به گزارش شبکه خبری هزاره سوم؛ الهه میردوستی با بیان اینکه شهید «محسن حججی» شهدای مدافع حرم را از طریق رسانه‌ها به جهانیان معرفی کرد، اظهار داشت: در سال‌های نخست اعزام مدافعان حرم و شهادت آن‌ها، به جهت اینکه مردم اطلاعات کمی از رسالت این افراد داشتند و همچنین براساس شعارهای دشمنان، کنایه‌ها و بی‌توجهی‌هایی نسبت به خانواده‌های شهدا صورت می‌گرفت. پس از شهادت حججی و رسانه‌ای شدن نحوه شهادت وی، ورق برگشت و مردم دریافتند که وقتی شخصی به خاطر پول به سوریه رفته باشد، با استقامت و سربلند در مقابل دشمن نمی‌ایستد و تا آخرین قطره خون نمی‌جنگند. همچنین مردم دریافتند که نیروهای داعش چه قساوتی دارند.
وی افزود: خانواده‌های شهدا از جمله خواهر و برادران نیز نقش بسزایی در معرفی شهدا به نسل امروز ایفا کردند. خدا را شاکرم که ملت ایران امروز به خوبی دریافتند که مدافعان حرم چه از خودگذشتی بزرگی انجام دادند و از دلبستگی‌های خود به خاطر رسیدن به هدفی والاتر گذشتند.
خواهر شهید میردوستی خاطرنشان کرد: روزهایی را به خاطر دارم که برخی از مردم به جهت اطلاعات کمشان از علل حضور مدافعان حرم در سوریه، به ما کنایه می‌زدند. روزی در یک جمعی، از شهدا و برادرم می‌گفتم که ناگهان با پرخاشگری و بی‌احترامی خانمی روبرو شدم. وی حتی چادر من را به سخره گرفت. تا مدتی از مطرح کردن مسائل سوریه و یا صحبت در خصوص شهدای مدافع حرم در جمع‌ها هراس داشتم. اما خدا را شاکرم که امروز مردم از رسالت مدافعان حرم آگاه شدند و احترام بیشتری برای خانواده شهدا به ویژه پدر و مادر آن‌ها قائل هستند.



میردوستی ادامه داد: خانم‌ها امروز خودشان از همسر و فرزندانشان درخواست می‌کنند که برای دفاع از اسلام و حرمین آل الله عازم سوریه شوند و این نشانه‌های خوبی است.
وی با اشاره به مظلومیت خانواده شهدای مدافع حرم فاطمیون، گفت: خانواده شهدای مدافع حرم ایرانی از مظلومیت خارج شدند اما خانواده شهدای لشکر فاطمیون از قبل نیز مظلوم تر شدند. آنها نه می‌توانند به کشور خودشان برگردند و نه شرایط مناسبی برای زندگی در ایران دارند و این موضوع نگران کننده است. این در حالی است که تمام مدافعان حرم با یک هدف عازم سوریه شدند. هیچ فرقی میان شهدای ایرانی، افغانستانی و پاکستانی وجود ندارد.
میردوستی اذعان کرد: خانواده شهدای افغانستانی و پاکستانی از نظر اردویی کمترین امکانات را دارند. کسانی را می‌شناسم که پولی برای مسافرت ندارند و از سوی هیچ ارگانی نیز در خصوص این امر حمایتی صورت نمی‌گیرد. یک مادر شهید مدافع حرم فاطمیون گاهی با من تماس می‌گیرد و دلگیر است که نمی‌تواند فرزندانش را به یک سفر کوتاه یا شهر قم ببرد.
خواهر شهید میردوستی خاطرنشان کرد: خانم افغانستانی را می‌شناسم که در ایران زندگی می‌کند. دو فرزند او در سوریه به شهادت رسیدند. پیکر یکی از آن‌ها مفقودالاثر است. پسر دیگر این خانم نیز در سوریه به عنوان مدافع حرم حضور دارد. همسر وی نیز یک سال پیش به رحمت خدا رفت. این خانم در یک خانه کوچک با دیگر فرزندان و نوه‌هایش زندگی سختی را می‌گذراند. خانواده شهدای فاطمیون گلایه‌ای نسبت به شهادت فرزندانشان ندارند و حتی درخواستی هم نمی‌کنند.
