تحلیل گر آمریکایی:
نامه رهبر ایران تلاشهای دولتمردان و رسانههای غربی برای دروغپراکنی، سرکوب و خونریزی را خنثی میکند
تحلیلگر آمریکایی تأکید کرد: نامه رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی ایران که به شدت جوانان را در غرب تحت تأثیر قرار داده است، میتواند تلاشهای دولتمردان و رسانههای غربی را که با دروغپراکنی درپی سرکوب و خونریزی و جنگ هستند، تضعیف یا حتی خنثی کند.
|
به گزارش شبکه خبری هزاره سوم به نفل از خبرگزاری فارس؛
حوادث فاجعهبار اخیر ابتدا در لبنان و پس از آن نیز در پاریس، موجب ایجاد واکنش و خشمی جهانی در قبال اقدامات گروههای تروریستی و به خصوص اقدامات گروه تکفیری افراطی داعش که مسولیت این حملات را بر عهد گرفت، گردید. این عملیات وحشیانه که سببساز فاجعهبارترین حملات پس از جنگ جهانی دوم در پاریس گردید، دومین عملیات تروریستی خونبار در فرانسه، در یکسال اخیر بود. وقوع این حملات در شهر پاریس از آن جهت دارای اهمیت است که از یک سو در شهری اروپایی با تفکرات غالب غربی رخ داده و از سوی دیگر مسببان و طراحان اصلی این حوادث، به اصطلاح خود را مسلمان خوانده که همین مسئله سبب ایجاد موج جدیدی از اسلامهراسی در سراسر جهان شده است.
نخستین رخداد از این دست حوادث در شهر پاریس، در اوایل سال میلادی اتفاق افتاد؛ زمانی که گروهی مسلح به دفتر نشریه فکاهی شارلی ابدو، که سابقه انتشار کاریکاتورهایی موهن از پیامبر اسلام (ص) را داشت، حمله کردند و نزدیک به 12 تن را به قتل رساندند. پس از این حملات، رهبر معظم انقلاب اسلامی، اولین نامه خودشان به جوانان غربی را به رشته تحریر درآوردند. این نامه جوانان غربی را به تفکر نقادانه در خصوص ذات دین مبین اسلام دعوت مینمود. ایشان از جوانان غربی دعوت کردند تا در خصوص انگیزههای سیاهنمایی دین اسلام به کاوش و بررسی دقیق بپردازند و به صورت بیواسطه با اسلام آشنا شوند. حملات اخیر 13 نوامبر در پاریس، که منجر به کشته شدن بیش از 130 تن شد، ایشان را بر آن داشت تا پیام دومی، خطاب به جوانان غربی منتشر نمایند و از آنان بخواهند تا در خصوص ریشههای شکلگیری تروریسم و گروهایی مانند داعش مطالعه کنند. ایشان در این پیام از جوانان غربی میخواهند تا «بنیانهای صحیح یک تعامل درست» را پایهریزی نمایند.
برای بررسی واکنشها در جامعه غربی در خصوص پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به ویژه در میان جونان غربی که مخاطبان اصلی این دو پیام هستند، با «کالب موپین» از جوانان و فعالان صلحطلب آمریکایی به گفتوگو نشستیم. وی پیام رهبر انقلاب را «مهم» میخواند و باور دارد که چنین پیامی میتواند به تضعیف تلاشهای برخی افراد سودجو در ایجاد جنگ و خونریزی منجر شود. وی در این مصاحبه، به «نارضایتی عمیق جوانان غربی» از رهبرانشان و شرایط اجتماعی و سیاسیشان اشاره میکند و میگوید همه جوانانی که پیام رهبر ایران را مورد مطالعه دقیق قرار دادهاند، از عمق و محتوای نامه تحت تأثیر قرار گرفتهاند. متن کامل مصاحبه با این فعال آمریکایی در زیر آمده:
به نظر شما چه عاملی سبب می شود تا پیام رهبر ایران به جوانان غربی از اهمیت ویژهای برخوردار باشد؟ به نظر شما تا چه اندازه این پیام الهام بخش و حرکتزاست؟
درست مانند نامه اول که کمتر از یکسال پیش منتشر شد، رهبرعالیمقام ایران، جوانان غربی را به تفکر نقادانه دعوت میکنند. ایشان از ما میخواهند تا پرسشهای جدی و کلیدی که رهبران ما مایل به شنیدن و پاسخ دادن به آنها نیستند را مطرح کنیم. وی به ما این توانایی و جسارت را میدهد تا از منطق و تفکرمان بهره بگیریم و از قفسها و حصارهای روانی که رسانههای غربی به دور ما ایجاد کردهاند، فراتر رویم.
