ابراهیم رزاقی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل اقتصاد در کشور در خصوص مفاسد اقتصادی در جامعه اظهار داشت: یکی از اشکالات اساسی امروز این است که مفاسد اقتصادی کلان، برای بسیاری از مسئولین عادی تلقی می شود یعنی این فعالیتها را فعالیت های اقتصادی محسوب می کنند.
وی خاطرنشان کرد: در نظام لیبرالی هم وضع به همین صورت است و این گونه نیست که بگوییم آنجا اصلا این اتفاقات نمی افتد و یا اینکه مجازات ها کارآمدی ندارد؛ اما مسلما مقدار مفاسد اقتصادی نظام های لیبرالی غرب هیچ وقت مثل ایران نیست و اگر نه وضع آنها هم مثل ما بود.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: به عنوان مثال در سیستم اقتصادی کشور ما وام های کلانی گرفته می شود اما هیچ گاه پیگیری نمی شود که آیا این وام ها دقیقا در هدف و جهت تعیین شده خرج می شود یا خیر؛ هرچند برای گرفتن این وام ها و تسهیلات، دست اندرکاران بانک ها و وزارتخانهها را با رشوه های کلان متقاعد می کنند.
رزاقی یادآور شد: وقتی این اتفاقات میافتد یعنی اینکه این اقدامات بسیار گسترده بوده و حامیانی دارد که این حامیان در سطوح بالای مدیریتی هستند.
وی افزود: یکی از جدیترین خطرات این موضوع این است که این تلقی به وجود می آید که نظام جمهوری اسلامی ایران با این نوع مفاسد عجین است مثل بسیاری از دولت های دیگر یا حتی مانند نظام شاهنشاهی.
این کارشناس مسائل اقتصادی اظهار داشت: بسیاری از دولت ها از خارج وام می گیرند و کشور خود را بدهکار می کنند که این پول ها بین عده ای توزیع شده و سپس معلوم می شود این پول ها توسط این افراد به همان کشورها برده می شود.
رزاقی افزود: این افراد که برای آن کشورها به عنوان قهرمان پذیرفته می شوند سرسپردگی بالایی به کشورهای بیگانه دارند؛ که گاهی به اشتباه این حرکت با عنوان بخش خصوصی توانمند، نام گذاری می شود چون سرمایه های یک کشور را به کشور های دیگر مثل آمریکا، انگلیس و فرانسه آورده است.
وی خاطر نشان کرد: در دوره انقلاب و دفاع هم ما چنین مفاسدی داشتیم و اینگونه نبود که فساد نداشته باشیم؛ اما بسیارسطحی، کوچک و گذرا بود؛ ولی بعد از دفاع مقدس 8ساله این مسأله به وجود آمد که از لحاظ فرهنگی در اداره اقتصادی کشور تجدید نظر کردیم.
استاد دانشگاه تهران یادآورشد: اوایل انقلاب و زمان دفاع مقدس تا حدودی قانون اساسی رعایت می شد؛ چون شرایط جنگ اجازه نمی داد. درستی، پاکیزگی ،امانت داری و انتخاب درست مدیران، به طور نسبی بهتر از حالا صورت می گرفت. نمی گویم شرایط ایده آل بود ولی به هیچ وجه قابل مقایسه با امروز نبوده است.
رزاقی اذعان داشت: بعد از دفاع مقدس، مسئولین سیاستهای لیبرال سرمایهداری را در پیش گرفتند؛ فلسفه اقتصاد لیبرال آمریکایی این است که از هر راهی می توانید پول در بیاورید، فقط نباید این فعالیت ها غیرقانونی باشد چون قانون شما را مجازات می کند. آن هم قانون سرمایه داری نه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
وی خاطرنشان کرد: آنچه که در ایران اتفاق میافتد این است که بخش خصوصی آزاد است تا از هر طریق سود کسب کند؛ وقتی می گوییم سود یعنی دنبال حداکثر سود است و حصول آن از هر راهی اشکالی ندارد؛ اما قوانینی هم وجود دارد که مشکل هم همین قانون است.
