به گزارش شبکه خبری هزاره سوم، با مرور خاطرات و اسناد مروبط به حادثه کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ماه سال ۸۷ خاطرات دیگری که زیاد هم دور نیستند در ذهن شکل میگیرند؛ خاطرات فتنه ۸۸ . این دو حادثه که با فاصله ۱۰ ساله رخ داده اند شباهت های عجیبی با هم دارند؛ فتنه گران تقریبا همان افراد ۱۰ سال پیش بودند، سوء استفاده از آزادی مطبوعات، دانشگاه و دانشجویان و فضای باز سیاسی به وجودآمده در هر دو مورد به یک شیوه است و در نهایت اینکه هر دو فتنه به یک شیوه از بین رفته اند: حضور مردم در صحنه با رهبری و درایت ویژه مقام معظم رهبری. با این حال اگر به جزییات مسئله وارد شده و این حوادث را جزء به جزء بررسی کنیم ، شباهتهای بیشتری قابل مشاهده خواهد بود:
پیش بینی قبل از وقوع بحران
در هر دو حادثه سال ۷۸ و فتنه سال ۸۸ از مدتها قبل پیش بینی رسانه ها و تحلیلگران اصلاح طلب این بود که فضای تشنج بر کشور حاکم خواهد شد. در سال ۷۸ چهره های سیاسی اصلاح طلب پیش بینی می کردند که تغییر قانون مطبوعات و یا قتلهای زنجیره ای اعتراضاتی را به وجود بیاورد و در سال ۸۸ نیز از همان ابتدای کار در روز ۲۲ خرداد این پیام برای فتنه گران ارسال شد که در صورتی که موسوی رای نیاورد مردم به خیابانها بریزند! بسیاری از رسانههای غربی نیز در هر دو مورد پیشبینی کرده بودند که قرار است اتفاقی بزرگ در تهران رخ دهد. رسانههای غربی که جزء به جزء اتفاقات فضای سیاسی کشور در زمان اصلاحات را مرور میکردند از چند روز قبل پیش بینی اعتراضی بزرگ در خیابانها را اعلام کرده و در سال ۸۸ نیز زمانی که موسوی با برگزاری کنفرانسی مطبوعاتی، در همان شب رای گیری پیروزی خود را در انتخابات اعلام کرد ، رسانه های غربی پیش بینی کردند طوفانی عظیم پایتخت ایران را در بر می گیرد !
استفاده از فضای دانشگاهی برای فتنه گری و لغو امتحانات
فتنه سال ۷۸ در فضای دانشگاهی تهران آغاز شد. گرچه احزاب تندروی اصلاح طلب پشت این ماجرا بودند اما رهبران آنها ترجیح دادند این مسئله را از دانشگاهها که گمان می رفت بدنه فعال و همراهی داشته باشد آغاز کنند. در آن زمان دانشگاهها عملا به باشگاه سیاسی احزاب تبدیل شده و بعد از دو سال که از روی کار آمدن دولت اصلاحات می گذشت هر روز دانشجویان با خط تازه ای به اعتراض در مورد مسایل مختلف و برپایی تجمع می پرداختند . کوی دانشگاه برای اولین بار نبود که ملتهب می شد و هر روز تجمعات گوناگونی در این محل خوابگاهی اتفاق می افتاد.
در سال ۸۸ با وجود اینکه التهاب از دانشگاه شروع نشد، اما این خاطره از سال ۷۸ برای فتنهگران باقی مانده بود که باید کلاسهای درس را تعطیل کرده و از دانشجویان بخواهند در امتخانات شرکت نکنند. فتنهگران همان خیابان انقلاب و میدان انقلاب و دانشگاه تهران را برای محل آشوب انتخاب میکردند. عوامل آنها در دانشگاهها به همان ترتیب قبلی به پخش بیانیه و شبنامهها اقدام میکردند و تجمعات مختلفی را برگزار میکردند.
