به گزارش شبکه خبری هزاره سوم صراط نوشت : بعد از حدود پنج ماه از اظهارنظر قابل تامل رییس جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه با روزنامه فایننشال تایمز که گفته بود "در مکالمه تلفنی که (با رییس جمهور آمریکا) داشتیم، من وی را فردی با ادبیاتی مودب و هوشمندانه دیدم."، صبح امروز حجت‌الاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق‌نوری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی و شورای اداری لرستان گفت: با توجه به اینکه 35 سال است در بطن این انقلاب بودم، تحلیلم این است که اوباما بسیار آدم باهوشی است. همین که در یک ملت نژادپرست، یک سیاه پوست برمی‌خیزد و تمام مراحل آکادمیک علمی را طی می‌کند و بر کرسی سناتوری می‌نشیند و در نهایت در همین ملت نژادپرست به ریاست جمهوری می‌رسد مطمئناً آدم گیج و گنگی نیست و اشتباهات جمهوری‌خواهان را تکرار نخواهد کرد.
اینکه چرا اینقدر مقامات ایرانی بر صفت "باهوش" و "مودب" بودن رییس جمهوری آمریکا اصرار دارند، خود جای سوال است، اما از منظر شهروندان آمریکایی و مبتنی بر نظرسنجی‌های صورت گرفته توسط موسسه‌های مختلفی از قبیل گالوپ، باراک اوباما به دلیل عدم رعایت حقوق شهروندی، تشویق آژانس امنیت ملی آمریکا برای شنود غیرقانونی مکالمات شهروندان آمریکایی، فراهم کردن زمینه ازدواج قانونی همجنسگرایان، دفاع از قانون آزادی حمل سلاح و حتی منع دخترانش از دسترسی به امکانات فیس‌بوک و توئیتر، فردی فاقد آداب و مبانی معاشرت اجتماعی است، یعنی عملا مبتنی بر فرهنگ لیبرال نیز اوباما فردی بی‌ادب و فاقد هوش اجتماعی است و لذا اصرار مقامات رده بالای کشورمان بر باهوش بودن و مودب بودن وی، حتی از منظر آمریکایی‌ها نیز غیرقابل درک است.
نگاهی گذرا به کارنامه دولت اوباما در کشورهای منطقه از جمله عراق، افغانستان و پاکستان موید آن است که اوباما با شعار پوشالی و دروغین دفاع از حقوق بشر، تامین امنیت جهانی و مبارزه با تروریسم بین‌المللی فرمان به کشتار دسته‌جمعی شهروندان بیگناه این کشورها داده است.
روشن است یک فرد آمر به قتل جمعی از افراد بیگناه در کشور ثالث را (به هر بهانه و توجیهی) نمی‌توان از منظر بین‌المللی مودب دانست. طبعا منطبق با اتفاقات یادشده در آن کشورها عنوان جنایتکار جنگی بیشتر از واژه مودب زیبنده باراک اوباماست.
دشمنان حقیقی بشریت را نمی‌توان مودب دانست اگر چه آنها به دروغ و تزویر خود را حامی حقوق بشر معرفی کنند و اوباما نیز نمی‌تواند از این قاعده کلی مستثنا باشد.
این که گفتن این نوع جملات آن هم در بحبوحه مذاکرات هسته ای با گروه 5+1، آیا با هم ربطی دارد یا خیر، خود گزارشی جدا می‌طلبد، اما مقامات کشور که 35 سال "در بطن انقلاب" بوده‌اند، بهتر از کسانی که "در بطن انقلاب" نبوده اند! می‌دانند که مصالح و منافع ملی ارجحیت ذاتی بر منافع شخصی و حزبی و گروهی دارد.