کارشناس مسائل اقتصادی عنوان کرد: نتیجه این می شود که اگر قانون مسکوت باشد یا مجریان قانون لیبرالی عمل کنند، به این معنی که قاضی یا نماینده مجلس را بخرند و حقوقها و هدیه های کلان بدهند،در این صورت اندیشه لیبرالی و سرمایه داری آرام آرام زمینه ای فراهم می کند که ادمهایی که در واقع از لحاظ اعتقادات راسخ نیستند دلایل و توجیهاتی برای خود می سازند.
رزاقی تأکید کرد: جالب است که با همان پول ها این همه نشریه می زنند و تعداد زیادی سایت هایی که امروز بر ضد نظام فعالیت می کنند با این پول ها می چرخد. تعداد زیادی از آدمهایی که به BBC، صدای آمریکا و من و تو می آیند و صحبت می کنند را اینها تغذیه می کنند؛ به طوری که این افراد در خارج ازکشور بمانند و به نفع اینها حرف بزنند.
وی افزود: در سال 88 از همین منابعی که بدون کار بدست آمده است هزینه های هنگفتی برای تبلیغات و دعوت به آشوب در کشور شد؛ متأسفانه امروز در دانشگاه ها دانشجویان را در همین فضای سرمایه داری رشد می دهند.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران یادآور شد: کسانی که اینگونه پولدار می شوند از لحاظ شخصیتی معمولا کمبود دارند؛ معمولا به خریدهای خیلی گران قیمت مثل خانه و اتومبیل های گران قیمت روی می آورند. سپس برای خودشان گارد حفاظتی به وجود می آورند و مثل یک شاهزاده زندگی می کنند. فقط باید کاری کنند که قانون سروقتشان نیاید. قانون هم با رشوه و ... می شود درست کرد.
رزاقی بیان داشت: وقتی یک نسل هم می گذرد دیگر به کلی یادشان می رود اخلاق یعنی چی؟ دین و آیین چه می گوید؟ و این مسائل را فقط برای دیگران می گویند اما برای خودشان این فعالیت ها کاملا درست و حلال است. طبق همان اقتصاد سرمایه داری. یعنی مشکلی نیست یعنی این فعالیت ها فقط مربوط به آدمهایی است که زرنگ هستند و بیشتر می فهمند و فقط اینها می توانند دنبال این کارها بروند.
وی تصریح کرد: می گویند هرچه دولتی است ضرر ده است اما واقعا این گونه است؟ یا باید اینکه بگوییم که وقتی یک آدم دزدی را به ریاست یک کارخانه ای منصوب می شود معلوم است که کارخانه های دولتی ضرر ده می شود.وقتی که ما با مشکل تحریم ها در دوره دفاع روبه رو شدیم و کارخانه جات دولتی کالاهای تولیدی خود را طبق مصوبه مجلس با قیمت ارزان در اختیار مردم گذاشتند. معلوم است وقتی کالا را با قیمت پایین در اختیار مردم می گذارند این کارخانه ضرر می دهد ولی ضرر دهی اینها به دلیل مدیریت و مالکیت اینها نیست.
کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه الان 70 یا80 سال است که شرکت ها ی بزرگ، دیگر بوسیله مالکین خود اداره نمی شوند خاطرنشان کرد: مدیران متخصص حرفه ای هستند که کارخانه ها را اداره می کنند. اگر اینگونه است و می بینید خوب مدیریت نمی شود مسلما هیئت مدیره آن شرکت دولتی باید مدیران خوب تعیین کنند. اما اگر آن مدیرنامناسب و فاسد باشد و اعضای هیئت مدیره هم مثل خودش باشد معلوم است که منابع را تاراج می کنند. مگر این اتفاقات در شرکت های خصوصی نمی افتد؟ شرکت خصوصی یکدفعه تمام امکاناتی که در اختیارش قرار گرفته است به دست کسانی می افتد که احتکار کنند و کلی اتفاقاتی می افتد که اصلا ربطی به آن شرکت ندارد و همین گونه بخش خصوصی پولدار می شود یا اینکه مثلا هیئت مدیره به مالکین خیانت می کند سپس این شرکت ورشکسته می شوند.
