به گزارش شبکه خبری هزاره سوم،همایون اسعدیان که امسال بهعنوان یکی از اعضای هیأت انتخاب به تماشای تعداد زیادی از آثار تولیدشده سینمای ایران در سال گذشته نشسته، بر این باور است که فیلم اولیها امید سینمای ما در آینده هستند و به همین دلیل حضورشان در جشنواره فیلم فجر نیز مهم انگاشته میشود. در دومین شماره از فجرنامه پای صحبتهای همایون اسعدیان نشستیم تا درباره اهمیت بخش نگاه نو و چالشهای این بخش از نگاه او بیشتر آشنا شویم.
میخواهیم بحثمان را از اهمیت فیلمهای اول در جشنواره فیلم فجر شروع کنیم، به نظر شما بخش نگاه نو چقدر در جشنواره مهم است و حضور فیلمهای اول در این رویداد چقدر میتواند در جشنواره تاثیرگذار باشد؟
به نظرم شاید بهتر باشد از زاویه کلانتر به این موضوع نگاه کنیم و درباره اهمیت فیلمهای اول در سینما صحبت کنیم. سینمای هر کشوری امید و نگاهش به آینده و نسل جدیدی است که قرار است بیاید و فعالیت کند. گذشتگان، چه بزرگان سینما و چه فعالان بدنه تکلیفشان روشن است و البته نمیخواهیم نفیشان کنیم اما همهمان آرزوی آیندهای خوب برای سینمایمان داریم و نسل جدید ما قرار است اتفاقات روشن و تازهای را رقم بزنند. این نسل قرار است نسلی باشد که از قبلیها بهتر باشند و سینمای ایران را روزبهروز پربارتر کنند. نمود این مسئله را طبیعتا میتوانیم در یک جشنواره ببینیم. در واقع در ارزیابی که هر سال در جشنواره صورت میگیرد دستمان میآید که نگاه جوان سینمای ایران در چه مسیری قرار گرفته است. این بخش در بیشتر جشنوارههای جهان هم با اسمهای مختلف وجود دارد که در واقع به نوعی به کشف استعدادهای جدید و نگاه نو میپردازد. ما نیز اسم آن را فیلم اولی یا نگاه نو گذاشتهایم. بنابراین از این منظر، این بخش برای من بهعنوان یک فیلمساز که جزو قدیمیهای این سینما شدم و قرار نیست امیدی به من باشد، جذاب است که بدانم نسل جدید سینمای ما چه جمعبندی دارد. به همین دلیل معتقدم بخش فیلمهای اول نه تنها برای جشنواره که برای سینمای ایران باید اهمیت داشته باشد.
پس میتوانیم بگوییم این بخش در کشف استعدادهای آینده سینمای ایران میتواند تاثیرگذار باشد؟
بله صد در صد اینگونه است و علاوه بر کشف استعدادها در اینکه سینمای ما چه مسیری را میرود، نیز تاثیر میگذارد. یادمان باشد که خیلی از فیلمهای فیلمسازهای شاخص امروزمان، مثل سعید روستایی، نیما جاویدی، خانم آبیار، برادران محمودی و دوستان دیگری که الان نام همهشان را در ذهن ندارم و امروز همهمان منتظریم تا فیلمهای بعدیشان را ببینیم، در همین بخش حضور داشتند و ما با آنها آشنا شدیم. همه آنها در بخش نگاه نو جشنواره به بهترین شکل دیده شدند و توانستند جایگاه خودشان را پیدا کنند.
