پایگاه خبری نامه نیوز
کد خبر: 485
دو دلیل استفاده نکردن ایرانی ها از عذرخواهی
اگر انسان بپذیرد که خود و دیگران دارای معایبی هستند که هر از گاهی با یک تنش و اختلال ولو کوچک ممکن است این عیب آشکار شود، عذرخواهی کردن به خاطر آن سخت نخواهد بود. در این گفت و گو به این آسیب در زندگی اجتماعی ایرانیان پرداختیم که چرا با وجود تمدنی بزرگ و داشتن دینی چون اسلام که این خصوصیات رفتاری را به گونه ای ظریف آموزش داده است اما در مردمان این فرهنگ هر روز کمتر می شود به نوعی که در مسئولین هم این موضوع به وضوح دیده می شود.

پرویز رزاقی، روانشناس در گفت وگو با خبرنگار شفقنا زندگی اولین قدم برای برطرف کردن سوء تفاهم ها و تنش ها را عذرخواهی دانست و اظهار کرد: اگر این اولین قدم در برخی روابط برداشته نشود گاهی به دلیل انباشته شدن اختلالات در آینده می تواند اثرات سویی بر روابط افراد بگذارد. فرهنگ عذرخواهی معمولا با اعتماد به نفس رابطه دارد یعنی هرچه افراد در جهت مندی و اعتماد به نفس از طبقه بالاتری برخوردار باشند میزان عذرخواهی در آنها بیشتر است.  معمولا این رفتار در افراد تحصیلکرده و افرادی با نقش های اجتماعی بالا و با تفکرات مثبت ارتباط دارد ولی متاسفانه در کشور ما به دو دلیل، فرهنگ عذرخواهی جا نیافتاده است و این موضوع را به  عنوان یک آسیب اجتماعی مطرح کرده است.

از افرادی که  مشکل عذرخواهی دارند مدام می شنویم که همینی که هستم

این روانشناس دو دلیل را برای استفاده نکردن مردم ایران از عذرخواهی مطرح کرد و گفت: اول به این دلیل این است که فردی که عذرخواهی می کند این عذرخواهی را دلیل بر ضعف، ناتوانی و ناکارآمدی خود می داند و نه توانمندی خود؛ دومین دلیل این است که طرف مقابل در برابر شنیدن عذرخواهی بیشتر محق می شود و این رفتار را برای جولان دادن و رمز موفقیت خود استفاده می کند. بنابراین چون این دو تفکر در بین فرهنگ غالب مردم ما وجود دارد معمولا مردم از عذرخواهی کردن خودداری می کنند و اشتباه خود را نمی پذیرند و اصرار بر صحیح دانستن افکار خودشان دارند و به طرق های مختلف سعی در اثبات صحیح بودن رفتار خود دارند و گاهی اوقات از واکنش های پرخاشگری استفاده می کنند. بنابراین ما از افرادی که  مشکل عذرخواهی دارند مدام می شنویم که "همینی که هستم" یعنی بر پذیرش عدم عذرخواهی اصرار می کنند و یا در مرحله ای می گویند " شما کاری کردی که من به اینجا رسیدم و این رفتار را نشان دادم "

در بسیاری از جوامع عذرخواهی به عنوان حس بزرگواری افراد شناخته می شود

رزاقی با اشاره به اینکه در بسیاری از جوامع عذرخواهی به عنوان حس بزرگواری افراد، رشد تفکر شناختی و روابط بالای اجتماعی در نظر گرفته می شود تاکید کرد: در این جوامع افراد به راحتی به خطای خود اعتراف می کنند و تاکید می کنند که تلاش در جهت انجام ندادن مجدد این رفتار را دارند و طرف مقابل هم این ظرفیت را در خود نشان می دهد که پذیرای این عذرخواهی است. باید به این نکته توجه کرد که سوء استفاده نکردن و بهره برداری نکردن از موقعیت عذرخواهی به نفع خود کمک بالایی به ادامه روحیه عذرخواهی خواهد کرد و انجام این رفتار باعث می شود که هر فردی از سطوح پایین و جزیی تا افراد در سطوح بالاتر از عذرخواهی اجتناب کنند.

وقتی در کشوری با وقوع اتفاقی یکی از بزرگان کشور از مردم عذرخواهی می کند تاثیرگذار خواهد بود

او در پاسخ به این سوال که در کشورهای توسعه یافته چه اتفاقی رخ داده که این فرهنگ شکل گرفته اما در کشور ما که پیشینه فرهنگی قوی دارد این رفتار به ندرت مشاهده می شود خاطر نشان کرد: آموزش یکی از مهم ترین ارکان این موضوع است. آموزش مهارت های زندگی در بین مردم و دانش آموزان و گروه هایی که در سن شکل گیری شخصیت خود هستند لازم است؛ الگو برداری به این معنی که بزرگان یک عرصه چگونه رفتار کنند و چه تاثیراتی را بر یک جامعه می گذارند؛ مطمئنا این رفتارها در مقاطع مختلف تاثیر گذار است. وقتی در کشوری با وقوع اتفاقی یکی از بزرگان کشور از مردم عذرخواهی می کند چون فرد الگویی برای جامعه است بنابراین تاثیرگذار خواهد بود این ها الگویی برای ساخت نظام و بافت جامعه است. در خانواده هم وقتی پدری به راحتی به دلیل ضعف خود از فرزندش عذرخواهی می کند باعث نهادینه شدن این فرهنگ در خانواده می شود و این فرهنگ به مراتب در سطح مختلف باید به چشم بخورد تا در بین مردم به یک فرهنگ عام تبدیل شود. ولی وقتی در جامعه ما پدر عذرخواهی نمی کند به دلیل اینکه احساس می کند عذرخواهی از جایگاه او کم می کند و یا مورد سوء استفاده قرار می گیرد، بنابراین در جامعه هم این رفتار را نخواهیم دید چون این رفتارها بستر یک جامعه را فراهم خواهد کرد.

افرادی که خطای خود را می پذیرند از طرف مسئولین رانده نشوند

رزاقی اولین راه حل نهادینه شدن این فرهنگ در ایران را در دست رسانه ها دانست و تصریح کرد: اولین کار را باید رسانه های جمعی مانند رادیو، تلویزیون و مطبوعات به عنوان پیش در آمد ذهنی مطرح کنند. دوم آموزش های مهارت زندگی، مهارت های ابراز وجود و مهارت های کنترل خشم را بین دانش آموزان در دوره های پایه تدریس شود و دانش آموزان به عنوان کتاب رسمی باید در آموزش و پرورش آموزش ببیند. در ضمن وقتی افرادی که خطای خود را می پذیرند از طرف مسئولین رانده نشوند و به نوعی حذف نشود و شخصیت فرد دیده شود این مهارت بین مردم یادگرفته خواهد شد؛ وقتی جامعه بارها و بارها سطوح مختلف عذرخواهی را می بیند افراد یاد می گیرند و رفته رفته به این سبک از توانمندی و مهارت آگاهی پیدا می کنند و به نسل های بعدی هم آموزش داده می شود.


Page Generated in 0/0099 sec