به گزارش شبکه خبری هزاره سوم آرمان نوشت:
آذرماه 92 وزیر کشور از طرحی خبر داده بود که به موجب آن قرار بود مدیریت استانی، منطقهای شود. وزیر کشور پیشبینی کرد به موجب این طرح تغییر شیوه مدیریت استانها و شکلگیری نظام منطقهای، تصمیمگیریهای استانی تسهیل شده و موانع بروکراتیک از پیش روی توسعه مناطق مختلف کشور برداشته میشود. این طرح هرچند هنوز از سوی وزیر کشور بهطور کامل رونمایی نشده اما معاون وزیر کشور، جواد ناصریان دیروز اجرای این طرح را قطعی اعلام کرد. بهنظر میرسد این طرح با هدف کوچکسازی دولت مطرح شده باشد و نظر به منطقهبندی مدیریت استانی دارد.
جلسه رای اعتماد رحمانیفضلی
رحمانیفضلی البته در جلسه رای اعتماد در مجلس، نشان داد که موافق تقسیمات کشوری موجود نیست. او در آن جلسه خطاب به نمایندگان گفت: «شرایط کنونی برای تقسیمات کشوری جوابگو نبوده و اتفاقاتی افتاده که قانون مصوب 1362 نیز رعایت نشده است. یقینا ما باید طرح جامع تقسیمات کشوری را با سرعت آماده کرده و بعد از تائید شما نمایندگان آن را عملی کنیم. به این ترتیب شاید بتوان نظام مدیریت منطقهای را گام نخست، وزیر کشور برای تحقق وعده او یعنی دستیابی به طرح جامع تقسیمات کشوری دانست؛ طرحی که شاید بتواند یکبار برای همیشه به آزمون و خطا در شیوه مدیریت مناطق مختلف کشور پایان دهد».
چیزی که نمیدانیم
با این همه باید دید طی 107 سالی که از تقسیمات کشوری به شیوه مدرن در ایران میگذرد، برای رسیدن به یک نظام جامع تقسیمات کشوری چه مسیری طی شده است که اکنون رحمانیفضلی نظر به اصلاح وضع موجود دارد. دیروز جواد ناصریان، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی وزیر کشور از تقسیمبندی استانهای کشور به 5 منطقه خبر داد و گفت: استانهایی که دارای اشتراکات و همجواری هستند به منظور همافزایی و تبادلتجربه در یک منطقه قرار گرفتهاند و جلسات مشترکی را برگزار میکنند.
انتقادها به این طرح
معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی وزیر کشور هدف از تقسیمبندی استانها را ایجاد همافزایی، انتقال تجربهها، تبادلاطلاعات و توسعه منطقهای دانست و گفت: یکی از برنامهها که توسط وزیر کشور ابلاغ شده، این بود که بتوانیم استانها را به چند منطقه تقسیم کنیم و استانها از تجربههای یکدیگر بهره بگیرند.
ناصریان گفت: یکی از مهمترین اهداف این بود که بهجای توسعه خود استانها، منطقهها را توسعه دهیم و این مهم یکی از اولویتها بهحساب میآید و تشکیل 5 منطقه باعث شد تا بهجای آنکه استانها مسیر طولانی را طی کرده و برای رفع مشکلات به تهران بیایند، موضوعات مشترک خود را با استانهای همجوار مطرح کنند و راهحل مناسب را بیندیشند.
وی با بیان اینکه در منطقهبندی استانهای کشور به همجواری، محل جغرافیایی و اشتراکات توجه شده است، از برگزاری جلسات مرتب بررسی استانهای تقسیمشده به 5 منطقه هر دو ماه یکبار خبر داد و گفت: این جلسات هر 2 ماه یک بار و به صورت چرخشی در استانهای زیرمجموعه هر منطقه برگزار میشود و در هر جلسه استاندار استان میزبان ریاست جلسه را برعهده دارد. البته این طرح مخالفانی هم دارد که معتقدند این طرح به موقعیتهای قومی و زمانی توجهی ندارد.
از ایالات چهارگانه تا کشوری با 31 استان
سابقه تقسیمات کشوری در ایران هرچند به تاریخ شکلگیری حکومت مادها و بعد، استقرار هخامنشیان بازمیگردد، اما آنچه امروزه شکل قانون به خود گرفته و نحوه ارتباط مناطق مختلف کشورمان به یکدیگر را نظم میدهد، مربوط به انقلاب مشروطه و تحولات پس از آن طی یک قرن گذشته است. در آن دوره ایران از چهار ایالت و 23 ولایت تشکیل شده بود و شامل ایالت آذربایجان، ایالت خراسان و سیستان، ایالت فارس و ایالت کرمان و بلوچستان میشد. سه دهه بعد از تصویب اولین قانون تقسیمات کشوری، در سال 1316 دومین قانون، واحد تقسیمات را بهجای «ایالت» به «استان» تغییر داد و استانهای ششگانهای شامل استان شمال غرب، استان شمال، استان غرب، استان جنوب، استان شمالشرق و استان مکران تشکیل شد. تعداد این استانها البته دو ماه بعد به 10 عدد رسید و روند تغییرات استانها و مرزهای آن ادامه یافت تا در سال 1362 سومین قانون تقسیمات کشوری به تصویب رسید.
آمادگی مجلس برای کمک به دولت برای اصلاح مدیریت استانی
اظهارات آذرماه سال گذشته رحمانیفضلی همزمان شد با صدور بخشنامه جدیدی از سوی دولت که فرمان کوچکسازی دولت را صادر میکرد. این بخشنامه که حکایت از عزم قوه مجریه برای توقف فرآیند فربهسازی خود داشت، درحالی صادر شد که سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایده اداره منطقهای کشور را گامی به سوی کوچکسازی دولت ارزیابی کرد. حسین نقویحسینی درباره طرحی که وزیر کشور از آغاز مطالعه روی آن خبر داده بود، به جامجم گفت: اکنون رابطه استانها با مرکز جهت تصمیمگیری و توسعه هر استان، یک مشکل محسوب شده و برای مواجهه با آن دو رویکرد را میتوانیم در پیش بگیریم. یک راه این است که روند تقسیمات و تعداد استانها و شهرهایمان را بیشتر توسعه دهیم و بر حجم کنونی تقسیمات کشوری بیفزاییم تا بخشهای بیشتری داشته باشیم و هر یک بتوانند بهطور مستقل با پایتخت ارتباط داشته باشند، اما رویکرد دیگر آن است که نحوه مدیریت و رابطه استانها با مرکز را اصلاح کنیم؛ بهطوری که بتوانیم از حجم عظیم دستگاههای دولتی کم کرده و ایده کوچکسازی دولت را محقق کنیم.