پایگاه خبری نامه نیوز
کد خبر: 4653
جدایی کریمه از اوکراین را چه کسی به پوتین پیشنهاد داد
او نزدیکی اوکراین به غرب را به معنای از دست دادن اوکراین می دانست و می گفت اکثر این کشور جزیی از خاک روسیه است و به همین دلیل عده ای الحاق کریمه و سیاست های پوتین را به وی نسبت می دهند.

به گزارش شبکه خبری هزاره سوم وب سایت تحلیلی “فارین افیرز” در خصوص بحران اوکراین و سرنوشت شبه جزیره جداشده از این کشور و نقش رئیس جمهور روسیه در این بحران نوشت: “ولادیمیر پوتین” پس از به قدرت رسیدن دستور داد تا با اجرای برخی سیاست ها در سراسر کشور ثبات سیاسی و اقتصادی در روسیه ایجاد شود و پس از بهبود زیرساخت های کشور، پوتین به این نتیجه رسید که فرهنگ غرب برای کشور روسیه کارایی ندارد، بلکه این کشور خودش دارای فرهنگی غنی است و برای بازگرداندن روسیه به دوران باشکوه خود باید مستقل از غرب عمل کرد و نباید از آنها تقلید نمود.

 

از طرف دیگر که فروپاشی شوروی برای کشور روسیه یک فاجعه ژئوپلتیکی به حساب می آمد باعث شد که نظریه پردازان ملی گرای افراطی برای جبران آنچه که از دست رفته به نظریه پردازی روی بیاورند که بین این افراد شخصی به نام “الکساندر دوگین” وجود داشت و کتابی نوشت به نام ” جنگ قاره ها”  که در این کتاب به نظریه پردازی در زمینه کشمکش های جغرافیایی دو اندیشه دریایی و زمینی پرداخت و اکنون قائل است که این تضاد بین دو کشور روسیه و آمریکا است.

 

 

 وی به عنوان یک فعال سیاسی توانست وارد ساختار سیاسی کشور روسیه شود و پس از مقام مشاور برای نمایندگان این کشور توانست به رئیس بخش زئوپلیتیکی شورای مشورتی دوما در امنیت ملی ارتقاء یابد.

 

 

دوگین بعد به این نتیجه رسید که باید یک ایدئولوژی جدیدی را ایجاد کند، یک اندیشه خاص برای کشور روسیه و توانست یک حزب به نام “اوراسیا” بر مبنای تفکرات خود پایه گزاری کند.

 

دراین لحظه بود که تفکرات وی نظر پوتین را به خود جلب کرد و پوتین از تفکرات وی استقبال کرد و همچنین بودجه حزب وی را تامین کرد.

 

الکساندر دوگین

 

 

وی هم اکنون به عنوان متحد ثابت قدم پوتین به حساب می آید و حزب “اوراسیا” به بنیانگذاری وی توانست در کابینه دولت جای بگیرد.

 

پوتین باعث شد که تفکرات وی یک نسل کامل از فعالان و سیاستمداران محافظه کار و رادیکال را تحت تاثیر قرار دهد و تمام زندگی مردم روسیه و همچین رسانه ها را در بر گیرد مانند محدودیت در آزادی های شخصی، درک سنتی از خانواده، عدم تحمل همجنس گرایی و مرکزیت مسیحیت ارتدکس که در نتیجه جهان شاهد تولد دوباره روسیه به عنوان یک ابرقدرت بزرگ است.

 

اوکراین:

او از همان ابتدا به پوتین می گفت که نباید اجازه دهد اوکراین به غرب نزدیک شود؛ وی نزدیکی اوکراین به غرب را به معنای از دست دادن اوکراین می دانست و می گفت اکثر این کشور جزیی از خاک روسیه است و به همین دلیل عده ای الحاق کریمه و سیاست های پوتین را به وی نسبت می دهند.

 

 

تاثیر این تفکرات فقط بر روی کاخ کرملین نبود بلکه بر روی اندیشه های مردم روسیه هم تاثیر گذاشت به شکلی که 63 درصد روسی ها اعتقاد دارند که تمام شرق اوکراین و جنوب این کشور متعلق به روسیه است واین کشور حق دارد برای گرفتن آنها به نیروی نظامی متوسل شود.


Page Generated in 0/0094 sec