به گزارش شبکه خبری هزاره سوم مقرن بن عبدالعزیز ولیعهد دوم عربستان سعودی را تنها نمیتوان فرزند سی و پنجم عبدالعزیز موسس خاندان شعودی برشمرد، بلکه وی یکی از چهار مهره نزدیک به آمریکا در عربستان سعودی است که با تصاحب منصب جدید ارشدترین این عناصر نیز به شمار میرود.
در عربستان سعودی سه وزارتخانه حساس وجود دارد که شامل وزارت دفاع، وزارت کشور و گارد ملی است، این سه ارگان میتواند سرنوشت خاندان حاکم بر این کشور را تعیین کند. همین موضوع میزان توجه رسانه ها همزمان با وخیم تر شدن حال ملک عبدالله به سلمان بن عبدالعزیز آل سعود، محمد بن نایف بن عبدالعزیز و متعب بن عبدالله بن عبد العزیز را نشان می دهد. البته در کنار این سه نفر که آمریکا رضایت خوبی از آنها دارد، نام کوچکترین فرزند زنده عبدالعزیز با منصبی که برای وی تراشیده شده، این روزها به ویترین رسانه ها رفته است.
"سلمان بن عبدالعزیز" ولیعهد و نایب رئیس شورای وزیران عربستان سعودی و وزیر دفاع این کشور، یکی از هفت نفر از اعضای خاندان سدیری از فرزندان عبدالعزیز است، وی مشاور مهمترین پادشاهان عربستان سعودی نیز بوده است، اما الان بنا به گفته سیمون هندرسون مدیر برنامه خلیج و سیاست انرژی در آکادمی واشنگتن قادر به تمرکز ذهنی بر روی موضوعات نیست. بحران عقلی وی هنگامی برایش افتضاح به بار آورد که اخیرا در دیدار با یک هیئت رسمی لیبی گفت: «سلام مرا به برادرم سرهنگ معمر القذافی برسانید.» این موضوع برای عربستان گران تمام شد و قلمزنی های زیادی در مورد اینکه ولیعهد اشتباه نکرده و می خواهد پیام سیاسی خاصی را به طرف لیبیایی برساند، انجام شد.
اوضاع سلامتی سلمان بن عبدالعزیز قدرت حاکمیتی محمد بن نایف وزیر کشور و متعب ین عبدالله را افزایش داده است، برخی اعتقاد دارند که "محمد بن نایف" مرد اول وابسته به آمریکا در عربستان است، چرا که ارتباطات متعب پسر عموی وی با آمریکا با واسطه و از طریق عبدالعزیز بن عبدالله برادرش انجام می شود. این موضوع را دکتر حمزه الحسن کارشناس مسایل عربستان در گفتگو با پایگاه خبری المنار مطرح کرد.
آمریکایی ها پیش از این تمایل داشتند محمد بن نایف را به عنوان شاه عربستان سعودی معرفی کنند، چرا که به تجربه وی در مبارزه با گروه های تندرو نیاز داشتند، البته در این صورت باید متعب نیز با انتخاب شدن به عنوان ولیعهد راضی نگه داشته می شد. گرمی استقبال از محمد بن نایف در جریان سفر اخیر به آمریکا و هماهنگیهای وی با واشنگتن در زمینه افزایش فشارها بر گروههای تندرو که مدتی بعد با صدور تصمیم عربستان در اعمال تحریم ها بر مبارزان در خارج از کشور و حمله به مبلغان و تحریک کنندگان به جهاد خود را نشان داد، نمونه بارزی از تاثیر این سیاست است.
رسیدن متعب بن عبدالله به پادشاهی و تقویت جایگاه برادران وی در هرم قدرت عربستان سعودی هدفی است که ملک عبدالله پادشاه کنونی این کشور با همکاری با خالد التویجری رئیس دفتر پادشاهی به دنبال رسیدن به آن است، این همکاری از آن روست که عبدالعزیز التویجری پدر رئیس دفتر کنونی نیز نقش مهمی در رسیدن ملک عبدالله به قدرت داشته است.
سعد الفقیه از معارضان سعودی میگوید: بعد از مرگ امیر نایف توطئه بزرگی از سوی جریان حامی متعب بن عبدالعزیز با همکاری خالد التویجری و تحت سرپرستی ملک عبدالله شکل گرفت تا در نهایت اوضاع به تعیین متعب به عنوان ولیعهد ختم شود و وی با برتری جستن از سایر شاهزادهها بتواند به پادشاهی عربستان برسد.