در تمام این سالها بخش نگاه نو در کشف استعدادها موثر بوده و کارگردانهایی که جایزه فیلم اول را از جشنواره گرفتند در آینده نیز درخشان ظاهر شدند، البته کارگردانهایی مثل اصغر فرهادی هم بودند که از فجر جایزه نگرفتند اما در ادامه درخشیدند. با این اوصاف به نظرتان اهمیت جایزه این بخش برای یک کارگردان فیلم اولی تا چه اندازه است؟
جایزه برای جوانان هم جنبه مثبت میتواند داشته باشد هم منفی. ما در سینمای ایران همیشه از این حرفها میشنویم که عدهای میگویند جشنواره وسیمرغ برای من مهم نیست، اما واقعیت این است که همه ما علاقهمندیم که این سیمرغ را که متعلق به جشنواره فجر خودمان است، داشته باشیم و به همین دلیل برایش زحمت میکشیم. همواره کارگردان، بازیگر و دیگر عوامل سالها تلاش میکنند تا بتوانند این سیمرغ را به کارنامه افتخاراتشان اضافه کنند. طبیعتا سیمرغ برای یک فیلم اولی نیز میتواند سکوی پرتاب بسیار خوبی باشد و به او انگیزه بدهد. اما گاهی اوقات هم این جایزه میتواند تاثیر منفی داشته باشد، چرا که باعث میشود کارگردان جوان فکر کند من در قدم اول به جایگاهی رسیدم که دیگران برایش سالها زحمت کشیدند. این اتفاق ممکن است او را غره و یا از مسیر دور کند. البته ما سعی میکنیم از زاویه بد به این موضوع نگاه نکنیم و این بُعد را ببینیم که فیلم اول با هر سنوسالی که کارگردان دارد در یک پکیج مشخص دیده خواهد شد. طبیعتا عدهای نظارهگر این هستند تا ببینند چه کسانی وارد این بخش شدند، همین مسئله میتواند جذاب باشد و در این جمع کوچک نیز رقابتی به وجود میآید. ما به تعبیر داوران آن دوره از جشنواره میتوانیم بگوییم عدهای با استعدادتر از دیگران بودند. من بر این باورم که حضور در بخش نگاه نو جشنواره فیلم فجر برای خیلیها مهم است، همانطور که رقابت در بخش نگاه نو جشنواره کن هم برای عده زیادی اهمیت دارد.
انتخاب فیلمهای اول بر اساس ملاک پروانه ساخت آنها موضوعی است که در سالهای اخیر به چالشی جدی تبدیل شده است. امسال هم فیلمهایی در این بخش حضور دارند که تجربه چندم کارگردانشان هستند، اما به صرف این معیار در بخش نگاه نو حضور دارند. چقدر با این معیار برای انتخاب در این بخش موافق هستید و اساساً آن را درست ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است که در جشنواره، ما با آییننامههایی جلو میرویم که مربوط به سالها پیش است. ما زمانی نگاتیو 35 میلیمتری داشتیم و به کسانی که با آن کار میکردند میگفتیم پروانه سینمایی دارند. در کنار آن دوستانی بودند که فیلمهای ویدیویی میساختند و بعضی وقتها آن را تبدیل به 35 میلیمتری میکردند، اما الان نگاتیو 35 میلیمتری دیگر وجود خارجی ندارد و همه ما با ویدیو کار میکنیم اما باز هم حرف از پروانه ساخت ویدئویی و پروانه ساخت سینمایی است.
من در جریان هستم که در وزارت ارشاد سالهاست که این بحث وجود دارد و حرف از پروانه ساخت تولید فیلم است. اینکه یک فیلم در شبکه نمایش خانگی پخش شود، وارد سینما شود یا در گروه هنر و تجربه اکران شود و غیره در ماهیت فیلم بودن و کارگردان بودن تاثیری ندارد. این بحث همیشه بوده اما متاسفانه تا به امروز اجرا نشده و باعث شده هر سال در جشنواره با این معضل روبرو شویم.
البته من باور ندارم که کسی مانع این قضیه است، صادقانه اگر بخواهم بگویم ما هر سال چه در جشن خانه سینما و چه جشنواره فیلم فجر با معایبی روبهرو میشویم و میگوییم حتماً آن را برای سال دیگر درست میکنیم اما وقتی جشنواره تمام میشود، همهمان به دنبال زندگیمان میرویم و تا سال دیگر صبر میکنیم و دوباره میخواهیم شروع کنیم. در این مدت هم قضیه را فراموش میکنیم چون انگار ما به نوعی به پشت گوش انداختن مشکلات عادت کردهایم. اما من معتقدم باید هر مشکلی را سر وقتش حل کرد. امسال هم همانطور که اشاره کردید از روز اول با لیستی روبهرو بودیم که فیلم اول کارگردانشان نبود. آییننامه جشنواره فجر این فیلمها را فیلم اول حساب نمیکند چرا که این آییننامه میگوید حتی اگر من فیلمی با پروانه ویدیویی یا حتی بدون پروانه ساخته باشم و با آن در مجامع بینالمللی شرکت کرده باشم فیلم اولم حساب نمیشود، اما این مسئله با آییننامه ارشاد تناقض دارد چرا که آییننامه ارشاد میگوید فیلم باید پروانه ساخت سینمایی گرفته باشد. این تناقضها مشکلاتی را ایجاد میکند که امسال نیز با آن مواجه شدیم. بنابراین ما باید یکبار برای همیشه تکلیفمان را با این مسئله روشن کنیم ودیگر تفاوتی میان نمایش خانگی، ویدیو و سینما وجود نداشته باشد. هر کسی یک فیلم سینمایی 90 دقیقهای تولید کرده باشد، اثرش فیلم حساب میشود و سازندهاش هم به عنوان کارگردان اثر شناخته میشود. به نظرم خیلی بد است که در جشنوارههای خارجی نام کارگردان بهعنوان سازنده سومین اثر بیاید اما در جشنواره فجر او را فیلمساز اول حساب کنیم.