ایشان ما را دعوت میکنند تا راجع به مسائل مهم جهانی که به شدت بر همه انسانها و سرنوشت همه ما در سراسر جهان اثرگذارند، به صورت منتقدانه و با نکتهسنجی اندیشه کنیم. من فکر میکنم که این عوامل سبب میشوند تا پیام رهبر ایران حرکتزا و الهامبخش باشد.
از دید شما، نکات مهم و برجسته پیام رهبری چیست؟ برداشت و بینش اولیه شما از این پیام چه بود؟
ایشان در این پیام، به ریشههای ایجاد و رشد گروههایی ضدبشری مانند داعش و نیز دیگر سازمانهای تروریستی اشاره میکنند. ایشان از ما میخواهند تا به عوامل و دلایل این رخدادها نگاهی دقیقتر و نقادانه داشته باشیم. پیام رهبر ایران از همه جوانان غربی میخواهد تا به سادگی اسیر رسانهها و اخبار منابع غربی نشویم، رسانههایی که همه ما از شنیدن اخبار آنها خسته شدهایم، بلکه پیام ایشان دعوتی است به نگاهی ژرفتر و دقیقتر به مسائل پیرامون.
رهبر عالیقدر ایران از ما میخواهد تا تأثیر سیاستهای غربی و صهیونیستی بر منطقه خاورمیانه را درک کنیم و در خصوص آن فکر کنیم. همچنین ایشان از جوانان میخواهند تا به تفکر در مورد آثار مخرب و زیانآور فرهنگ غربی و رسانههای مربوط بر جهان و زندگی بشر، بپردازند.
همانطور که آگاهید، این پیام دوم آیتالله خامنهای به جوانان غربی است. نامه اول ایشان کمتر از یکسال و پس از حوادث پاریس و حمله به مجله شارلی ابدو، منتشر شد. از نظر شما، شباهتها و تمایزات بنیادین این دو نامه چیست؟
نامه اول ایشان از ما دعوت میکرد تا به اسلام نگاهی عمیقتر داشته باشیم تا از این طریق به رسانههای غربی و کوتهفکران متعصب نفرتانگیز، اجازه ندهیم در مورد ذات دین اسلام ما را فریب دهند. نامه اخیر ایشان، بر مسئله تروریسم و حوادث جهانی پیرامون، متمرکز است و از ما میخواهد تا دلایل و ریشههای اصلی بروز بحران تکفیری و حوادث تروریستی، را مورد مطالعه و بررسی دقیق و عمیق قرار دهیم.
بازتاب نامه رهبری در میان جوانان غربی چگونه بوده است؟ تا چه حد پیام ایشان، برای این جوانان الهام بخش بوده است؟
باید بگویم همه جوانانی که پیام ایشان را مورد مطالعه قرار دادهاند، به شدت تحت تأثیر عمق و محتوای پیام ایشان، قرار گرفتهاند. این نامه باعث شده، تا این جوانان نظرات و باورهای بنیادینشان را مورد تردید قرار دهند. این امر باعث خواهد شد تا آنان به کشف حقیقت اصلی و واقعی نزدیکتر شوند. من امیدوارم که رسانهها بیش از پیش، به انتشار و برجستهسازی این پیام دست بزنند تا جوانان بیشتری از عمق و محتوای قوی پیام ایشان، آگاه شوند.
