به گزارش شبکه خبری هزاره سوم به نقل از الف؛
ناترازی گاز موضوع تازهای نیست و چند سالی است که در فصل زمستان کشور را دچار چالشهایی میکند که برونرفت از آن کار مشکلی است و این مسألهای است که در طول سالیان دراز و بر اثر بیتوجهیهای رفته بر آن و همچنین عدم بهینهسازی ایجاد شده است و امروز کشور در شرایطی است که باید هرچه زودتر برای آن چارهای بیندیشد.
متأسفانه با سردتر شدن هوا این ناترازی بیشتر و بیشتر خودش را نشان میدهد تا جایی که بنابر اظهارات وزیر نفت در پیک سرما در ایران، تراز گاز کشور به میزان 200 میلیون متر مکعب در روز منفی خواهد شد که بدین معناست که مصرف به میزان 200 میلیون متر مکعب از تولید پیشی خواهد گرفت.
این شرایط، آن هم برای کشوری که دارای ذخایر عظیمی از گاز است، شرایط ناگواری است چرا که نشان از سوء مدیریت، در طول سالیان میدهد. اگرچه دولت در این زمستان، تمام تلاش خود را در جهت بهینهسازی میکند اما این ناترازی، تأثیرات منفی خود را بر بخشهای مختلف کشور گذاشته و میگذارد.
با توجه به اینکه اولویت در زمستان، تأمین گاز بخش خانگی است و مصرف هم در این بخش، به شکل افسارگسیختهای بالاست، صنایعی که برای کشور ارزآوری میکنند و همچنین نیروگاهها، دچار مشکلات عدیدهای میشوند.
در فصل سرما، با توجه به کمبود گاز و اولویت تأمین گاز خانگی، گاز نیروگاهها و صنایع محدود شده و آنها مجبور به استفاده از سوختهای جایگزین هستند.
طبق برنامهریزی وزارت نفت و وزارت نیرو، عمده این تراز منفی گاز از طریق محدودیت گازرسانی به نیروگاهها و جبران آن با سوخت مایع (گازوئیل و مازوت) جبران خواهد شد تا حداقل آسیب به صنایع تولیدی کشور وارد شود.
طبق گزارش شرکت ملی گاز در سال گذشته، حدود 50 درصد از سوخت موردنیاز نیروگاهها در 4 ماه سرد سال با گازوئیل و مازوت تأمین شده است. در 4 ماه سرد سال، مجموعا 7.23 میلیارد لیتر گازوئیل و 4.83 میلیارد لیتر در نیروگاهها سوزانده خواهد شد تا با جبران کمبود سوخت گاز طبیعی در کشور، جریان تولید برق در فصل زمستان دچار اختلال نشود.
سوزاندن مازوت و گازوئیل نیز عدمالنفعهایی به همراه دارد؛ طبق آمار بورس انرژی قیمت هر لیتر گازوئیل و مازوت صادراتی ایران معادل 0.78 و 0.47 سنت است که در صورت سوزاندن آن در نیروگاهها در مجموع منجر به عدمالنفع 8 میلیارد دلاری کشور خواهد شد.
این اعداد و ارقام به وضوح نشان میدهند که ناترازی گاز، تا چه اندازه توانسته به اقتصاد کشور ضربه بزند. این در حالی است که اقتصاد کمرمق ایران، با هدر دادن چنین منابعی در داخل، بیش از پیش توان خود را از دست میدهد. در واقع میتوان اینطور گفت که با تمام تلاشهای صورت گرفته در دولت، هنوز میزان تولید از میزان مصرف عقب است و لزوم ریشهیابی این مسأله، باید در اولویت قرار بگیرد چرا که طبق آمار موجود، ایران به اندازهی کل اتحادیهی اروپا گاز مصرف میکند!
تقریبا همه خسارت حاصل از کمبود گاز در کشور در ماههای سرد سال را نیروگاهها با مصرف سوخت مایع پوشش میدهند و عدمالنفع ناشی از محدودیت از خوراک پتروشیمیها و صنایع سیمان و فولاد هر یک کمتر از یک میلیارد دلار برآورد میشود. در مجموع به نظر میرسد، عدمالنفع ایران از زمستان امسال حدود 10 میلیارد دلار باشد، رقمی که میتوانست با برنامهریزی دولت در حوزه بهینهسازی مصرف سوخت، به جای هدررفت در نیروگاهها و صنایع، برای کشور ارزآوری به همراه داشته و منجر به کنترل بازار ارز شود.
با وجود این عدمالنفعها، ناصر اسکندری، معاون راهبری تولید شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی طی سخنانی اظهار کرده است: «یکی از هزینههای تولید برق، هزینه تعمیر و نگهداری است که مصرف مازوت در واحدهای نیروگاهی این هزینه را تا 24 درصد افزایش میدهد چرا که میزان سولفور استفاده شده در مازوت بسیار بالاست که این ماده زمینه خورندگی بسیار زیاد رد تجهیزات نیروگاهی را به وجود میآورد.»
ایران در حالی که میتوانست با صادرات مازوت و گازوئیل به اقتصاد کشور کمک کنیم، با وجود ناترازی گاز و عدم بهینهسازی مصرف، مجبور است آنها را در داخل مصرف کند و علاوه بر محروم شدن از سودهایی که میتواند از صادرات داشته باشد، خسارتهای به بار آمده از استفادهی مازوت در نیروگاهها را هم باید پرداخت کند. در واقع عدم بهینهسازی مصرف سوخت، یک بازی دو سر باخت است که هرچه زودتر باید برای آن چارهای اندیشیده شود.، یک بازی دو سر باخت است
ناترازی گاز موضوع تازهای نیست و چند سالی است که در فصل زمستان کشور را دچار چالشهایی میکند که برونرفت از آن کار مشکلی است و این مسألهای است که در طول سالیان دراز و بر اثر بیتوجهیهای رفته بر آن و همچنین عدم بهینهسازی ایجاد شده است و امروز کشور در شرایطی است که باید هرچه زودتر برای آن چارهای بیندیشد.
