شبکه خبری هزاره سوم
printlogo


کد خبر: 10224تاریخ: 1393/7/19 09:52
حادثه سراوان و فرصتی که می‌سوزد/ چند سوال از دولت
حادثه سراوان و فرصتی که می‌سوزد/ چند سوال از دولت
اگر قرار باشد خاک پاکستان بهشت تروریست‌ها با نام‌های‌ مختلف شود و آن‌ها در این کشور به کمک دلارهای عربستان آموزش ببینند و پس از اقدام در خاک ایران دوباره به پاکستان فرار کنند و نهادهای نظامی ایران نتوانند اقدامی انجام دهند، اصولا تکلیف توافق امنیتی ما با پاکستان که حدود ۱۹ ماه پیش امضا شده چه می‌شود و چنین توافق هایی چه ارزشی دارد وقتی هرازگاهی خون‌های‌ بیگناه در ایران برزمین می‌ریزد آن هم توسط تروریست هایی که از پاکستان می‌آیند؟

به گزارش شبکه خبری هزاره سوم خراسان نوشت: برای چندمین مرتبه در ۱۱ ماه اخیر وقوع یک حادثه تروریستی در سراوان، نام این شهر را به سرخط خبرهای کشور و رسانه‌های‌ خارجی کشاند. در کنار تاسف و تاثری که بابت از دست دادن تعدادی از هم وطنانمان در این منطقه ایجاد می‌شود نکته‌ای‌ که به نظر می‌رسد باید تامل بیشتری در آن کرد این است که متاسفانه تکرار اتفاقاتی از این دست در این منطقه با افزایش ناامنی می‌تواند فرصت هایی را برای سوء استفاده‌های‌ برخی گروه‌های‌ معاند فراهم کند.

هرچند نکته مهمی را نباید فراموش کرد و آن این که بروز حملات کور تروریستی مانند آن چه چهارشنبه شب و بامداد پنج شنبه در این شهر شاهد بودیم، نشان دهنده ناتوانی تروریست‌ها در دست زدن به اقدامات جدی علیه امنیت منطقه است و عموما در زمره حملات ایذایی قرار می‌گیرد که صرفا با هدف ایجاد رعب و ترس و خودنمایی در رسانه ها، از سوی تروریست‌ها طراحی و اجرا می‌شود، اما تکرار چنین اتفاقاتی از یک وجه هم بیم ایجاد «احساس نا امنی» مداوم را دامن می‌زند، که از ناامنی بدتر است، و از وجه دیگر مانعی دربرابر توسعه نوار مرزی ایران در جنوب شرق است که طی ماه‌های‌ اخیر دولت بارها اعلام کرده که قرار است توجه ویژه به آن شود.

به همین دلیل باید برای این موضوع فراتر از همه وعده هایی که داده شده و اقداماتی که انجام شده، فکر جدی کرد و برای کشور قدرتمندی که در معادلات منطقه‌ای‌ حرف اول و آخر را می‌زند و هدفگذاری ساختار دفاعی آن برای صدها کیلومتر فراتر از مرزهای ایران انجام شده است، قابل قبول نیست که عده‌ای‌ تروریست معلوم الحال که احتمالا سرحلقه‌ها و افراد نشان دار و اعضای آن برای نهادهای امنیتی و نظامی کشورمان شناخته شده اند، بتوانند با چنین اقداماتی امنیت این منطقه از کشور را به بازی بگیرند. براین اساس چند نکته را مرور می‌کنیم:

۱- حوزه دیپلماسی: از آن جایی که خاستگاه این گروه‌های‌ تروریستی خاک پاکستان است و تاکنون نیز این کشور متاسفانه در عمل اهمیت کمی به هشدارهای ایران داده است و در شرایطی که سرویس های اطلاعاتی پاکستان حتی به گفته فرمانده ناجا اطلاعاتی که ما درباره تروریست‌ها به آن‌ها می‌دهیم را به تروریست‌ها منتقل می‌کنند و آن‌ها را فراری می‌دهند دستگاه دیپلماسی کشور باید درباره این منطقه و نوع برخورد با طرف پاکستانی تصمیم‌های‌ جدی تری بگیرد.

