نوشهر قطعهای از بهشت ایران:
تصمیم داشتیم تا شب را ساحل دریای چالوس اطراق کنیم. نهار را که شامل مقداری ماست و خیار بود صرف نمودیم و لحظاتی کوتاه استراحت کرده و مجدداً به راهمان ادامه دادیم، به دلیل نداشتن آب خنک شرایط موجود برای من خیلی دلچسب نبود.
ساعت دو و نیم بعد از ظهر شاعر برجسته و آزاده اهل قلم شهر لنگرود، آقای اسماعیل یکتایی تماس گرفتند، وی از طریق سیدمحسن حیدری از مسیر حرکت تیم میثاق با شهدا مطلع شده بود و بر حسب دوستی دوران اسارت برای ما تدارک ویلا و امکانات رفاهی دیده بود و منتظر ورودمان به شهر لنگرود بود.
استقبال دوستان آزاده در تمام مسیر موجب دلگرمی اعضای تیم بود. ضمن سپاس و قدردانی از وی قرار شد قبل از ورود به شهر لنگرود هماهنگی لازم را داشته باشیم.
روز دوشنبه تعداد تماسهای تلفنی به طورغیر منتظرهای افزایش یافته بود! دوستداران این حرکت ارزشی، ورزشی بیشتر با من در تماس بودند که به دلیل اطلاع رسانی سایتهای مختلف آزادگان تکریت 11 از اهداف سفر بوده است.
علویکلا روستای دیگری بود که در پیش رو داشتیم. وجود بقعه متبرکه سیدمحمد نبی در علویکلا مکانی مناسب برای جذب زائرین بود. کمکم رکابزدن در هوای نسبتاً گرم کمی مشکل شده بود.
چند کیلومتر بعد به روستای صلاح الدینکلا رسیدیم. تابلوی خیره کننده حوزه مقاومت صلاحالدین کلا (حوزه مقاومت حضرت ابوالفضل ع) با نقش70 شهید ولایی دفاع مقدس ما را وادار کرد تا در برابر حرکت قهرمانانه شهدای همیشه جاوید این خطه شهید پرور سرفرود آوریم.
پیوستگی شهرکهای زیبای مسیر صحنهای تماشایی و رویایی را برای من ایجاد کرده بود، تا پارک جنگلی سیسنگان رکاب زدیم.
پارک جنگلی سیسنگان مکانی تفریحی بسیار جذاب و مفرح برای مسافرین میباشد با تدابیر خوبی که توسط مسئولین شهری اندیشیده شده است پارک از امکانات رفاهی خوبی برای پذیرایی از رهگذران و مسافرینی که از این مسیر تردد دارند برخوردار است. محیطی مصفا که توانسته است لحظات فرحبخشی را برای مسافرین خسته راه به وجود آورد.
فرصت کافی برای اطراق و استراحت در پارک زیبای سیسنگان را نداشتیم در مقابل پارک و کناره ساحل دقایقی را برای نوشیدن آب و پاسخ به تلفنهای دوستان متوقف شدیم.
روبروی پارک سیسنگان حاشیه ساحلی خزر، اردیبهشت 1391
گزارش روزانه را به سیدمهدی حیدری در شهر مقدس مشهد و حجه الاسلام عبدالکریم مازندرانی در شهر مقدس قم برای درج در سایت ارائه دادم. سپس برای رسیدن به شهر نوشهر ادامه مسیر دادیم.
فاصله شهر نور تا شهر نوشهر قریب 35 کیلومتر میباشد که تمام مسیر را شهرکهای شیک و توریستی به هم پیوسته در برگرفته است.
روز دوشنبه 25 اردیبهشت ماه فاصله 35 کیلومتری بین شهر نور تا نوشهر را به آرامی رکاب زدیم، از برنامه زمانبندی شده جلوتر بودیم، لذا تعجیلی در رکابزنی نداشتیم، ساعتی قبل از غروب آفتاب به شهر بسیار زیبای نوشهر رسیدیم، به دلیل خستگی ناشی از هوای نسبتاً گرم و مسیر طولانی سرعت رکابزنی را بطور محسوسی کاهش داده بودیم.
در فرصتی که باقی بود داخل شهر نوشهر را رکاب زدیم، نوشهر را شهری بسیار زیبا، تمیز با مردمی مهربان، خونگرم و میهماننواز یافتم، به دلیل اینکه برنامهریزی شده بود تا شهر زیبای چالوس را نیز ببینیم از توقف در شهر زیبای نوشهر منصرف شدیم.
نوشهر را میتوان از زیباترین شهرهای خط ساحلی نام برد که همه ساله میلیونها توریست را برای گذراندن روزهایی خوش جذب مینماید.
علی قربان پور، نمایی ازشهر زیبای نوشهر ، بهار 1391
آقا مهدی با صدای خوش خود حال و هوای سفر را دل چسبتر نموده بود تقریباً تمام خیابانهای نوشهر را رکاب زدیم در چند نقطه شهر لحظاتی توقف نمودیم و با نوشیدن آب گوارا تجدید قوا نمودیم.