کودتای رسانهای
وقایع کوی دانشگاه را روزنامه ها با تیترها درشت و تنشزای خود رقم زدند. به جرات میتوان گفت ماجرای کوی دانشگاه در سال ۷۸ ، یک کودتای رسانه ای از جانب رسانه های اصلاح طلب بود . آنها از یک اصلاحیه بر قانون مطبوعات چنان معضلی ساختند که تنها در حدود یک هفته بعد و توسط بسیج شدن مردم در خیابانها از بین رفت. مطبوعات اصلاح طلب در آن زمان از مسایلی چون قتلهای زنجیره ای، اصلاح قانون مطبوعات و مسایل مطرح شده در مجلس و روابط دولت و مجلس گزارشهایی را منتشر میساختند که تنها هدفش تحریک مردم و خوانندگانشان به اعتراض و بدگمان کردن مردم به اصل نظام جمهوری اسلامی بود. در سال ۸۸ نیز همین اتفاق دوباره تکرار شد. فضای انتخابات باعث شکل گیری تعدادی روزنامه شد که تنها برای روزهای انتخابات شکل گرفته و می دانستند بعد از پایان یافتن روزهای پر شور تبلیغات ریاست جمهوری ، کارنامه شان آنقدر مملو از دروغ و شایعه پراکنی و تشویش افکار عمومی است که دیگر نمیتوانند بعد از انتخابات نیز به کار خود ادامه دهند. در زمان حادثه کوی دانشگاه در حدود ۲۰ روزنامه و هفته نامه وظیفه شکل دهی به افکار عمومی را بر عهده داشتند، در ماجرای فتنه سال ۸۸ این وظیفه به طور مشترک بر عهده روزنامه های اصلاح طلب و البته شبکه های تلویزیونی معاند نظام و یا شبکه های خبری مانند بی بی سی فارسی افتاد.
کمک رسانه های غربی
رسانه های غربی برای فتنه سال ۸۸ سنگ تمام گذاشتند! از بی بی سی فارسی گرفته تا رسانه های کم مخاطبی چون شبکه ماهواره ای VOA و سایت ها و روزنامه های وابسته به اپوزیسیون خارج نشین به همراه تعداد زیادی از شبکه های اجتماعی همه و همه در خدمت فتنه گران قرار گرفت. مسئله شایعات و خبر سازیها در فضای مجازی به قدری در سال ۸۸ توسعه پیدا کرد که هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا از بخش فنی سایت توئیتر خواست که پروسه تغییرات خود را که منجر به کند شدن این شبکه مجازی می شد به تاخیر بیاندازد تا رسانه های غربی اخبار دقیق تری از حوادث ایران داشته باشند. در فتنه سال ۷۸ نیز رسانه های غربی که در آن زمان تنها محدود به چند رادیوی بیگانه و تعدادی سایت بود دست به کار شده و اخباری از تهران منتشر کردند که با هیچ کدام از حوادث ایران همخوانی نداشت. رسانه های غربی در آن زمان با تیترهای درشت در مورد تعداد کشته شده ها در حادثه کوی دانشگاه به استقبال از این مسئله رفتند و نوشتند: شایع شده است که تهران حکومت نظامی است و ارتش با تانک به خیابانها خواهد آمد. این رسانه ها همچنین بیان کردند شایع شده بخشی از صدا و سیما به آتش کشیده شده و دفتر روزنامه کیهان تخریب شده است! شایعه کشته شدن در حدود ۲۵ نفر از دانشجویان نیز یکی دیگر از خبرسازیهای رسانه های غربی در مورد حوادث سال ۷۸ بود که در سال ۸۸ نیز به عینه تکرار شد.