موضوع بعدی در این حوزه این که اگر قرار باشد خاک پاکستان بهشت تروریست‌ها با نام‌های‌ مختلف شود و آن‌ها در این کشور به کمک دلارهای عربستان آموزش ببینند و پس از اقدام در خاک ایران دوباره به پاکستان فرار کنند و نهادهای نظامی ایران نتوانند اقدامی انجام دهند، اصولا تکلیف توافق امنیتی ما با پاکستان که حدود ۱۹ ماه پیش امضا شده چه می‌شود و چنین توافق هایی چه ارزشی دارد وقتی هرازگاهی خون‌های‌ بیگناه در ایران برزمین می‌ریزد آن هم توسط تروریست هایی که از پاکستان می‌آیند؟

۲- حوزه امنیتی: ظهور و بروز گروه‌های‌ تروریستی مانند «جیش العدل» که چندماهی است در این منطقه ایجاد ناامنی می‌کند مسئله جدیدی برای ما نیست. لااقل طی ۳۶ سال گذشته از این دست گروهک‌ها بسیار به وجود آمده و با اقتدار ما در مرزها نیز از بین رفته اند یا دیگر توان اقدام علیه ما را نداشته اند. سوال این است که آیا روش هایی که در سایر مناطق، مثلا مرزهای شمال غربی و اصولا غرب کشور برای مقابله با گروهک‌های‌ تروریستی و مسلح استفاده کرده ایم نمی‌تواند در این نقطه موثر باشد؟

شاید در این نقطه نیز لازم باشد تا پس از فعال تر شدن دیپلماسی، یک بار برای همیشه کانون‌های‌ چنین اقداماتی با عملیات هایی مانند آنچه در خرداد سال ۱۳۹۰ توسط نیروی زمینی سپاه در شمال غرب انجام شد از بین برود و طعم پاکسازی منطقه از تروریست‌ها در کام مردم شیرین شود. بالاخره توان ایران در استفاده از ابزارهای تامین امنیت و رصد تحرکات تروریست‌ها باید در این منطقه نیز به کار ما بیاید. به عنوان مثال آیا تاکنون از نقش مهم پهپادها دراین زمینه استفاده شده است؟

نکته بعدی در این حوزه، دغدغه‌ای‌ است که شهید شوشتری داشت. او طی سال‌های‌ خدمت خود در جنوب شرق، تا روزی که به شهادت رسید ۳ موضوع مهم را دنبال می‌کرد. نخست بحث وحدت میان شیعه و سنی و دوم تامین امنیت منطقه توسط خود مردم و گروه‌های‌ بومی. در کنار این موضوع خدمات رسانی به مردم نیز دغدغه دیگر وی بود. این اقدامات آنقدر موثر بود که یک مرکز ضد تروریسم در لندن از آن به عنوان نمونه‌ای‌ برای مقابله با تروریست‌ها یاد کرده بود.

۳- پیشرفت منطقه: دولت دکتر روحانی در این منطقه سرمایه مهمی دارد و آن هم اعتماد ۸۰ درصدی مردم به دولت یازدهم (در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم )است. همین اعتماد مردم برای دولت مهم ترین سرمایه است که در فرصت باقی‌ که برای خدمت به این منطقه دارد، گام‌های‌ نرفته دولت‌های‌ قبل را بردارد. این اعتماد ۸۰ درصدی، هم بستری برای ارتقای امنیت منطقه از طریق مبارزه هدفمند با تروریست‌ها و کانون‌های‌ شکل گیری آن هاست و هم باری بر دوش دولتمردان که به وعده هایی که به مردم این نقطه محروم داده اند وفادار باشند. از این منظر بروز اتفاقاتی مانند آن چه شاهد هستیم و خدای ناکرده تکرار آن، ممکن است فرصت را برای پیشرفت و توسعه منطقه بسوزاند.


لینک مطلب: http://h3nn.ir/News/10224.html

Page Generated in 0/0100 sec