به گزارش شبکه خبری هزاره سوم،یک نشریه آمریکایی ضمن اذعان به این نکته که در خصوص اقدامات اخیر ایران در رابطه با کاهش تعهدات برجامی، حق با ایران است، نوشت: به لطف خروج آمریکا از برجام، دیگر این کشور نمیتواند از برنامه هستهای ایران انتقاد کند.
پایگاه اینترنتی نشریه اسلیت در مقالهای به قلم فِرِد کاپلان نوشت: از آنجایی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، توافق هستهای ایران (برجام) را نقض کرده است، دیگر آمریکا در موضعی قرار ندارد که بتواند از برنامه هستهای ایران انتقاد کند. یکی از علامتهای غم انگیز سیاست خارجیِ ورشکستهِ دولت ترامپ این است که در اختلاف میان آمریکا و ایران بر سر توافق هستهای که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا، به دست آمد، ایران در موضع صحیح و آمریکا در موضع اشتباه قرار دارد و این مسئله نه تنها از لحاظ سیاسی و دیپلماتیک صادق است، بلکه از لحاظ حقوقی نیز صحت دارد (که موضع ایران صحیح و موضع آمریکا غلط است).
ایران نخستین کشوری نبود که این توافق را نقض کرد
نویسنده این مقاله اذعان کرد که این بسیار شگفت آور است که رسانههای خبری (در غرب) به ندرت به این مسئله که آمریکا ابتدا از این توافق خارج شد و ناقض آن بود، اشاره میکنند. در ماه مه ۲۰۱۸, دونالد ترامپ آمریکا را از این توافق خارج کرد. وی هیچ دلیل خوبی برای انجام این کار نداشت جز این که از این توافق خوشش نمیآمد. این در حالی بود که بازرسان بین المللی بارها گواهی داده بودند که ایرانیان از تمام بندهای این توافق پیروی کرده اند.
آنگاه ترامپ نه تنها تحریمهای اقتصادی را- که با امضای برجام برداشته شده بود- بار دیگر بر ایران تحمیل کرد، بلکه تحریمهای ثانویه را نیز بر هر کشور یا شرکتی که با ایران تجارت کند، اِعمال کرد. ترامپ این تحریمهای ثانویه را حتی به پنج قدرت جهانی- یعنی انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان، به انضمام اتحادیه اروپا- که این توافق را امضا کرده بودند، نیز تعمیم داد.
ایران الزامی به باقی ماندن در برجام ندارد
ایران حتی در پاسخِ بسیار باتأخیرش (پس از یک سال) به خروج ترامپ از برجام، این توافق را نقض نکرد,، زیرا بند ۳۶ برجام تصریح دارد که اگر یکی از امضا کنندگان این توافق بر این باور باشد که برخی دیگر از امضاکنندگانِ آن، به تعهدات خود براساس متن برجام عمل نمیکنند، آنگاه پس از برخی نشستها و رایزنی ها، این حق را پیدا میکند که عمل به تعهدات خود را متوقف کند.
این یک مسئله (حقوقیِ) بسیار روشن است که به سادگی قابل اثبات است.
ترامپ با خروج از برجام و تحمیل دوبارهِ تحریم ها، در واقع اعلام کرد که آمریکا دیگر به تعهدات خود در قبال این توافق عمل نخواهد کرد. به علاوه، کشورهای اروپایی که تحت تحریمهای ثانویه آمریکا قرار گرفتند نیز بااکراه همین کار را کردند (به تعهدات خود عمل نکردند).
از اینرو، بر اساس مفاد این توافق (برجام) ایران دیگر هیچ الزامی ندارد به تعهدات خود عمل کند.
امریکا از قبل برجام را نقض کرده بود
ترامپ حتی مدتها پیش از خروج آمریکا از برجام، ناقض این توافق بوده است. در ژوئیه ۲۰۱۷, ترامپ که برای اولین بار به عنوان رئیس جمهور آمریکا در نشست گروه ۲۰ شرکت کرده بود، سران کشورهای متحد آمریکا را تحت فشار قرار داد تا تجارت خود را با ایران متوقف کنند.
این نوع فشار آوردن بر آن کشورها، نقض مستقیم بند ۲۹ برجام بود,، زیرا در این بند به صراحت قید شده است که آمریکا و سایر امضا کنندگان برجام از هر سیاستی که مشخصاً با هدف تحت تـأثیرِ منفی قرار دادن عادی سازی مناسبات تجاری و اقتصادی با ایران طراحی شده باشد، با این تعهد که امضا کنندگان برجام نباید اجرای موفق این توافق را تضعیف کنند، ناسازگار است.
نویسنده این مقاله تأکید کرد: حتی پیش از نشست گروه ۲۰, ترامپ از همان ابتدای دوره ریاست جمهوری اش، بارها تهدید کرده بود که از برجام خارج خواهد شد که ناقض بند ۲۹ این توافق بود,، زیرا این تهدیدها سبب شده بود که شرکتهای اروپایی در تعامل با ایران درنگ و تردید کنند و نخواهند وارد روند عادی سازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران شوند. ترس از خروج آمریکا از برجام و احتمال بازگشت تحریمها باعث شد که شرکتهای اروپایی در ایران سرمایه گذاری نکنند,، زیرا بیم آن داشتند که پس از خروج آمریکا از برجام که ترامپ تهدید به انجام آن کرده بود، آن شرکتها مجبور شوند سرمایه گذاریهای خود را در ایران ناگهان متوقف کنند که برای آن شرکتها زیانهای مالی به دنبال خواهد داشت.