رزاقی تصریح کرد: تا وقتی که این افکار است و ما بر اساس آن روابط خود را تنظیم می کنیم، وضع همین است. وقتی حضرت امیر در نامه خود به مالک تمام شرایط و ویژگی های یک مدیر در جمهوری اسلامی را بازگو می کنند به طوری که او که باید باشد و چگونه زندگی کند، و همه اینها فراموش می شود اگر هم گفته شود فقط برای طبقه پایین گفته می شود همین طور می شود که فساد تا این مرحله رشد پیدا می کند.
وی ضمن بیان این موضوع که بخشنامه دادن خیلی سطحی و عوام فریبی است، تأکید کرد: نکته مهمی که وجود دارد این است که کسی شروع کننده بودند و با تردید دنبال فساد رفتند ولی حالا با گذشت چند سال از آن زمان، این فرهنگ برای عده ای اگر نگوییم همه، جا افتاد است و بخش خصوصی ایران اینگونه فکر می کند. آنها نمی گویند فساد اما بسیاری مواقع فعالیت های آنان از فساد بدتر است. مثلا احتکار خرید و فروش بی جا و سود بردن های بی حساب در بازار مواد غذایی یا دلار. یا اینکه ارز گرفتن به نرح دولتی برای واردات کالاهای اساسی اما کالایی وارد می کنند که جز مالاهای تجملی است.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران افزود: در این فضای به وجود آمده چه تعدادشان نمایندگان واقعا مخالف این فساد هستند؟ چرا تصمیم نمی گیرند؟ معلوم میشود در شرایطی هستند که نمی توانند در این باره تصمیم بگیرند .می خواهم بگویم در این جریان نمایندگان، یک وزنه تعیین کننده هستند و خود انها ممکن است درگیر باشندکه این همه سکوت می شود.
رزاقی با طرح این سوال که این قضات چگونه انتخاب می شوند؟به چه طریق بر این ها نظارت می یشود؟ چند درصد از قضات پاک دست هستند؟ قطعا در این زمینه هم ذهنیت لیبرالی رسوخ پیدا کرده است؟سالانه 150تا200 هزار مغازه دار به دلیل گران فروشی و جنس بد فروختن و... اخطار می گیرند ولی هیچ کدام از اینها، مغازه هایشان تعطیل نمی شود و بعد جریمه هایی که دادند را با گران تر فروختن کالا به مردم جبران می کنند.
وی تصریح کرد: کسی که سابقه فساد دارد حتی محاکمه هم شده باشد مورد اطمینان مفسدین می شود. این شرایطی را به وجود می آورد که این افراد برای عده بیشتری این کار می کند. همین حالا هم او را به عنوان قهرمان ملی می شناسند. حالا که فضا اینگونه شد خیلی کار سخت می شود. به همین دلیل رهبری می گویند کارها از لحاظ اجرا متناسب و موثر نیست.
این کارشناس مسائل اقتصادی عنوان کرد: یکی از مسئولان قضایی گذشته گفته بود که اگر ما بخواهیم به طور واقعی با فساد مبارزه کنیم، کسی در ایران سرمایه گذاری نمی کند. یعنی با این اوصاف دزدها قرار است و میخواهند در ایران سرمایه گذاری کنند.سوال این است اگر دزدها و فاسد ها بخواهند سرمایه گذاری کنند کجا سرمایه گذاری می کنند؟ در تولید که سودش 20درصد است؟ یا فعالیت هایی که 100یا 500درصد سود دارند سرمایه گذاری می کنند؟ مثل واردات، خرید و فروش و... .
