فرید زکریا خبرنگار شبکه خبری بیبیسی در سطوحی در روزنامهی واشنگتن پست نوشت : پس از آنکه ایران و گروه 1+5 توافق هستهای ژنو را امضا کردند انتظارات بالا گرفت. این انتظارات در روزهای اخیر پس از این که مقامات ایرانی اظهارات علنی سرسختانهای را بیان کردند و نخست وزیر اسراییل بار دیگر مخالفت خود را با هرگونه توافقی اعلام کرد کاهش یافت. این به این مفهوم نیست که توافق نهایی با ایران غیر ممکن است، اما به این مفهوم است که تهران و غرب هر دو باید به این فکر کنند که چگونه میتوانند بر این شکاف عمیق که بین آنها وجود دارد فایق آیند و علاوه بر آن از مانعی که با آن روبرو خواهند شد و در واقع در داخل وجود دارد فایق آیند.
بیشترین اظهارات ایرانیان که توجهات را به خود جلب کرد اظهارات وزیر امور خارجه و رئیس جمهور این کشور بود. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجهی ایران در گفت و گو با سیانان گفت که بر خلاف آنچه واشنگتن بارها ادعا کرده است " ایران با برچیدن چیزی موافقت نکرده است" . حسن روحانی رئیس جمهور ایران نیز در گفت و گو با سیان ان توضیح داد که ایران هیچ یک از سانتریفیوژهای موجودش را نابود نخواهد کرد.
وی علاوه بر آن به من گفت که ایران راکتور آب سنگینش در اراک را تعطیل نخواهد کرد.
ایران و آمریکا در زمینهی یک توافق قابل قبول دیدگاههای کاملا متفاوتی دارند. من بر اساس گفت و گویم با روحانی و همینطور صحبتهایم با سایر مقامات ایرانی احساس میکنم که دیدگاه ایران چنین است: ایران اطمینان و مدارکی به دنیا ارائه میکند که نشان میدهد برنامهی هسته ایاش غیر نظامی است. این یعنی ایران اجازهی بازرسیهای سرزدهی بی سابقهای را از همه تاسیساتش میدهد. این پروسه آغاز شده است. توافق موقتی از بازرسان بینالمللی میخواهد که از کارخانههای تولید سانتریفیوژ ایران و معادن و سایر کارخانهها بازدید کنند و در هفتهای که گذشت برای اولین بار پس از حدود یک دهه بازرسان وارد معادن ایران شدند.
اما مقامات ایران مصمم هستند هیچ گونه محدودیتی را روی برنامهی هستهایشان نپذیرند. آنها اغلب دربارهی اهمیت این که با ایران مانند هر کشور دیگر امضا کنندهی معاهدهی منع گسترش تسلیحات هستهیی رفتار شود ، صحبت میکنند که از نظر آنها یعنی داشتن حق غنی سازی اورانیوم برای تولید برق.
در واقع این معاهده اشاره مستقیمی به فعالیتهای غنی سازی ندارد. بسیاری کشورها که دارای نیروگاه هستهیی هستند غنی سازی نمیکنند و برخی دیگر میکنند و به همین دلیل ایران میتواند به طور منطقی بگوید که غنی سازی تاکنون یک فعالیت مجاز بوده است. تنهاشرطی که معاهده انپیتی عنوان میکند این است که همهی تولیدات هستهیی " باید برای مقاصد صلح آمیز باشد" . دیدگاه آمریکا دربارهی توافق نهایی کاملا متفاوت است و از این فرضیه نشات میگیرد که ایران باید گامهای ویژهای را بردارد تا اعتماد لازم دربارهی صلح آمیز بودن برنامهاش را به وجود آورد. آمریکا به ایران اجازه می دهد که اورانیوم را تا سقف 5 درصد غنی سازی کند. جدا از آن تهران باید هزاران سانتریفیوژ موجودش را برچیند و راکتور آب سنگینش را تعطیل کند.
هر دو طرف باید به دقت دربارهی نگرانیهای اصلیشان فکر کنند. روابط ایران باید با این حقیقت که کشورشان با رفتار متفاوتی روبرو است و دلیل خوبی نیز برای این کار وجود دارد کنار بیایند. ایران برنامهای دارد که مشکوک است. یک سرمایهگذاری گسترده( برای تولید میزان کمی برق.) و در گذشته پنهان کاریهایی کرده است. از طرفی واشنگتن باید درک کند که اگر چه در زمینهی بازرسیها بیشتر از آنچه تصور میکرد امتیاز دریافت خواهد کرد ، در زمینهی عقب راندن برنامهی فعلی ایران با مصالحه کمتری روبرو خواهد شد.
مصالحات خلاقانهای وجود دارد که میتواند بسیاری از شکافها را برطرف کند.
به گفته برخی تحلیلگران آمریکایی، میتوان سانتریفیوژها را بدون نابود کردنشان تعطیل کرد. در واقع ایران بیش از 19 هزار و 800 سانتریفیوژ نصب شده دارد که تعداد کمی از آنها فعال هستند.
برخی مصالحات پیش از این صورت گرفته است. ایران همواره می گفت که اورانیوم غنی شدهی 20 درصدی خود را به یک کشور ثالث نخواهد فرستاد ولی در توافق موقتی با خنثی کردن این ذخایر از طریق اکسید کردن و رقیقسازی موافقت کرد. ایران میتواند به همین ترتیب راکتور آب سنگینش را فعال نگه دارد ولی آن را به یک سیستم آب سبک تبدیل کند.
من پس از دیدار با ظریف و روحانی متقاعد شدم که آنها میانه روهایی هستند که به دنبال پیوستن بیشتر ایران به جامعهی بینالمللی هستند اما این را نیز میدانم که تحت فشار بسیاری فعالیت میکنم و با مخالفان داخلی روبرو هستند. همین را میتوان درباره دولت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز گفت. بهتر است هر دو طرف زمینه را در داخل برای یک توافق نهایی فراهم کنند، نه این که امیدوار باشند که اگر همه چیز در ژنو به خوبی پیش برود، در داخل نیز به خوبی پیش خواهد رفت.