پوستشان را می کندند، شکم ها را می دریدند، به زنان و دختران گاه بیش از 6 بار تجاوز می کردند و بعد سینه هایشان را می بریدند و در آخر به ضرب گلوله آنها را از پا درمی آوردند. بچه ها را از وسط دو شقه می کردند و مغزشان را به دیوار می کوبیدند. »
دیوید هرست در کتاب خود در توصیف جنایت صهیونیستها درصبرا و شتیلا آورده است: « در حمله به بیمارستان عکا ( در شتیلا ) تمام بیماران را بر روی تخت کشتند. دست بعضی را به ماشین می بستند و در خیابان ها می کشیدند، دست های فراوانی برای بیرون آوردن دستبند و انگشتر قطع شد. در نهایت چند بولدوزر را به اردوگاه آوردند تا علاوه بر دفن مقتولان ، خانه های سالم را با خاک یکسان کنند . اجساد مردم تا چند روز بر زمین مانده بود و گربه ها از گوشت آنها می خوردند . » "غازی خورشید " یک روزنامه نگار دیگر در کتابی تحت عنوان «تروریسم صهیونیستی درفلسطین اشغال شده» درباره جنایت صهیونیستها در صبرا و شتیلا آورده است: " در خیابانی جسد 5 زن و چند کودک روی تلی از خاک افتاده بود... از جمله یک زن که پیراهنش از جلو پاره و سینه هایش بریده شده و در کنارش سر بریده دخترکی با نگاهی خشمگینانه به قاتلانش دیده می شد. زن جوانی را دیدم در حالی که طفل شیرخواره اش را در آغوش گرفته بود و گلوله ها از بدنش عبور کرده و در بدن طفل شیرخوارش نشسته بود. »
"تونی کلیفتون" ( Tony Clifton ) گزارشگر با سابقه غربی نیز در کتاب «آسمان گریست» درمورد فاجعه صبرا و شتیلا می نویسد: « آنچه مرا سخت تکان داد این بود که شخصی بر اثر سوختن مرده بود. بعداً معلوم شد فالانژیست ها روی او بنزین ریخته و او را آتش زده بودند و فقط سفیدی دندانش در میان سر و صورتش که زغال شده بود ، نمایان بود. » هر چند که جنایت صبرا و شتیلا بیش از پیش پرده از چهره و ماهیت پلید و نژادپرستانه صهیونیست ها برداشت و جهانیان را با ددمنشی و درنده خویی این رژیم و حامیان آن بیشتر آشنا کرد ، اما نه تنها مانع از جنایات و تجاوزگری های بعدی صهیونیست ها علیه ملت فلسطین و لبنان نشد ، بلکه سکوت سردمداران غربی در قبال سیاست های اشغالگرانه رژیم صهیونیستی، این رژیم را به ادامه جنایت های خود تشویق کرد . پس از این جنایت مجمع عمومی سازمان ملل متحد با محکوم کردن این کشتار، آن را نسل کشی نامید. این قطعنامه با 98 رأی موافق در مقابل 19 رأی مخالف و 23 رأی ممتنع دولتهای غربی تصویب شد.
سکوت مرگبار مجامع بین المللی در خلال کشتار صبرا و شتیلا عملاً موجب گردید که رژیم صهیونیستی با فراغی آسوده جنایتی هولناک را رقم زند . وقوع این جنایت و افشای ابعاد آن ، واکنشهای شدید افکار عمومی را در پی داشت و رژیم صهیونیستی از بیم رسیدگی بین المللی به جنایتش و نیز به منظور سرپوش گذاشتن بر جنایاتش ، در قدامی نمایشی به تشکیل یک کمیته تحقیقاتی صهیونیستی موسوم به کاهانا مبادرت کرد . در پی تشکیل این کمیته ، آریل شارون نیز در اقدامی تاکتیکی به منظور کاهش فشارها علیه رژیم صهیونیستی از سمتش استعفا کرد . اما مدتی بعد آریل شارون با بازگشت به عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی و گرفتن سمتهای حزبی و وزارتی مختلف و سیر پله های ترقی در این رژیم نژاد پرست مدتی نیز عهده دار سمت نخست وزیری در این رژیم شد. به موازات تشکیل کمیته تشریفاتی رژیم صهیونیستی ، به دلیل اعتراضات گسترده افکار عمومی کمیته ای بین المللی نیز متشکل از حقوقدانان برجسته کشورهای مختلف از جمله حقوقدانان غربی تشکیل شد . این کمیته پس از تحقیقات درباره فاجعه صبرا و شتیلا با ارائه گزارشی ، رژیم صهیونیستی را مسئول این کشتار اعلام کرد و تصریح کرد که کشتار صبرا و شتیلا یک جنایت جنگی و ضد بشری است که هر کسی که به نوعی در آن مشارکت داشته باشد ، باید مجازات شود . علیرغم درخواستهای بین المللی برای مجازات رژیم صهیونیستی و مزدورانش در لبنان به دلیل جنایت صبرا و شتیلا ، عملا" هیچ حرکتی از سوی مجامع بین المللی و دولتهای غربی مدعی حقوق بشر در این رابطه صورت نگرفت . اهمال مجامع بین المللی در برخورد با رژیم جنایاتکار رژیم صهیونیستی و سکوت دولتهای غربی در برابر جنایات این رژیم موجب گستاخی رژیم صهیونیستی در تکرار جنایاتش علیه ملتهای منطقه از جمله فلسطینی ها شده است.