شاید چشم امید خیلی از کارگردانان بخش نگاهنو به حضور در جشنواره باشد و انتخابهای اعضای هیأت انتخاب میتواند در سرنوشت و آینده یک فیلمساز تاثیرگذار باشد. مسئولیت هیأت انتخاب در انتخاب فیلمهای بخش نگاه نو چقدر سنگین است؟
این مسئولیت فقط به انتخاب فیلمهای اول برنمیگردد. اگر بخواهیم به شکل جامعتری به این موضوع نگاه کنیم باید به نکتهای اشاره کنم که این مسئولیت سنگین در انتخاب فیلمهای بخش سودای سیمرغ و حتی دوستانی که بعداً در بخش داوری قرار میگیرند وجود دارد. البته ممکن است فیلم کارگردانی انتخاب نشود و او دلخور شود، اما باید قواعد بازی را بپذیریم. وقتی وارد مسابقه میشویم، باید آگاه باشیم که این مسابقه برد و باخت دارد؛ آن هم در مسابقات هنری که تفاوتهای زیادی با یک مسابقه ورزشی دارد. در مسابقات هنری علاوه بر ملاکها و معیارهای حرفهای، سلائق کسانی که چه در مرحله انتخاب و چه در مرحله داوری آثار را انتخاب میکنند دخیل است. طبیعتاً ممکن است در صورت برنده نشدن دلخور شویم، اما نباید بعداً سر و صدا کنیم و به کسی اتهام بزنیم.
نه تنها من، قطعاً تمام دوستانی که امسال به تماشای فیلمهای جشنواره مینشینند، برای انتخابشان تعهد اخلاقی دارند. مطمئن باشید آنها آنقدر با خودشان کلنجار میروند که وقتی لیست 10 نفره فیلمهای بخش نگاه نو را اعلام میکنند، خودشان دچار عذاب وجدان نباشند یا فکر کنند حق کسی را ضایع کردند. من به ضرس قاطع عرض میکنم اگر هیأت انتخاب دیگری هم در بخش نگاه نو بود، قطعاً لیستی که امسال اعلامشده را با حداقل تفاوت اعلام میکرد و 80 درصد فیلمهای انتخابشده، تفاوتی با آثاری که در حال حاضر در این بخش حضور دارند، نداشت. ممکن است در یکی دو فیلم این تفاوت وجود داشت که آن هم به دلیل سلیقههای متفاوت است و کاملاً هم طبیعی است.
ملاکهای انتخاب فیلمهای اول چقدر با انتخاب فیلمهای بخش اصلی متفاوت است؟ در واقع سختگیری درباره این فیلمها بیشتر است یا به دلیل اینکه این آثار تجربه اول کارگردانشان محسوب میشوند با کمی چشمپوشی درباره آنها عمل میشود؟
ملاکها اصلاً فرق نمیکند، من فرض را بر این میگذارم که جشنواره فجر قرار است فقط با 35 یا 36 کارگردانی که فیلم اولشان را ساختند برگزار شود و من قرار است از میان آنها 10 فیلم را انتخاب کنم. ملاک حرفهای و استاندارد من در انتخاب فیلم اول یک کارگردان با فیلم دوم او هیچ تفاوتی ندارد. قرار نیست بگوییم چون فیلم اول یک کارگردان است مثلاً اشتباهاتش را نادیده بگیریم. اگر هم قرار است سعهصدر و چشمپوشی صورت بگیرد، باید درباره هر 36 فیلم این اتفاق بیفتد و تساهل و تسامح به صورت یکسان رعایت شود.
صادقانه میگویم که پیشرفت تکنولوژی، دانش جوانان ما و آگاهیشان به سینمای جهان به گونهای شده که واقعاً نمیتوان به فیلمهای اول به شکل مدرسهای نگاه کرد و ایرادهای ابتدایی از آنها گرفت. چرا که همهشان فیلمسازهای خوبی شدند، ما در این بخش با فیلمسازهای آماتور که فیلمهای غلط ساختند روبهرو نیستیم. همه فیلمهایی که ما در این بخش دیدیم، از نظر من استاندارد بودند. اما باید توجه داشته باشیم که بین این سی و خردهای فیلم استاندارد قرار است 10 اثر در مسابقه باشد، همانطور که از میان بیش از 60 فیلم بخش مسابقه اصلی قرار است در نهایت 22 فیلم انتخاب شوند. این به این معنا نیست که کسانی که فیلمشان انتخاب نشده اثر بدی ساختند.