شبکه خبری هزاره سوم
printlogo


کد خبر: 4056تاریخ: 1393/1/3 12:34
تفاوت احمدینژاد با هاشمی و ناطق در هزینه کردن از رهبری!
چرا رسانه های اصلاح طلب در موضوع هسته ای و توافق ژنو از رهبری هزینه می کنند؟
تفاوت احمدینژاد با هاشمی و ناطق در هزینه کردن از رهبری!
با وجود این حجم از دفاعیات رهبری از دولت های نهم و دهم، دکتر احمدی نژاد هیچگاه در مقام دفاع در برابر منتقدین و دشمنان خویش، به دفاعیات « خاص » رهبری نیز استناد نکردند چه اینکه وی در سال 84 گفته بود: «آمده ایم تا تیرها به جای رهبری به سینه ما بخورد و سپر بلای رهبری شویم»و لیکن همراهان دولت فعلی و حامیانش و حتی خود رئیس دولت یازدهم از حمایت های رهبری که به تصریح امام خامنه ای، در امتداد حمایت از بقیه دولتهاست و دلیل دیگری ندارد، به گونه ای برداشت کرده اند که گوییا در همه موارد نصایح رهبری را مد نظر قرار می دهند و تمام اعمالشان مستقیما پس از تایید رهبری صورت گرفته است و اینگونه از وجهه رهبری برای سرپوش گذاشتن بر شکست احتمالی در مذاکرات هسته ای که بسیار قریب به واقعیت شده است، مایه می گذارند

پس از توافق ژنو و نامه حجه الاسلام روحانی به رهبری انقلاب و بزرگنمایی توافق ژنو و تثبیت کننده حقوق ملت ایران خواندن آن از سوی رئیس دولت یازدهم که با پاسخ حکیمانه رهبری انقلاب مبنی بر اینکه « دستیابی به آن چه مرقوم داشته اید در خور تقدیر است » مواجه شد و در بطن و مفهوم مخالف کلام رهبری انقلاب می شد به صراحت این نکته را یافت که ” در مورد توافق ژنو باید دید اساسا چه چیزی داده شده و ما به ازای آن چه چیزی دریافت شده است و پس از آن می توان در مورد آن به قضاوت نشست ” جریان اصلاح طلب دیروز و اعتدال گرای امروز، در روزهای پایانی اسفند، خط جدیدی را در رسانه های خود دنبال کرده است که در روزهای اخیر و پس از آشکار شدن عهد شکنی های دول استکباری و در راس آن دولت آمریکا، این خط آشکارتر شده است، برای نمونه حجه الاسلام ناطق نوری می گوید:

« وزارت خارجه سیر تا پیاز مذاکرات را با مقام معظم رهبری در جریان می‌گذارد.»[۱]

 اولین گزاره ای که پس از این سخنان به ذهن خطور می کند این است که تمام توافقات به همراه جزئیات مورد تایید رهبری انقلاب اس!

  این در حالی است که رهبر معظم انقلاب ۲۹ آبان ۱۳۹۲ در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور در مصلی تهران می فرماید:

 « درباره‌ى مسائل اخیر و این بگومگوهایى که در صحنه‌ى سیاست خارجى و مسائل هسته‌اى و گفتگو و مذاکره و از این حرفها هست، عرض بکنیم. اوّلاً بنده اصرار دارم بر حمایت از مسئولانى که اجراى کار برعهده‌شان است، از همه‌ى دولتها بنده حمایت میکنم، از مسئولان – مسئولان داخلى، مسئولان خارجى – حمایت میکنم و وظیفه‌ى ما است. من خودم مسئول اجرایى بوده‌ام، وسط میدان بوده‌ام، سنگینى کار و سختى کار را با همه‌ى وجود احساس کرده‌ام؛ میدانم که کار اداره‌ى کشور کار سختى است. لذا اینها به کمک احتیاج دارند، من هم کمکشان میکنم، حمایتشان میکنم؛ این یک طرف قضیّه است که قطعى است. از آن طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملّت ایران، از جمله مسئله‌ى حقوق هسته‌اى؛ اصرار داریم بر اینکه از حقوق ملّت ایران یک قدم عقب‌نشینى نباید بشود. ما البتّه در جزئیّات این مذاکرات مداخله نمیکنیم.»[۲]  