رزاقی یادآور شد: رهبری به این سوال پاسخ دادند و گفتند که اگر ادمهای فاسد سرمایه گذاری کنند این طور به نظر می آید که ادمهایی که به معنای واقعی تولید گر هستند و می خواهند سرمایه گذاری کنند رشد نمی کنند. و اگر هیچ گونه مبارزه ای با این مفسدین نباشد و سودهای کلان بدون زحمت بدست آورند اینها الگو خواهند شد برای سرمایه گذاران واقعی و آنها را منحرف خواهند کرد.
وی خاطرنشان کرد: وقتی که ریشه فساد عمق پیدا کند یعنی رشد پیدا کند مسلما قدرت زیادی هم بوجود می آورد. در تمام وزارتخانه ها و حتی در بیرون از کشور؛ بنابر این به نظر می اید اگرمیخواهد برای مبارزه با مفاسد تصمیم گیری شود در درجه اول باید افشاگری شود.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران تأکید کرد: باید بسیج مردمی زیادی به وجود بیاید؛ این روند مطبوعاتی در این زمینه باید تغییر کنند و تاثیرگذاری در جامعه به وجود بیاورند و هر مقامی خودش را از این آلودگی ها مبرا کند. آنهایی که سطحشان خیلی بالاست مخفی اند و ما از طریق فاسدهای پایین می توانیم به انها برسیم. ولی در گام های اول باید آنها را ندیده بگیریم چون قدرتمند هستند.
رزاقی خاطرنشان کرد: البته این جریان بسیار مشکل است و به مدیریت بسیار ظریفی نیاز دارد. نیروهای بسیار معتقد و پاک دست برای این مهم باید شناسایی شند که البته کار سختی است. بعد بیاییم این سطوح خیلی بالا را ندیده بگیریم و کسانی که برای آنها کار می کنند مثلا پیمان کارهایشان و مامورین شا ن و اینها را دستگیر و به شدت مجازات کنیم در سطح اعدام.
وی افزود: اگر این اتفاق بیفتد یعنی تمام آنهایی که میخواهند با آن ادمها همکاری کنند بدانند خطر مرگ در پیش دارند. این کار وحشت بینشان ایجاد می کند. بعداین وحشت شرایطی را به وجود می آورد که دیگر هر کسی حاضر به همکاری با آنها نشود. اگر این اتفاق بیفتد به شدیدترین صورت هم باشد مثلا مصادره شدیداموال باشد، اعدام باشد، بی آبرو کردن باشد، مثلا اینها را در رسانه ها و تلویزیون نشان بدهند و رسوا کنند.
کارشناس مسائل اقتصادی یادآور شد: در چنین شرایطی، فضایی به وجود می آید که دیگر به همین راحتی ها کسی با انها همکاری نمی کند یا اگر خواست همکاری کند بداند در چه شرایطی و خطری قرار خواهد گرفت. اینطوری برایشان هزینه ها بالا می رود؛ همچنین در مورد تمام مسئولین اداری، تمام فساد اینها زیر ذره بین قرار بگیرد و اجازه هم ندهند از کشور خارج شوند و به شدت مجازات شوند.
رزاقی اظهار داشت: باید بعد بازاری ها و مغازه دارها و احتکارکنندگان درشت، اینها را مجازات کنند و البته هم نباید اجازه دهند اتاق بازرگانی از اینها حمایت کنند و در پرونده های اداری وارد شوند انهایی که برای فرار مالیاتی پرونده سازی می کنند به شدت مجازات شوند. مامورین دولت که بازرسین مالیاتی هستند و قضاوت مالیاتی می کنند.