***
متأسفانه با سردتر شدن هوا این ناترازی بیشتر و بیشتر خودش را نشان میدهد تا جایی که اظهارات وزیر نفت در پیک سرما در ایران، تراز گاز کشور به میزان 200 میلیون متر مکعب در روز منفی خواهد شد که بدین معناست که مصرف به میزان 200 میلیون متر مکعب از تولید پیشی خواهد گرفت.
این شرایط، آن هم برای کشوری که دارای ذخایر عظیمی از گاز است، شرایط ناگواری است چرا که نشان از سوء مدیریت، در طول سالیان میدهد. اگرچه دولت در این زمستان، تمام تلاش خود را در جهت بهینهسازی میکند اما این ناترازی، تأثیرات منفی خود را بر بخشهای مختلف کشور گذاشته و میگذارد.
با توجه به اینکه اولویت در زمستان، تأمین گاز بخش خانگی است و مصرف هم در این بخش، به شکل افسارگسیختهای بالاست، صنایعی که برای کشور ارزآوری میکنند و همچنین نیروگاهها، دچار مشکلات عدیدهای میشوند.
در فصل سرما، با توجه به کمبود گاز و اولویت تأمین گاز خانگی، گاز نیروگاهها و صنایع محدود شده و آنها مجبور به استفاده از سوختهای جایگزین هستند.
طبق برنامهریزی وزارت نفت و وزارت نیرو، عمده این تراز منفی گاز از طریق محدودیت گازرسانی به نیروگاهها و جبران آن با سوخت مایع (گازوئیل و مازوت) جبران خواهد شد تا حداقل آسیب به صنایع تولیدی کشور وارد شود.
طبق گزارش شرکت ملی گاز در سال گذشته، حدود 50 درصد از سوخت موردنیاز نیروگاهها در 4 ماه سرد سال با گازوئیل و مازوت تأمین شده است. در 4 ماه سرد سال، مجموعا 7.23 میلیارد لیتر گازوئیل و 4.83 میلیارد لیتر در نیروگاهها سوزانده خواهد شد تا با جبران کمبود سوخت گاز طبیعی در کشور، جریان تولید برق در فصل زمستان دچار اختلال نشود.
سوزاندن مازوت و گازوئیل نیز عدمالنفعهایی به همراه دارد؛ طبق آمار بورس انرژی قیمت هر لیتر گازوئیل و مازوت صادراتی ایران معادل 0.78 و 0.47 سنت است که در صورت سوزاندن آن در نیروگاهها در مجموع منجر به عدمالنفع 8 میلیارد دلاری کشور خواهد شد.
این اعداد و ارقام به وضوح نشان میدهند که ناترازی گاز، تا چه اندازه توانسته به اقتصاد کشور ضربه بزند. این در حالی است که اقتصاد کمرمق ایران، با هدر دادن چنین منابعی در داخل، بیش از پیش توان خود را از دست میدهد. در واقع میتوان اینطور گفت که با تمام تلاشهای صورت گرفته در دولت، هنوز میزان تولید از میزان مصرف عقب است و لزوم ریشهیابی این مسأله، باید در اولویت قرار بگیرد چرا که طبق آمار موجود، ایران به اندازهی کل اتحادیهی اروپا گاز مصرف میکند!
تقریبا همه خسارت حاصل از کمبود گاز در کشور در ماههای سرد سال را نیروگاهها با مصرف سوخت مایع پوشش میدهند و عدمالنفع ناشی از محدودیت از خوراک پتروشیمیها و صنایع سیمان و فولاد هر یک کمتر از یک میلیارد دلار برآورد میشود. در مجموع به نظر میرسد، عدمالنفع ایران از زمستان امسال حدود 10 میلیارد دلار باشد، رقمی که میتوانست با برنامهریزی دولت در حوزه بهینهسازی مصرف سوخت، به جای هدررفت در نیروگاهها و صنایع، برای کشور ارزآوری به همراه داشته و منجر به کنترل بازار ارز شود.
با وجود این عدمالنفعها، ناصر اسکندری، معاون راهبری تولید شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی طی سخنانی اظهار کرده است: «یکی از هزینههای تولید برق، هزینه تعمیر و نگهداری است که مصرف مازوت در واحدهای نیروگاهی این هزینه را تا 24 درصد افزایش میدهد چرا که میزان سولفور استفاده شده در مازوت بسیار بالاست که این ماده زمینه خورندگی بسیار زیاد رد تجهیزات نیروگاهی را به وجود میآورد.»
ایران در حالی که میتوانست با صادرات مازوت و گازوئیل به اقتصاد کشور کمک کند، با وجود ناترازی گاز و عدم بهینهسازی مصرف، مجبور است آنها را در داخل مصرف کند و علاوه بر محروم شدن از سودهایی که میتواند از صادرات داشته باشد، خسارتهای به بار آمده از استفادهی مازوت در نیروگاهها را هم باید پرداخت کند. در واقع عدم بهینهسازی مصرف سوخت، یک بازی دو سر باخت است که هرچه زودتر باید برای آن چارهای اندیشیده شود.