وی با اشاره به خدمات‌رسانی و دیدار با خانواده شهدا تصریح کرد: طی سال‌های گذشته گروهی خودجوش متشکل از 70 نفر از مردم و خانواده شهدا تشکیل دادیم. به دیدار خانواده معزز شهدای فاطمیون می‌رفتیم و سبد کالا و هدیه برایشان می بردیم. اما مدتی است که یک خیر، حسینیه‌ای در تهرانپارس به نام «منتظران المهدی (عج)» در اختیار ما قرار داده است تا بتوانیم یک کانونی برای کمک به خانواده شهدا و انجام فعالیت‌های فرهنگی تشکیل دهیم. از خیر این حسینیه کمال تشکر را دارم که با در اختیار گذاشتن این حسینه، فعالیت‌های ما را بیشتر کرد. 
میردوستی ادامه داد: یکی از برادران شهدای مدافع حرم فاطمیون با من تماس گرفت و اظهار داشت که به جهت اینکه پدر پیرش در افغانستان است، بنیاد شهید هزینه‌ای برای برگزاری مراسم یادبود برادرش پرداخت نمی‌کند. این برادر شهید مشکل مالی داشت و می‌گفت که برادرش به خوابش آمده و درخواست کرده است که مراسم یادبودی برایش برگزار کند. به لطف خداوند خیری پیدا شد و هزینه مراسم را پرداخت. گروه ما اعم از خواهران و برادران نیز کمک کردند تا مراسم یادبود این شهید بزرگوار به بهترین نحو برگزار شود.



وی در خصوص برنامه‌های آتی خود گفت: در نظر دارم گروهی از خانواده‌های شهدای فاطمیون را با هزینه پنج هزار تومان به زیارت حرم حضرت معصومه (س) ببرم. برای اجرای این برنامه نیازمند یک خیر یا حمایت از سازمانی هستم تا اتوبوسی در اختیار ما قرار دهد که تا امروز  نتوانستم حامی پیدا کنم.
خواهر شهید میردوستی به تهیه و اجرای تئاترهای ارزشی برای معرفی شهدای مدافع حرم اشاره و عنوان کرد: طی ماه‌های گذشته به همت گروهی از بازیگران، چند تئاتر ارزشی اجرا کردیم که هنوز متولیانی که قول همکاری داده بودند، حقوق این هنرمندان را پرداخت نکرده‌اند. برخی با کنایه به من می‌گویند که با چادر نمی‌توانم در تئاتر فعالیت داشته باشم. در پاسخ این افراد می‌گویم که با تلاش و استقامت بیشتر از قبل، فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی‌ام را ادامه می‌دهم و شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم را در قالب تئاتر به مردم معرفی می‌کنم.
وی در پایان به خاطره‌ای از روز تشییع برادر شهیدش پرداخت و گفت: مادر شهید «شهرام زلفی» از شهدای تیپ صابرین برایمان روایت کرد که چند روز پیش از خاکسپاری برادرم، خواب پسرش را می‌بیند. در خواب پسرش عجله داشته و می‌گوید که مادر من باید بروم خانه‌ام را مرتب کنم زیرا یک میهمان سید دارم. مادر هر قدر در خواب اصرار می‌کند که بیشتر کنارش بماند، شهید زلفی می‌رود. این مادر شهید وقتی از خواب بیدار می‌شود، به بهشت زهرا می‌رود اما هیچ خبری نبود. چند روز بعد در حالی که مزار برادرم را می‌کنند، مادر شهید زلفی می‌پرسید چه کسی را قرار است اینجا دفن کنید؟ پاسخ می‌دهند که یک شهید مدافع حرم است. مادر ادامه می‌دهد که آیا این شهید سید است؟ آن‌ها جواب مثبت می‌دهند.