زمانی نه چندان دور جماعتی را به جرم اینکه روی اصول و آرمانشان تا آخر ایستاده بودند،متهم به انحراف می کردند. یکی می گفت که بزرگترین خطر از صدر اسلام تاکنون اند، آن دیگری از فراماسونر بودنشان رمزگشایی می کرد و عده ای هم سرگرم بازجویی از همه رمالان و جن گیران عالم بودند تا شاید رابطه ای بیابند با آن به اصطلاح انحرافیون.
هم زمان اما فرزندان بی ادعای ملت که خود را خادم کوچک مردمان سرزمینشان می دانستند، همه توان و انرژی و زمانشان را با مردم و برای مردم صرف می کردند و فارغ از این همه هیاهو و دشنام و تهمت و توهین، به چیزی جز آرامش و عزت مردم و کشورشان نمی اندیشیدند. آنها برای خدمت، شب و روز را به هم پیوند زده بودند تا ایرانیان سرافراز، «دلواپس» هیچ چیز نباشند و نقش خود را در راه اعتلای میهنشان به خوبی ایفا کنند.
هر چه این مدعیان اصول!! بیشتر بر طبل انحراف دولت می کوبیدند، رهبر عزیز وطن با آرامش خاطر و با لبخندی سرشار از رضایت، تلاش بی وقفه و خستگی ناپذیر دولتمردان را ارج می نهاد و تاکید می فرمود که این دولت ذره ای از اصول منحرف نشده، ارزشهای انقلاب را سر دست گرفته و بدان افتخار می کند،حجم کارش بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همه دوره های دیگر بود، از آسایش ها و آسودگی ها و امتیازات ویژه اعراض نمود و...
اما آنان که فریاد ولایتمداری شان گوش فلک را کر نموده بود، گویی این سخنان صریح ولی فقیه زمانشان را نمی شنیدند و در زمانی که می بایست به دولت برای دستیابی به اهداف و آرمان های بلند نظام کمک می کردند، ساز مخالف زدند و جامعه ایرانی را سرشار از بداخلاقی نمودند.
تاکید خادم جمهور، دکتر احمدی نژاد بر اجرای دقیق قانون اساسی را - که از جمله مهم ترین وظایف رییس جمهور است- به دخالت در امور سایر قوا تعبیر می کردند و خلاصه اینکه هیچ فرصتی را برای حمله به منتخب مردم از دست نمی دادند.
امروز اما حال و روزشان دیدنی ست...
جماعتی دلواپس که البته خیلی دیر به این نقطه رسیده اند، آن هنگام که باید دلواپس شرایط کشور و مردمشان می بودند سرگرم یافتن رگه های انحراف در دولت بودند و با آن همه سر و صدا و نسبت دادن القاب دروغین به پاک ترین و پرکارترین دولتها،مردم را نگران و دلواپس اوضاع مملکت می کردند،اما غافل از اینکه چوب خدا صدا ندارد.
امروز ادعا می کنند که دلواپس منافع ملی و حقوق هسته ای کشور هستند و آسمان و ریسمان می بافند که وامصیبتا؛ هرچه دولت احمدی همان که زمانی منحرفش می نامیدند در موضوع هسته ای رشته بود و عزت و آبرو را به کشور ارزانی داشت، پنبه شده است.
راه را اشتباه می روند، کارنامه عملکردشان در پیشگاه ملت روشن است. اکنون باید نگران این باشند که دیگر حرفشان میان مردم خریدار ندارد، دیگر کسی باور نمی کند که اینان دغدغه منافع ملی داشته باشند، مردم از این همه تناقض در گفتار و رفتار این « دیردلواپسان » خسته شده اند و شاید این حضرات هم دلواپس همین موضوع اند، دلواپس کرسی های سبز و دلفریب مجلس که در انتخابات آینده از دست خواهند داد، دلواپس فرصتی که برای خدمت به مردم داشتند و از دست دادند و دلواپس چیزی بزرگتر و مهم تر از همه اینها: دلواپس عزت و اعتبار روزافزون و محبت و اعتقاد بیش از پیش مردم به محمود احمدی نژاد...