در واقع می توان گفت عبدالله در رساندن فرزندانش به مناصب بالا موفق عمل کرد، وی برادرش بدر بن عبدالعزیز را از معاونت گارد ملی خلع کرد و فرزندش متعب را به جای وی گمارد. عبدالله بعد از آن نیز این ارگان را به وزارتخانه تبدیل کرد که با وزارت دفاع که تحت رهبری امیر سلمان قرار دارد، وارد رقابت شد. عبدالله همچنین فرزندش عبدالعزیز را به عنوان معاون سعود الفیصل وزیر خارجه تعیین کرد و امیر مشعل فرزند دیگرش را امیر مکه قرار داد و ترکی بن عبدالله نیز نایب رئیس امارت ریاض شد.
با افزایش قدرت محمد بن نایف در وزارت کشور عربستان، مقرن بن عبدالعزیز در اول فوریه سال 2013 به معاون دوم رئیس شورای وزیران انتخاب شد، این منصبی بود که پیشتر در اختیار وزیر کشور سابق یعنی نایف بن عبدالعزیز بود.
زمانبندی تعیین مقرن به ولیعهدی دوم
در 27 مارس و مدتی پیش از سفر باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به ریاض، دستور پادشاهی مبنی بر تعیین مقرن بن عبدالعزیز به عنوان ولیعهد دوم عربستان صادر شد. این دستور نشان می دهد که در صورت خالی شدن منصب پادشاهی و ولیعهدی وی میتواند شاه عربستان شود.
سیمون هندرسون البته معتقد است که این تصمیم در سایه احتمالات سیاسی و مالی تردیدهایی را در مورد آینده امیر سلمان و هفت شاهزاده سدیری از جمله عبد الرحمن بن عبد العزیز، ترکی بن عبدالعزیز دوم و أحمد بن عبدالعزیز ایجاد کرده است. علاوه بر اینها فرزندان سلمان نیز همچنان فشار وارد می کنند تا وی را به عنوان شاه آینده عربستان سعودی معرفی کنند.
حمزه الحسن معتقد است که این تصمیم یک سازش در راستای سناریویی است که بر اساس آن قرار است منصب ولایتعهدی به متعب بن عبدالله برسد، البته به شرطی که محمد بن نایف نیز ولیعهد دوم عربستان سعودی شود. تمام این اتفاقات می تواند بعد از رسیدن مقرن به مقام پادشاهی عربستان صورت گیرد، این سناریو هم ملک عبدالله و هم آمریکاییها را راضی می کند.
پیش از این نیز هندرسون در مقاله ای که آکادمی واشنگتن آن را منتشر کرد، به این موضوع اشاره کرده بود، هندرسون در زمینه باز کردن راه رسیدن مقرن به پادشاهی عربستان اعتقاد دارد که تحرک احتمالی به این صورت است که در بازی شطرنج سعودی ها، ملک عبدالله تیم پزشکی نزدیک به خود دارد که اعلام خواهند کرد که امیر سلمان از لحاظ سلامتی شایستگی رسیدن به پادشاهی عربستان را ندارد، این موضوع زمینه را برای رسیدن مقرن بن عبدالعزیز به منصب جانشینی پادشاه فراهم می کند.
در صورت کنار زدن امیر سلمان، ملک عبدالله در به تاخیر انداختن بحران قریب الوقوع پادشاهی در این کشور موفق عمل کرده و موقعیت فرزندان خود را نیز در هرم قدرت تقویت خواهد کرد. با این وجود البته روند انتقال قدرت در عربستان ساده نخواهد بود، چگونه ممکن است که نوههای عبدالعزیز اجازه دهند که قدرت از یکی از فرزندان به شاخهای دیگر برسد و دیگران در آن سهمی نداشته باشند؟ وراثت عمودی قدرت بی تردید بعد از امیر مقرن جای وراثت افقی کنونی را خواهد گرفت، حال باید دید این موضوع می تواند دردسر بزرگی برای حاکمیت خاندان آل سعود باشد یا اینکه خاندان حاکم خود را برای چنین اوضاعی آماده کرده اند و می دانند که سقوط این هرم به معنای از بین رفتن همه آنهاست.