به گزارش شبکه خبری هزاره سوم، علیرضا زاکانی: این روزها چهره کریه و زشت عدهای معلومالحال از پس شبکههای اجتماعی رخ نمود و در قالبی طنزگونه تلاش کرد چهره مشعشع بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران را مخدوش کرده و ضمن قبح زدایی از مواجهه تمسخرآمیز با فاتح میلیاردها قلب مسلمان و مستضعف جهان، از روح خدا، خمینی بتشکن انتقام بگیرد و موقعیت ممتاز حضرتش را به خیال خام خویش متزلزل سازد.
به راستی حضرت امام چه کرد که اینگونه مورد غیظ و غضب عدهای قرار گرفته که پس از ۳۵ سال از پیروزی انقلاب اسلامی و تجلی عظمت او اینگونه خاک بر چهره خورشید میپاشند؟ آیا این فاجعه، رخدادی تصادفی و هیجانی است یا در پس آن دسیسهای بزرگتر و توطئهای عمیقتر نهفته است؟ رسالت ما چیست و در برابر ساحت نورانی امام چه تکلیف و وظیفهای داریم؟
الف) امام بهعنوان احیاگر اسلام ناب محمدی(صل الله علیه و آله و سلم) اسباب غلبه جبهه حق را بر باطل فراهم کردند و در دوران غفلت و سردی روزگار با روحالله خود بهجامعه، جانی دوباره بخشیدند و با تمسک به حبلالله قیام و استقامت ورزیدند و دین خدا را یاری کرده و با بیداری مسلمین و مستضعفین، امام و پیشوای آنان شدند، از همین روست که خفاشان تاب دیدن ایشان و انقلابش را ندارند و برای انتقام از خلف صالح امام و پیروان راستین بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی لحظه شماری میکنند. دقت در راه طی شده عمق کینهتوزی دشمنان اسلام ناب را نشان میدهد.
ب) انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ در ایران به پیروزی رسید و نظام سلطه را در مبانی نظری و در عرصه عملی به چالش کشید. حضرت امام خمینی(قدس سره) در برابر مکتب لیبرال سرمایهداری غربی با شعار آزادی و سرمایهگذاری بیش از ۴۰۰ سال ایشان و در مقابل تلاش ۷۰ ساله مکتب سوسیالیسم با شعار برابری و مساوات، اسلام ناب محمدی(صل الله علیه و آله و سلم) را مطرح کردند و با پیام معنویت و بازخوانی مسئولیتهای دین اسلام راستین در حوزه فردی و اجتماعی و ارائه تعریف درستی از آزادی و عدالت، مبانی نظری نظام سلطه را متزلزل کردند و در عمل هم با شعار نه شرقی و نه غربی خویش، ضمن تاکید بر استقلال کشورها و عدم وابستگی ملتها نحوه مبارزه را دیگرگون ساختند و راه جدیدی را فراروی جامعه بشری گشوده روح تازهای را در کالبد حقجویان جهان دمیدند.
از اینرو پیام اعتقادی، فرهنگی و عقلانی ایران اسلامی زلزلهای بر پایههای استکبار افکند و در سایه الطاف الهی، امروز کانون این تحول خدایی در سطح جهانی توانمندتر از همیشه، بهصورت زیبایی راه «تقابل» با فرهنگ سلطهپذیری و فراتر از آن مقابله با سلطهگران برای اضمحلال آنها را در پیش گرفته و به تقویت جبهه سلطهستیزان میپردازد.
ج) تا پیروزی انقلاب اسلامی، حاکمیت اسلام آمریکایی در کشورهای اسلامی، در دو قالب اسلام متحجر و اسلام سکولار، رخ نمایی میکرد و از سال ۱۳۵۷ با تجلی اسلام ناب محمدی(صل الله علیه وآله وسلم) در ایران، عملا جهان اسلام شاهد رقابت این سهگانه است.
امروز ایران اسلامی با تمسک به اسلام ناب و با تشکیل «محور مقاومت» و پیگیری وحدت جهان اسلام و آزادی قدس شریف با ارائه الگویی اعتقادی، حماسی و عقلانی به مسلمانان و مظلومان و نمودی جامع از تکیه به اسلام عزیز و تاکید بر عزتمداری، استقلالجویی، آزادیطلبی و پیشرفتخواهی توانسته است راه اعتلا و ترقی خویش را در جهان اسلام طی کند و الگویی شود که اینک تجلی آن در غزه، غیرت و مقاومت کاشته و افتخار و سربلندی و عزت برداشت میکند.
د) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (رحمتالله علیه) قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با چهار گروه در اندیشه و روش به مبارزه پرداختند:
۱. عناصر وابسته، فراماسونر و حامی رژیم سفاک پهلوی با تفکر باستانگرایانه و فرصتطلبانه که مقوم دستگاه ستمشاهی بودند؛
۲. گروههای اسلامی متحجر و غیرانقلابی که بیشترین ضربه را به انقلاب و امام (ره) زده و اساسا قائل به مبارزه با طاغوت برای رفع فساد و ستم نبودند؛
۳. ملیگراها و گروههای التقاطی اسلامیغربی(نهضت آزادی) که مبارزه پارلمانتاریستی را ترویج و درخواست اصلاحات با حضور شاه را داشتند؛
۴. گروههای التقاطی اسلامیشرقی(منافقین) و گروههای الحادی(فدائیان و... ) که هر دو دسته حرکتهای کور مسلحانه را پیشه کردند.
پس از پیروزی انقلاب نیز ضدیت با نظام اسلامی بهطور بالفعل یا بالقوه در چهره این عناصر مشخص و آشکار شد و تاکنون جنایتها و خیانتهای متعددی از آنها برعلیه اسلام عزیز، نظام اسلامی و مردم شریف ایران اسلامی بهعنوان پایه غیرخودیها رقم خورده است. طی ۳۵ سال گذشته افراد و گروههایی که به دلایل مختلف و متفاوت با روند روبه رشد اما سخت انقلاب اسلامی همراهی نکرده و بهعنوان ریزشهای انقلاب به کاروان چهارگانه فوقالذکر پیوستند و با وجود اختلافات نظری و عملی مختلف پس از چهار نشست مقدماتی در تابستان ۱۳۹۱ در پاریس به وحدت رسیده و هماهنگی لازم برای فعال کردن همه گسلهای مذهبی، قومی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی و... در ایران را در دستور کار خود قرار دادند.
حال با توجه به مطالب فوق نباید انتظار داشت تا دشمنان اسلام عزیز و ملت نجیب و رشید ایران سرفراز، از هر فرصتی برای ضربه زدن به روح خدا استفاده نکنند و اینگونه انتقام کور نگیرند.
هـ) اتفاق رخ داده در شبکههای اجتماعی و حجم بالای اهانتها به مقتدای مسلمین، حکایت از برنامهریزی دقیق و ناجوانمردانهای دارد که قلب تپنده اسلام را نشانه رفته است. تلقی هیجانی بودن کاربران و پرداختن از بعد طنزانگاری موضوع، امری سادهانگارانه یا هوشمندانه در جهت قبحزدایی از این جنایت بزرگ و نابخشودنی است که بیشک دستگاههای ذیربط برای پیگیری آن مسئولیت سنگینی دارند. این موضوع با وجود همه سیاهیهایش حاوی درسهای بزرگی نیز برای مسئولان فرهنگی کشور بود تا جایی که متولیان فرهنگ کشور در دولت چشم به واقعیات تلخ فضای مجازی نبسته و با شعارهای سطحی، خاطرات رقابتهای انتخاباتی را زنده نکنند.
آیا وقت دقت در مسئولیتهای خطیری که در قبال اسلام عزیز و ایران سربلند داریم نرسیده است که اینگونه با میراث حضرت امام(رحمهالله علیه) و شهدا بازی کرده و چشم بر واقعیتهای تلخ و خطرات محیط پیرامونی میبندیم. بهراستی اگر متولیان امر در زمان تمسخر یکی از بستگان نسبی حضرت امام و بیان خاطرات غلط و نامربوط با ایشان برخورد میکردند امروز راهی برای توجیه برخی سادهدلان قرار میدادند تا از قِبل آنان دشمنان قسم خورده اسلام اینگونه هتاکانه بر چهره تابناک حضرت روحالله خنج کشند. آیا نباید دقت کرد که این هجمه سخیف، مقدمه چه برنامه و فاجعهآفرینی بزرگتری است که باید راه را بر کجراهه و پرتگاه آن بست و مسیر درست را نمایان ساخت.
و) به نظر مهمترین وظیفه امروز ما اولا روشنگری در ارتباط با عمق فاجعه رخ داده و زشتی و پلیدی اتفاقات رقم خورده در فضای مجازی برعلیه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و صدها و هزاران بار خطرات بیشتر موجود در این محیط است که تبیین آن ضروری است و دقت در ایجاد زیرساختهای مناسب برای بهرهمندی از مواهب بسیار، آن را میطلبد.
ثانیا دقت در شناخت درست حضرت امام و ساختن خویش مطابق با انتظار ایشان، وظیفهای سنگین بر همه دوستداران اوست که این عبدصالح خدا را قدری شناختند و به او اقتدا کردند و همنوا با صلای بتشکنانهاش بر سر مستکبران فریاد کشیدند و ابهت طاغوت زمانه را شکستند.
نکته دیگر توجه به ارائه مختصات دقیق اندیشه و میزانی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظلهالعالی) از امام عزیز نمایان ساختند و آن را میزانی برای همه مسئولان و دلدادگان حضرتش در رهروی درست از طریق روح خدا قرار دادند و نهایتا این که به فرموده مقتدای رهروان اسلام عزیز، راه امام راه ما، هدف او هدف ما و رهنمود او مشعل فروزنده ماست.