حمایت آمریکا، صهیونیستها و منافقین از هر دو فتنه
شاید دیگر نیاز به واکاوی نباشد و تنها مرور این نکته کافی باشد که آمریکا در هر دو حادثه سالهای ۷۸ و ۸۸ از فتنه گران به صورت علنی حمایت کرده و رسانه های صهیونیستی نیز به شدت از مسئله آشوب ها در تهران حمایت کردند. منافقین نیز که حضوری فیزیکی در درگیریهای هر دو فتنه داشتند، از نظر رسانه ای نیز به شدت از این مسایل استقبال کردند. در سال ۷۸ منافقین به آتش زدن اموال عمومی و به آشوب کشیدن خیابان انقلاب و کوی دانشگاه پرداختند و در سال ۸۸ نیز بعد از برگزاری راهپیمایی سکوت که توسط معترضان به نتیجه انتخابات ساماندهی شده بود، این اعضای منافقین بودند که به پایگاه بسیج حمله کردند.
تلاش برای کشته سازی
در هر دو سال ۷۸ و ۸۸ فتنه گران دست به طراحی پروژه کشته سازی برای اصلاحات زدند تا نشان دهند اصلاحات واقعا برای حیات دوباره به خون نیاز دارد. اما درهر دو مورد نیز بعد از مدتی دروغهای عجیب و غریب زیادی از این خبرسازیها بیرون آمد. در سال ۷۸ در اولین روز درگیریهای پلیس با دانشجویان در کوی دانشگاه، به سرعت خبرسازیهایی مبنی بر کشته شدن ۲۵ نفر از دانشجویان انجام گرفت و فردای آن روز در بیشتر دانشگاههای تهران با پخش قرآن و سیاه پوش کردن دانشگاهها لیستی از افراد کشته شده نیز منتشر شد. در سال ۸۸ نیز رهبران فتنه در مراسم های ختمی شرکت میکردند که مرده ای نداشت! نکته جالب در این مورد این است که در هر دو مورد تعدادی از کشته شدهها از اعضای بسیج بودند که بعد از مدتی اعلام کردند در کمال صحت و سلامت به سر میبرند و اصلاً در این حوادث در تهران نبوده اند!
در سال ۸۸ نیز تلاش رسانههای اپوزیسیون برای کشتهسازی و پروژه ۷۲ کشته با افشا شدن دروغهای متعدد رسانههای اپوزیسیون ناکام ماند. در هر صورت رسانههای معاند به عنوان نمادی برای فتنه ۸۸ میگشتند که با قتل مرموز ندا آقا سلطان این نماد نیز به دست رسانههای صهیونیستی و منافقان افتاد.
سردادن شعارهای تند علیه نظام و مسئولان عالی جمهوری اسلامی
شکل گیری آشوبها در کوی دانشگاه به بهانه عملکرد مجلس در قانون مطبوعات بود. در فتنه سال ۸۸ نیز فتنه گران به نتیجه انتخابات معترض بودند و دولت نهم را مسئول تقلب در انتخابات میدانستند. البته آنها هیچگاه نتوانستند ادعای خود را ثابت کنند اما مسئله به همینجا نیز ختم نشد و در هر دو مورد، فتنه گران یکراست به ستون خیمه انقلاب یعنی اصل ولایت فقیه یورش بردند. در سال ۷۸ با هدایت برخی از مسئولان دولتی، عده ای از فتنهگران قصد داشتند به سمت بیت رهبری بروند و در سال ۸۸ نیز بعد از مدتی شعارهای ساختار شکنانه و مخالف اصل ولایت فقیه از آشوبگران شنیده شد. این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب در هر دو مورد با دعوت این افراد به آرامش به مسئولان وقت نیز دستور پیگیری مسایل مورد اعتراض آنها را دادند. در حادثه کوی دانشگاه رهبر معظم انقلاب بیان کردند که قلبشان از این مسئله جریحهدار شده و دستور رسیدگی سریع به این موضوع را دادند و در ماجرای فتنه ۸۸ نیز ایشان شخصاً وارد میدان شده و با دعوت از مدیران ستادی کاندیداها مسئله تقلب در انتخابات را بررسی کرده و خودشان شخصا دستور بسته شدن بازداشتگاه کهریزک و رسیدگی به پرونده ماموران متخلف را صادر کردند.
تعدی به بانوان محجبه و افراد عابر
در ماجرای کوی دانشگاه، در روز ۱۹ تیر و زمانی که فتنه گران به خیابان انقلاب و روبه روی دانشگاه تهران رسیدند، به هر خانم چادری و محجبه ای که می رسیدن به او تعدی کرده و چادر و روسری از سرش بر می داشتند. این افراد در مقابل کسانی که چهره حزب اللهی داشتند نیز همین اقدامات را انجام داده و عابران را مورد ضرب و شتم قرار می دادند. در فتنه سال ۸۸ نیز چنین مسئله ای در نقاط مختلف تهران دیده شد.
همیشهحاضری در فتنه به نام فائزه
در سال ۷۸ اصلاح طلبان سعی کردند به بهانه ورود افراد شاخص به دانشگاه و ارام کردن دانشجویان آنها را به نوعی وارد دانشگاه کرده و از آنها بخواهند برای دانشجویان سخنرانی کنند که در واقع به تحریک آنان برای ادامه فعالیت هایشان هم پرداخته باشند یکی از چهره هایی که بعدها بیشتر در تجمعات دیده شد و هر از گاهی به بهانه ای در میان معترضان دیده می شد، فائزه هاشمی بود. او با حضور در جمع دانشجویان در کوی دانشگاه چنان سخنرانیای کرد که شاهدان گفتند دانشجویان قبل از سخنرانی وی آرامتر بودند! او در سال ۸۸ با این حال کارنامهای بی نظیر از حضور در تجمعات غیر قانونی از خود به جای گذاشت و هر از گاهی به بهانه خرید ساندویچ! و روسری! در اماکنی که فتنه گران حضور داشتند، مشاهده شد. در سال ۸۸ «هاشمی» دیگری نیز به حضور در اتاق فکر فتنهگران متهم شد و آن مهدی هاشمی بود که با وجود گذشت تقریبا ۵ سال از آن زمان هنوز هم دادگاه مربوط به فعالیت های وی در دوران فتنه به نتیجه نهایی نرسیده است.
مسجد سوزی
هم در سال ۷۸ و هم در سال ۸۸ ، فتنه گران به مساجد نیز رحم نکردند و به آتش زدن مساجد پرداختند . درسال ۷۸ اغتشاش گران به مسجد سید الشهدا یورش برده به آنجا خساراتی را وارد کردند و در سال ۸۸ نیز فتنه گران به آتش زدن مسجد لولاگر در خیابان نواب تهران روی آوردند.
نقش بیانیه های مجمع روحانیون مبارز
بیانیه های مجمع روحانیون مبارز تاثیر عجیبی بر روی شکل گیری حوادث سال ۷۸ و ۸۸ داشته است. در سال ۷۸ چند روز قبل از شکل گیری حادثه ۱۸ تیر ، این بیانیه مجمع روحانیون مبارز در اعتراض به اصلاح قانون مطبوعات بود که باعث تحریک احساسات دانشجویان و اعتراضات آنان شد و در سال ۸۸ نیز با وجود اینکه وزارت کشور اعلام کرده بود مجوزی به این مجمع برای برپایی راهپیمایی اعتراضی سکوت در روز ۲۴ خرداد نداده است، این گروه تنها نیم ساعت مانده به زمان راهپیمایی بیانیه قبلی خود را لغو و از معترضان خواست که در راهپیمایی شرکت نکنند. این در حالی بود که این افراد از ساعتها پیش به خیابان ریخته و درگیریها نیز در آن زمان آغاز شده بود.
مردم فتنه را جمع میکنند
هم در فتنه سال ۸۸ و هم در ماجرای کوی دانشگاه در سال ۸۸، در نهایت این تحمع مردمی برای حفظ انقلاب اسلامی بود که منجر به از بین رفتن فتنه شد . مردم در سال ۷۸ به خیابانها ریختند و آشوبگران را از خیابانها بیرون ریختند و در سال ۸۸ نیز بعد از ۸ ماه صبر و مدارا با این افراد در نهایت در روز نهم دی ماه حماسه ای دیگر خلق کرده و فتنه را برای همیشه از بین بردند.