ترامپ در حال سوء استفاده از دلار است
اِعمال تحریمهای ثانویه علیه سایر کشورهایی که با ایران تجارت میکنند، ناقض روح و احتمالاً متن قوانین بین المللی است. البته سازمان ملل مجاز است کشورها یا شرکتهایی را که تحریمهای وضع شده از طریق قطعنامههای شورای امنیت (نه تحریمهای یکجانبهِ آمریکا) را نقض کنند، مجازات کند و این اقدامی مناسب (علیه آن کشورها یا شرکتهای ناقض تحریمهای سازمان ملل) است. شایان ذکر است که برجام خودش یکی از قطعنامههای سازمان ملل- موسوم به قطعنامه شماره ۲۲۳۱- است که در ژوئیه ۲۰۱۵, این توافق را به عنوان یکی از قوانین بین المللی، وضع کرد. این تقریباً در همان زمانی بود که آمریکا و پنج کشورِ دیگر این توافق چندملیتی را با ایران امضا کردند.
به عبارت دیگر، ترامپ در حال (سوءِ) استفاده از قدرت اقتصادی آمریکا- به ویژه برتری دلار آمریکا در سامانههای مالیِ جهانی- است تا بدین وسیله به صورتی کاملاً قلدرمأبانه، متحدان آمریکا را وادار کند که قوانین بین المللی را زیر پا بگذارند. این به مثابه راهزنی است. از اینرو، اگر زمانی (در آینده) اروپاییان و چینیها به استیلای دلار آمریکا در معاملات جهانی پایان دهند، مورخان میتوانند علت اصلی آن را به ستوه آمدنِ آنها از سیاست ضدایرانِ ترامپ عنوان کنند.
آمریکا باید به برجام باز گردد
این حقیقت که ترامپ و تیم دستیارانش همواره خاطرنشان میسازند که نقض برجام از سوی ایران به منزله تهدید امنیت ملی برای آمریکاست، به صورتی طعنه آمیز نشان میدهد که آنان (ناخواسته) اذعان میکنند که امضای برجام و حفظ آن، در واقع در راستای منافع امنیت ملی آمریکا قرار دارد.
ترامپ مدتهای مدید است که برجام را مورد انتقاد شدید قرار داده و همواره آن را «بدترین توافق تاریخ» خوانده است. اگر این ادعای ترامپ صحیح میبود، آنگاه نقض برجام از سوی ایران، امری بی اهمیت به حساب میآمد. چه چیز میتواند بدتر از پیروی از بدترین توافق تاریخ باشد؟
شایان ذکر است که تیم سابق امنیت ملی ترامپ، شامل جیمز ماتیس، وزیر دفاع پیشین آمریکا، رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه سابق این کشور، و اچ آر مک مستر، مشاور امنیت ملی وقت کاخ سفید، جملگی به ترامپ توصیه میکردند که به این توافق (برجام) پایبند باقی بماند زیرا به طور کلی این توافق به نفع آمریکاست.
علاوه بر این، تمامی سران کشورهای متحد آمریکا و بسیاری از افسران نظامی و اطلاعاتیِ اسرائیل (رژیم صهیونیستی) از ترامپ میخواستند در این توافق باقی بماند.
برجام سطح غنی سازی اورانیوم ایران را به خلوص ۳/۶۷ درصد محدود کرده بود. اورانیومی که بتوان از آن برای تولید سلاح هستهای استفاده کرد، میبایست تا سطح ۹۰ درصد غنی سازی شود. البته اگر در یک آزمایشگاه، سطح غنی سازی اورانیوم به ۲۰ درصد برسد، مابقیِ غنی سازیِ آن (تا سطح ۹۰ درصد) میتواند نسبتاً سریع انجام شود.
هنوز زمان برای بازگرداندن ایران به پیروی از این توافق (برجام) وجود دارد,، اما آمریکا نیز باید به پیروی از همین توافق بازگردد.
شاید ترامپ بر این باور بوده باشد که کمپین «فشار حداکثری» ایران را وادار خواهد ساخت که درباره یک توافق «بهتر» مذاکره کند,، اما چنین نشد، بلکه این کمپین صرفاً باعث سختتر شدن عزم ایران شده است.
نویسنده این مقاله خاطرنشان کرد: مشاوران اولیه ترامپ به او میگفتند که یک توافق محتملِ دیگری که بهتر از این توافق (برجام) باشد وجود ندارد. این در حالی است که نظر مشاوران کنونی ترامپ، به ویژه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، و جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، مخالف نظر مشاوران اسبق وی است.
نویسنده این مقاله در خاتمه افزود: هم اکنون سناریویی تقابلِ ایران و آمریکا در حال هویدا شدن در برابر چشمان ماست. یک نفر میبایست پادرمیانی کند.