وی تصریح کرد: از همه مهمتر یکی از دلایلی که این فساد رشد پیدا می کند این نکته است که دولت در این 24 سال بعد از انقلاب و جنگ نخواست بداند و اطلاع ندارد هر ادمی چندخانه و مغازه دارد؟ این ها همه قانون است حتی در خود نظام سرمایه داری هم این قوانین وجود دارد و به شدت هم اجرا می شود. چنان نظام اطلاعاتی مالیاتی قوی دارند که نوشته بود آمریکا سازمان اطلاعات بیرونی و درونی دارند که این دو سازمان به اندازه سازمان اطلاعات مالیاتی اطلاعات ندارند. ما که از انها لیبرال تر نیستیم که!
استاد دانشگاه تهران گفت: این طور مشخص می شود که یک فرد چقدر دارایی دارد و درامد دارد و از کجا این دارایی را بدست اورده است؟ چقدر از این دارایی را به خارج منتقل کرده است؟ چقدر در خارج کشور دارایی دارد؟ چقدر در بانک های خارج از کشور پس انداز کرده است؟ کجاها سرمایه گذاری کرده است؟ با چه کسانی در ارتباط است؟ چقدر واردات کرد است؟ چقدر در انبار ذخیره دارد؟ اینها را به چه کسانی فروخته است؟ اینها همه معلوم می شود.
رزاقی افزود: این کارها وظیفه سازمان اطلاعات مالیاتی است. ما الان فقط وزارت اطلاعاتی داریم که سیاسی است و این کافی نیست چون مسأله سیاسی بحثی دیگر است. سازمان اطلاعات مالیاتی توانمند، ستون فقرات اقتصاد و سالم بودن روابط جامعه است که البته همین نقص اطلاعاتی برخی مواقع شرایطی به وجود می آورد که باعث اختلال در کار وزارت اطلاعات می شود.به دلیل سو استفاده های کلان اقتصادی.
وی خاطرنشان کرد: ما باید یک سازمان اطلاعات مالیاتی به وجود بیاوریم مستقل از هر سازمان یا وزارت خانه دیگری در سطح خیلی بالا.ادمهایی که سوابق خوب دارند و البته با استفاده از امکانات روز. سپس با آن سازمان اطلاعاتی از همه چیز باخبر هستیم سپس با سند و مدرک ادمها را دنبال می کنیم. فاسدین را از غیر فاسدین تشخیص می دهیم.
کارشناس مسائل اقتصادی در کشور خاطرنشان کرد: برای این مهم باید فرهنگ سازی شود.مردم باید اماده شودند.دانشگاه ها هم باید برای این کار اماده شوند البته امروز که دانشگاههای ما لیبرالی است. حتی با کمک اموزش و پرورش و.. . باید به مردم گفت ادم سالمی که درست زندگی می کند کیست؟ این را الگو سازی کنیم . بعد رسانه ها علی الخصوص تلویزیون که الان این کار را نمیکند باید این مهم را اشاعه دهد.
رزاقی افزود: روحانیون باید برای این وظیفه سازمان دهی شوند.به مردم بگویند ادم درست چه کسی است. برای یک کار تحقیقی، نامه حضرت امیربه مالک اشتر خواندم و از چند استادی که در رشته مدیریت فعال هستند پرسیدم که تا به حال شده که این نامه را مطرح کنید یا درس بدهید؟ این یک نمونه کامل مدیریت اسلامی است با سابقه طولانی. بعد میرومید مدیریت امریکایی را درس می دهید؟ حالا آن را که درس می دهید این را هم بگویید. روحانیون در این زمینه خیلی می توانند موثر باشند. باید از این دفاع کنند.
وی بیان داشت: اگر اینگونه عمل شود می تواند موثر باشد ابتدا از کسانی که فاسد درجه اول نیستند و از افراد مشهور نیستند شروع کنیم. چون شهرت خیلی مهم است. چون اگر از افرادی باشند که مشهور نباشند راحت می شود با ایشان مبارزه کرد و روابط شان هم ندیده گرفت.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران افزود: در چنین فضایی ادم ها شناخته می شوند. ارتباطات انها شناخته می شود. اتفاقا از این اطلاعات می شود برای وزارت اطلاعات هم استفاده کرد چون روابط اقتصادی قطعا با روابط سیاسی در ارتباط است؛ پس فضایی به وجود می آید که بسیاری می فهمند ج اسلامی به شدت دارد از خودش دفاع می کند. ادمهای فاسد را همه جا شناسایی کرده است.شاید بسیاری با این اخطارها دیگر ادامه ندهند.