تابلویی در انتهای بلوار اصلی شهر زیبای نوشهر نصب شده بود که مسافت تا شهر زیبای چالوس را چهار کیلومتر نشان میداد! با اطمینان از این که شهر چالوس طی چند دقیقه در دسترس میباشد تعجیلی براسی رکاب زدن از خود نشان نمی دادیم.
به دلیل توسعه شهرهای شمال تقریباً علائم پلیس راهنمایی و رانندگی خصوصاً مسافتهای درج شده در تابلوها با مسافتهای طی شده هم خوانی لازم را نداشت.
در حالی که تابلوی راهنمایی تا چالوس 4 کیلومتر را نشان میداد همچنان داخل شهر نوشهر رکاب میزدیم. در کمال شگفتی تابلوی پایان شهر نوشهر را مشاهده نمودم در حالی که تا تابلویی ورودی شهر چالوس فقط چند متر فاصله بود!
فاصله بین شهرنوشهر و چالوس فقط عرض ده متری پلی بین دوشهر می باشد، 25اردیبهشت1391
برادر ارجمند اسماعیل یکتایی چندین بار دیگر تماس گرفتند از زمان ورد به لنگرود سئوال داشتند. اسماعیل از شعرای برجسته کشور میباشد که تمامی اشعارش در وصف حالات انتظار بقیه الله (عجج) میباشد.
مدخل شهر زیبای چالوس به روستای آشکاردشت رسیدیم، روستایی که با تقدیم 17 شهید دفاع مقدس هر تازه واردی را وادار به تعظیم در برابر دلاورمردانش میکرد، لحظاتی برای ادای احترام به شهیدان والامقام میهن اسلامی توقف نمودیم سپس وارد شهر چالوس شدیم.
شهر چالوس با جاذبههای زیبایش بسیار پر ترافیک بود، احساس کردم خیابانهای شهر متناسب با میزان آمد و شد وسایل نقلیه طراحی نگردیده است، آشفتگی ترافیکی در مسیر چهار راه منتهی به بلوار رادیو دریا کاملاً مشهود بود.
اما بلوار رادیو دریا بسیار خلوت بود. بلوار رادیو دریا از زیباترین خیابانهای چالوس میباشد که با شیب بسیار ملایمی تا ساحل دریا امتداد دارد.
تعداد زیادی از ورزشکاران و ورزشدوستان چالوسی هر روز غروب برای دوچرخهسواری و پیاده روی به این مکان سرازیر میشوند.
بلوار رادیو دریا،چالوس،مهدی خان زاده اردیبهشت 1391
حاشیه ساحلی خزر نیز در انتهای بلوار رادیو دریا به همت شهرداری چالوس زیباسازی گردیده است، تعداد زیادی آلاچیق در کنار ساحل برای استراحت رهگذران خسته در نظر گرفته شده بود به همین دلیل مردم تا پاسی از شب به دوراز دغدغههای روزمره کنار ساحل حضور داشتند.
بخشی ار کنارههای ساحل دریا برای اطراق مسافران و توریست ها برنامهریزی شده بود. شهرداری در اقدامی زیبا با فضا سازی مناسب و در اختیار گذاشتن امکانات رفاهی مناسب فضایی رویایی را برای اقامت شبانه میهمانان در نظر گرفته بود، کمپهایی ارزان قیمت که کلیه نیازهای رفاهی، اقامتی را در خود جای داده بود با حمایت مستمر نیروهای خدوم انتظامی امنیتی آرام بخش برقرار بود.
شب همراه آقا مهدی چادر را درون یکی از آلاچیقها بر پا نمودیم، شام سبکی را تهیه کردیم، سپس چای سنتی کاکوتی صرف کردیم.
کاکوتی از گیاهان دارویی منطقه خراسانشمالی است که برای تسکین اعصاب بسیار نافع میباشد.
هوای دلانگیز بهاری کنار ساحل موجب شد تا پاسی از شب را در کنار ساحل قدم زنان به صحبت بپردازیم.
کمپ ساحلی حاشیه دریای خزر، انتهای بلوار رادیو دریا ، شهرستان چالوس، بهار 1391
تماسهای مکرر دوستان مشتاق پیگیر سفر و دوستانی که از طریق مطبوعات و صدا و سیما تماس داشتند را پاسخ دادم تماس دل نشین دخترم فاطمه را نیز پاسخ دادم سپس گوشی را خاموش کردم تا به ثبت گزارش روزانه سفر بپردازم.
نیمههای شب مهدی از شدت خستگی به خواب رفت اما من همچنان مشغول یادداشت برداری از حوادث روزانه سفر بودم.
مردم و مسافرانی که برای تفرج به ساحل آمده بودند تا دیر هنگام بیدار بودند و جنب و جوش تا نزدیک سحر در بین مسافران دیده می شد.
در جستجوی یاران علی قربان پور(علی فاروج)