زندگینامه قصاب صبرا و شتیلا
شارون در سال 1928 در فلسطین اشغالی متولد شد و در دانشگاه های عبری و تل آویو در رشته شرق شناسی و حقوق تحصیل کرده است.
شارون سپس به سازمان تروریستی /هاگانا/ ملحق و پس از تشکیل رژیم صهیونیست در سال 1948 چند پست مهم نظامی را در این رژیم عهده دار شد.
شارون در جنک سال 1967 فرمانده نیروهای رژیم صهیونیست در مناطق جنوب فلسطین بود و در عملیات سرکوب مردم فلسطین نقش مهمی ایفا کرد.
او همچنین در جنک سال 1973 در جنگ اسراییل با مصر شرکت کرد و در گذر ارتش اشغالگر از کانال سوئز نقش داشت.
شارون همچنین در لشکر کشی سال 1982به لبنان به عنوان وزیر جنک شرکت کرد.
کشتار صبرا و شاتیلا در کارنامه شارون به عنوان نقطه ننگینی خود نمایی می کند.
زندگی سیاسی وی سال 1973 با تشکیل حزب راستگرای لیکود آغاز شد و با توسل به این حزب وارد مجلس ( کنیست ) شد و سال 1977 تا سال 1981 در کابینه مناخیم بگین سمت وزیر کشاورزی را تصاحب کرد.
شارون از سال 1981 تا 1983 عهده دار وزارت جنک شد و در این دوره وی نقش مهمی در اشغال لبنان داشت .
به دنبال کشتار صبرا و شاتیلا در جنوب بیروت و تشکیل کمیته تحقیق رسمی در باره این کشتار - شارون مقصر شناخته و از سمت وزارت جنک برکنار شد.
شارون بین سال های 1984 تا 1988 وزیر صنایع و بازرگانی رژیم صهیونیست بود واز سال 1988 تا 1992 وزارت مسکن وشهرکسازی اسراییل را بر عهده گرفت.
او در سال 1993 با امضای پیمان اسلو میان رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان مخالفت کرد و همچنین از دادن رای موافق به معاده صلح میان اردن و اسراییل خودداری ورزید.
با انتخاب بنیامین نتانیاهو به عنوان نخست وزیر رژیم صهیونیستی شارون به عنوان وزیر امور زیربنایی در کابینه وی شرکت کرد و در سال 1998 وزارت امور خارجه کابینه اسراییل را عهده دار شد.
بازدید تحریک آمیز شارون از مسجد الاقصی در سال 2000 سبب شعله ور شدن انتفاضه مسجد الاقصی شد و به دنبال آن ایهود باراک نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی ناگزیر شد استعفا دهد، در همین حال شارون توانست در انتخابات سال 2001 به نخست وزیری اسراییل برسد.
در سال 2005 - شارون با وجود مخالفت بیشتر اعضای حزب لیکود - نیروهای اسراییلی را از باریکه غزه خارج کرد/ این اقدام وی به انشعاب در حزب لیکود منجر شد و او به همراه شماری از مسوولان لیکود - حزب جدیدی به نام کادیما ( پیشرو ) را تشکیل داد.
شارون که از بنیانگذاران حزب لیکود است این حزب را برای آن بنا نهاد که به رویای خود یعنی تحقق آنچه که اسراییل بزرگ می خواند - از رود اردن تا دریای مدیترانه - جامه عمل بپوشاند.
شارون در طول دوره های مسوولیت خود در ارکان رژیم صهیونیستی به عنوان وزیر جنگ تا نخست وزیر- با هدف تغییر بافت جمعیتی کرانه باختری رود اردن و نوارغزه به نفع اشغاگران و صهیونیستها بی وقفه
به ساخت شهرک های یهودی نشین در سرزمین های فلسطین اقدام کرد.
در پی اوج گیری انتفاضه در سالهای اخیر- شارون مجبور شد که طرحی برای خروج ارتش رژیم صهیونیستی از نوار غزه و شمال کرانه باختری و برچیدن شهرکهای صهیونیست نشین از این مناطق ارایه کند.
وی - همچنین پس از بالا گرفتن اختلافات داخلی در حزب لیکود- حزب مسوولیت ملی را تاسیس کرد و برنامه اش این بود که در انتخابات آتی رژیم صهیونیست شرکت کند.
شارون از سال 2006 و در حالی که نخست وزیری رژیم صهیونیستی و رهبری حزب تازهتأسیس «کادیما» را بر عهده داشت، بعد از دو سکته مغزی به کما رفت و از آن زمان با صرف هزینههای فراوان زندگی نباتی داشت تا اینکه امروز مَرد.