به نظر شما، آیا جوانان غربی قادرند تا موجب ایجاد «درک صحیح» میان اسلام و غرب شوند؟ با توجه به وجود و تسلط رسانههای قدرتمند در غرب، این امر چگونه امکانپذیر است؟ با وجود چنین رسانههای قدرتمند و با نفوذی، چگونه ممکن است که جوانان مسیر و روند جریانهای سیاسی و اجتماعی را به نفع برقراری صلح و تفاهم میان ادیان و ملل، تغییر دهند؟
باید بگویم که رشد و بسط رسانههای اجتماعی و ارتباطات سریع، شمشیری دو لبه است. از یک طرف، از سوی صهیونیستها و امپریالیستها در جهت ناامنسازی، اشاعه اطلاعات نادرست، و ایجاد آشوب و هرجومرج مورد استفاده واقع میشود. از طرفی دیگر، اثری متضاد و برعکس دارد. چرا که به دلیل وجود رسانههای اجتماعی افراد بیشتری به پیام رهبر عالیقدر ایران، دسترسی خواهند داشت. جوانان غربی که مایلند در خصوص جهان و دیگر کشورها اطلاع کسب کنند، و پروپاگاندای رسانههای غربی را زیر سؤال ببرند، و از این خبرپراکنیهای نادرست خسته شدهاند، احتمالاً قادر خواهند بود تا برای کسب اطلاع از امور جهان منابع جایگزینی پیدا کنند.
بحران اقتصادی و تبدیل تدریجی آمریکا به کشوری با مردمی کمدرآمد و فضای امنیتی سنگین، سبب خواهد شد تا جوانان در جستوجوی پاسخ سؤالاتشان باشند. جوانان در جوامع غربی به شدت از سیاستمداران و شرایط و اداره امور ناراضیاند و به دنبال پاسخهای دقیق برای سؤالاتشان هستند. آنها خواهان تغییر امور و همچنین در پی راهها و ایدههای جایگزین هستند. همه این عوامل موجب خواهد شد تا خواست و گرایشی عظیم برای صلحی پایدار در جهان، ایجاد شود.
از دید شما آیا نامه رهبر ایران میتواند به جوانان در«یافتن و کشف راههای جدید برای ساختن آینده» کمک کند؟
بله البته. با دعوت به بررسی و مطالعه دقیق و نیز تفکر نقادانه، پیام مذکور میتواند تلاشهای افراد و رسانههایی که در صدد دروغپراکنی به منظور تداوم بخشیدن به خونریزی و جنگ و نیز سرکوب هستند را تضعیف و حتی خنثی کند. نامه مذکور پیامی روشن و قوی دارد.
رهبران مذهبی برای برقراری صلح در جهان چه اقداماتی میتوانند انجام دهند؟ آیا آنها قادرند تا جوامع انسانی را به سوی صلحی پایدار و هماندیشی، وهمدلی هدایت کنند؟ در جهان امروز، این اهداف تا چه حد قابل تحقق و دستیابی است؟
رهبران مذهبی همه ادیان متعهد و ملزم به تلاش برای برقراری صلح و تفاهم در جهان امروزند.
به عنوان یک مسیحی، چیزی که مرا بیش از هر چیز دیگر خشمگین و عصبانی میکند، رشد صهیونیسم مسیحی است. انجیل در خصوص اینکه همه انسانها باید بر اساس رفتار و اعمالشان مورد قضاوت قرار بگیرند و نه زمینههای نژادی و مذهبی، صریح و روشن است. صهیونیسم ایدئولوژی نژادپرستانه و نفرتانگیزی است که در همه زمینهها با آموزههای مسیح در تضاد است. اما با این حال، این آموزههای خطرناک و نادرست، به صورت ظالمانهای وارد مسیحیت شده است. من امیدوارم که تمام مسیحیان در سر تا سر جهان، به آموزههای ناب شخص حضرت مسیح توجه کنند و آنها را مورد مطالعه و بررسی قرار دهند، و نه اینکه به سادگی آن چه را که کشیشهای طرفدار صهیونیسم میگویند، بشنوند.
همه مسیحیان در سراسر جهان باید برای برقرای صلح با مسلمانان به همکاری و تعامل بپردازند و با این کار به جنایات اسرائیل پایان دهند.
لینک مطلب: | http://h3nn.ir/News/12182.html |