به گزارش شبکه خبری هزاره سوم ساعت 23:00 مورخه 11/01/1393 ، چند نفر جوانی 35 ساله را بهمراه خود به کلانتری 169 مشیریه آورده و او را به مأموران تحویل دادند و مدعی شدند که این فرد مرتکب جنایت شده است .
در میان افراد مراجعه کننده به کلانتری ، جوانی به نام ناصر که بهمراه پدر و دو نفر از دوستان پدرش به کلانتری مراجعه و جوان 35 ساله به نام میثم را به مأموران تحویل داده بود ، در اظهاراتش به مأموران گفت: من دوست میثم هستم ؛ او چند ساعت پیش با من تماس گرفت و از من درخواست کرد تا در انتقال بسته ای به ورامین ، به او کمک کرده و در ازای آن مبلغ یک میلیون تومان ، از وی دریافت نمایم ؛ بلافاصله موضوع را با پدرم در میان گذاشته و از او درخواست ماشین کردم ؛ پدرم که به موضوع مشکوک شده بود ، عنوان کرد که بهمراه دو نفر از دوستانش مرا تا رسیدن به ورامین دنبال خواهد کرد تا اتفاقی برای من پیش نیاید.
ناصر در ادامه اظهاراتش به مأموران گفت: ساعت 21:00 ، به آدرسی در منطقه مشیریه مراجعه کردم ؛ میثم در آنجا منتظر بود و بلافاصله پس از دیدن من ، درخواست کرد برای انتقال یک تخته فرش - که دو سر آن با طناب محکم شده بود - به او کمک نمایم ؛ فرش بسیار سنگین بود !! و ما به زحمت توانستیم تا آنرا داخل ماشین قرار دهیم ؛ پس از قرار دادن فرش در داخل ماشین ، بهمراه میثم سوار ماشین شده و به سمت ورامین حرکت کردیم ؛ هنوز چند کیلومتر تا ورامین مانده بود که میثم از من خواست تا به داخل جاده ای خاکی در منطقه قلعه نو تغییر مسیر دهم و این در حالی بود که پدرم بهمراه دو نفراز دوستانش از پشت سر بدنبال ما حرکت می کردند . پس از مقداری حرکت در داخل جاده خاکی ، میثم از من درخواست کرد تا توقف نمایم ؛ او از ماشین پیاده شد و فرش را از ماشین بیرون کشید ؛ زمانیکه میثم در حال خارج کردن فرش از داخل ماشین بود ، متوجه آثار خونی شدم که از داخل فرش بیرون زده بود ؛ بلافاصله از طریق پیامک موضوع را به پدرم اطلاع داده و به او گفتم که به احتمال بسیار زیاد ، در داخل فرش یک جسد بوده است.
ناصر در خصوص نحوه دستگیری میثم نیز به مأموران گفت : " در مسیر بازگشت به سمت مشیریه بودیم که پدرم از طریق پیامک از من خواست تا ماشین را متوقف نمایم ؛ به محض اینکه ماشین را متوقف کردم ، پدرم بهمراه دوستانش به کمک من آمده و میثم را دستگیر کردیم " .
با توجه به اظهارات ناصر ، مأموران کلانتری 169 مشیریه به جاده ای فرعی و خاکی در منطقه قلعه نو مراجعه و در آنجا موفق به کشف جسد فردی حدودا 40 ساله ، در داخل یک تخته فرش شدند .
میثم در اظهارات اولیه مدعی شد که فردی ناشناس با او تماس گرفته و با ارائه پیشنهاد دو میلیون تومانی از او خواسته تا جسد را از خانه ای در منطقه مشیریه به بیابان های اطراف ورامین منتقل نماید .
با اظهارات ناصر ، مأموران به آدرسی در مشیریه مراجعه و در تحقیقات از محل موفق به شناسایی هویت جسد شدند ؛ با شناسایی محل سکونت مقتول ، همسر وی در اظهاراتش عنوان کرد : همسرم ( مقتول ) به من گفته بود با یکی از دوستانش قرار معامله زعفران گذاشته و به این بهانه از من خواست در زمان حضور دوستش ، در خانه نباشم و من نیز به درخواست وی ساعت 15:30 از خانه خارج شده و به منزل یکی از همسایگان رفتم ؛ حدودا ساعت 22:00 ، زمانیکه همسرم پاسخگوی تماس های تلفنی من نشد ، به خانه مراجعه و متوجه شدم که وی در خانه حضور ندارد و یک تخته فرش داخل اتاق خواب نیز ، در داخل اتاق نیست.
با وجود اظهارات همسر مقتول مبنی بر خارج بودن از منزل و بی اطلاعی وی از جنایت ، مأموران که با اظهارات وی قانع نشده بودند ، اقدام به دستگیری وی کرده و بلافاصله خبر کشف جسد به قاضی کشیک ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اعلام شد. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
با آغاز رسیدگی به پرونده ، کاراگاهان اداره دهم به تحقیق از میثم به عنوان متهم اصلی پرونده پرداخته و با بررسی فرضیه آشنایی وی با همسر مقتول ، اطمینان پیدا کردند که میثم و همسر مقتول با یکدیگر آشنا بوده و همدیگر را می شناسند. با مشخص شدن ارتباط میان میثم و همسر مقتول ( 29 ساله ) ، میثم که در برابر دلایل ارائه شده از سوی کارآگاهان چاره ای جز اعتراف و بیان حقیق نداشت ، به ارتکاب جنایت اعتراف و عنوان داشت که جنایت را به درخواست همسر مقتول و برای ازدواج با وی انجام داده است .
میثم در اعترافات خود به کارآگاهان گفت : " از حدود سه ماه پیش بود که با همسر مقتول آشنا شده بودم تا اینکه پس از گذشت مدتی ، مریم به من پیشنهاد داد تا همسرش را به قتل برسانم و من نیز که طی این مدت علاقه شدیدی به او پیدا کرده بودم ، به شرط ازدواج قبول کردم تا همسرش را به قتل برسانم . روز 11 فروردین به منزل مقتول رفتم ؛ قبل از آمدن مقتول ، مریم از خانه خارج شد و همسرش در حدود ساعت 16:00 به خانه مراجعه کرد؛ پیش از آن ، مریم لولهای آهنی را در داخل حیاط خلوت به من نشان داده بود و زمانی که مقتول وارد خانه شد، با همان لوله آهنی ضربهای به سر مقتول وارد کرده اما با این وجود ، وی با من درگیر شد و من نیز در با چاقو ، ضربه ای به سینه مقتول زدم.
پس از ارتکاب جنایت، داخل پارک پشت ساختمان با مریم ملاقات کردم ؛ در آنجا مریم از من خواست جنازه همسرش را هرچه زودتر از خانه خارج نمایم که من نیز با یکی از دوستانم ( ناصر ) تماس گرفته و پیشنهاد یک میلیون تومانی را برایش مطرح کردم ؛ ساعت 22:00 بود که ناصر با یک دستگاه خودرو پراید به درب خانه ی مقتول آمد و ... ؛ در مسیر بازگشت ، ناصر بهمراه پدرش و چند نفر دیگر مرا دستگیر کردند " ؛ با توجه به اعتراف صریح میثم ، همسر مقتول نیز به مشارکت در جنایت و طرح پیشنهاد جنایت اعتراف کرد .
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : " با توجه به اعترافات صریح متهمان به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و هر دو متهم پرونده جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند.