پایگاه خبری نامه نیوز
کد خبر: 9348
مسافر نجات یافته از سقوط هواپیمای مسافربری!
محمد عابدزاده یکی از بازماندگان سانحه امروز گفت: با ایجاد این حفره در بدنه هواپیما با سرعت از آن به همراه همسرم بیرون پریدیم که پس از آن بدنه هواپیما آتش گرفت.

به گزارش شبکه خبری هزاره سوم محمد عابدزاده یکی از بازماندگان سانحه هواپیمایی تهران-طبس در گفتگو با سایت خاورستان اعلام کرد که حفره ایجاد شده در بدنه هواپیما سبب نجات من و همسرم شد.

وی که هم اکنون در بیمارستان امام خمینی(ره) تهران در حال درمان سوختگی است روایت جدید از لحظه سقوط هواپیما عنوان کرد و گفت: چند لحظه بعد از پرواز هواپیما و افتادن یکی از بال های آن در حالی که فاصله زیادی از زمین نداشتیم هواپیما منحرف شد و بعد از برخورد با دیوار بتنی حفره ای عمیق در آن ایجاد شد.

وی اظهار داشت: با ایجاد این حفره در بدنه هواپیما با سرعت از آن حفره به همراه همسرم بیرون پریدیم که پس از آن بدنه هواپیما آتش گرفت.

به گفته وی آتش به قدری مهیب بود که من و همسرم مریم رهنما دچار سوختگی شدید شدیم.

عابدزاده در حالی که گریه می کرد خدا را عامل نجات خود و همسرش عنوان کرد و برای جانباختگان این سانحه اظهار تاسف و صبر جزیل برای خانواده هایشان کرد.

همچنین،‌ اکرم جدیدی یکی از شاهدان عینی این ماجرا درباره آْنچه امروز در مقابل چشمان خود دیده است برای فارس این گونه شرح می‌دهد:

«من محل کارم در منطقه شهرک آزادی (فرهنگیان) است هر روز با خودروی شخصی به محل کار می‌رفتم اما امروز ترجیح دادم مسیری را پیاده تا محل کار طی کنم. در مسیر که بودم متوجه پرواز هواپیمایی شدم که به سمت ما می‌آمد اما در ارتفاع پایینی حرکت می‌کرد.

احساس کردم شاید من حساسیت زیادی به خرج می‌دهم و فکر می‌کنم هواپیما رو به پایین در حال حرکت است و لحظه به لحظه به زمین نزدیک می‌شود سر هواپیما رو به پایین بود همین طور که حرکت آن را دنبال می‌کردم ناگهان دیدم که در محوطه پادگان ارتش با صدای مهیبی سقوط کرد.

تا به حال چنین صحنه‌ای را به چشم ندیده بودم بسیار ترسیدم و به سمت محل حادثه می‌دویدم تا اگر بتوانم کمکی کنم هواپیما چند تکه شده بود و قسمت جلوی هواپیما و قسمتی که مسافران در آن حضور داشتند داخل محوطه سبز پادگان افتاد.

یک سوم انتهایی هواپیما هم به بلوار شیشه مینا پرتاب شد. نزدیک محل حادثه شدم که ناگهان هواپیما با اینکه سقوط کرده بود دوباره منفجر شد و کسانی که نزدیک محل حادثه بودند گفتند باید تا جایی که می‌توانیم دور شویم چون ممکن است دوباره بنزین هواپیما منجر به انفجار جدیدی شود.

صدای انفجار به حدی بود که خیلی‌ها فکر می‌کردند کوره کارخانه شیشه ترکیده است. همه جا را دود گرفته بود و شعله‌های آتش زبانه می‌کشید.

نزدیک به یک ربع از اتفاق که گذشت هلی‌کوپترها آمدند و نیروهای امدادی آمبولانس، آتش‌نشانی و هلال احمر رسیدند.

چیزی که بیشتر از همه در این اتفاق برایم آزاردهنده است این است که این اتفاق جلوی چشمانم رخ داد و برای کمک به کسانی که دچار این اتفاق ناگهانی شدند هیچ کمکی نتوانستم انجام دهم و فقط دعا می‌کردم که نیروهای امدادی حتی برای لحظه‌ای زودتر برسند تا شاید جان یک نفر به همین چند لحظه‌ها بند باشد و بتواند نجات یابد.»


Page Generated in 0/0190 sec