رزاقی با بیان این موضوع که باید بعد باید یک رقمی را در نظر بگیریم، یادآور شد: مثلا بگوییم فساد از بالای یک میلیارد تومان. حالا شاید مفاسد یک میلیاردی اینقدر زیاد باشد که برای مرحله اول رقم درستی نباشد. بعد در مراحل بعدی به سراغ مقادیر پایین تر برویم . چون اگر گام به گام نباشد فقط انرژی هدر می رود و در نهایت می بینیم فقط دوباره افتابه دزدها را گرفته ایم. بعد که فضا اماده شد رقم را پایین تر بیاوریم. در افقی که ان دستگاه توانمند شد؛ بعد کار به جایی میرسد که یک کارمند معمولی هم توسط همان اداره شناسایی می شود و جلو انرا می گیرد. از این طریق فساد کم می شود.
وی خاطرنشان کرد: در مقاله ای که اخیرا می نویسم آورده ام که کشورهایی که توانستند صنعتی شوند مثلا20تا 30تا کشور هستند. اینها کشورهایی هستند که دولتهایشان ملی عمل کردند یعنی دولتی که امده سرکار منافع ملی در ذهنش بوده نه منافع یک گروه. از انجایی که منافع ملی با منافع تولیدکنندگاه توأم است چون انها تولید می کنند و کالا فراوان می شود. تورم نخواهد بود. اشتغال بالا می رود و مالیات بیشتری به دولت می دهند ولی دلال و واسطه که این کار را نمی کنند. اینها منافع ملی را در تولید جستوجو می کردند.حمایت از تولید، جلوگیری از واردات و جلوگیری از فساد در بخش های خدماتی و واسطه گری که در تولید اختلال ایجاد نکند. در نهایت صنعتی شدند.
این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: در جهان سوم تقریبا 99 درصدشان غیر ملی اند. اصلا دید ملی ندارند و گروهی و فرقه ای اند که خود اینها به دو قسمت تبدیل می شوند که یک قسمتشان دست پرورده امریکا هستند مثل شاه. گروه دیگر دست پرورده نیستند ولی وقتی سرکار می آیند چون روحیه ملی ندارند نمی توانند مردم را بسیج کنند و چون نتوانستند بسیج کنند طیف های مختلفی که با امریکایی زد و بند دارند که عمدتا هم در فعالیت های وارداتی هستند، از انها حمایت نمی کنند و از طریق کودتا انها را سرنگون می کنند مثل سرنگونی مصدق.
رزاقی اظهار داشت: من فکر می کنم اگر امریکایی ها خودشان هم اینجا بودند اینگونه اقتصاد را نمی توانستد اداره کنند. با این وضع غیر عادی تولیدی که 50یا 60 درصد ان کار نمی کند و با این همه بیکار، ما 1000 میلیارد دلار واردات داشته ایم!
وی افزود: بعد انقلاب ها و شکل گیری دولت های ملی، امریکا همه انها را سرنگون می کند و تمام دشمنی او با ایران هم همین است و این واهمه را دارد که ایران بچرخد و بتواند اقتصادش را ملی کند، فرهنگش را ملی کند چون الان فرهنگ ما به شدت در مسیرفرهنگ زدایی ملی است؛ اما خدارا شکر گروه قابل توجهی هستند که مقاومت بلدند و در این راه جانشان را هم میدهند.امید هست ولی کار میخواهد که مهمترین آن کارهای تشکلی و بسیجی و رسانه ای است.