نتیجه منطقی این سخنان رهبری انقلاب را می توان در ۳ بند خلاصه نمود:

 اولا: ایشان از مذاکره کنندگان هسته ای حمایت می کنند و حمایتشان در امتداد حمایت از تمام دولتها و به جهت سنگینی کار اجرایی است و دلیل دیگری ندارد

لفظ « لذا اینها به کمک احتیاج دارند و حمایتشان می کنم » که پس از تشریح سختی کار اجرایی از سوی رهبری انقلاب، ایراد شده است خود مبین این حقیقت است.

 شاید عبارت محکم، صریح و قاطع رهبری در حمایت از دولت عدالت محور دکتر احمدینژاد و مقایسه با عبارت اخیرالاشاره در مورد دولت یازدهم بتواند تا حدودی گره را از این ماجرا باز نماید

معظم له در اول فروردین ۱۳۸۶ در مشهد مقدس در مورد دولت نهم می فرمایند:  « من از دولت حمایت می کنم از همه دولتهای بر سرکار و منتخب مردم حمایت کردم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ از این دولت هم به طور خاص حمایت می کنم، این حمایت، بی دلیل و بی حساب و کتاب نیست، اولاً جایگاه دولت در نظام جمهوری اسلامی و در نظام سیاسی کشور ما جایگاه بسیار مهمی است، ثانیاً بیشترین مسئولیتها را دولت بر دوش دارد، بعد هم این جهت گیری های دینی و این ارزشگرایی انقلابی و اسلامی خیلی ارزش دارد سخت کوشی، تلاش فراوان، ارتباط با مردم، سفرهای استانی، جهت گیری عدالت ورزی مردمی، اینها خیلی قیمت دارد و من قدر این کارها را می دانم، من به خاطر این چیزها از دولت حمایت می کنم.»[۳]

 به هر حال از کسانی که این دفاعیات رهبری معظم انقلاب از دولت های نهم و دهم را به کنار نهاده و بر طبل نامشروع و دیکتاتور بودن دولت عدالت محور دکتر احمدینژاد کوبیده و همچنان نیز بر این رویه خود اصرار دارند، انتظاری جز تحریف سخنان رهبری انقلاب نمی رود.  

از زاویه دیگر باید گفت با وجود این حجم از دفاعیات رهبری از دولت های نهم و دهم،دکتر احمدینژاد هیچگاه در مقام دفاع در برابر منتقدین و دشمنان خویش، به دفاعیات « خاص » رهبری نیز استناد نکردند چه اینکه وی در سال ۸۴ گفته بود: «آمده ایم تا تیرها به جای رهبری به سینه ما بخورد و سپر بلای رهبری شویم»و لیکن همراهان دولت فعلی و حامیانش و حتی خود رئیس دولت یازدهم از حمایت های رهبری که به تصریح امام خامنه ای، در امتداد حمایت از بقیه دولتهاست و دلیل دیگری ندارد، به گونه ای برداشت کرده اند که گوییا در همه موارد نصایح رهبری را مد نظر قرار می دهند و تمام اعمالشان مستقیما پس از تایید رهبری صورت گرفته است و اینگونه از وجهه رهبری برای سرپوش گذاشتن بر شکست های احتمالی که بسیار قریب به واقعیت شده است، مایه می گذارند.

ثانیا: رهبری انقلاب بر این نکته تصریح فرموده اند که از حقوق هسته ای ملت ایران یک قدم نیز نباید عقب نشینی شود. امری که با محرمانه ماندن اصل توافقنامه ژنو و پالس های غرب و آمریکا در مورد تعهدات ایران، این روزها بسیاری را نگران کرده است و با توجه به مباحث صورت گرفته در مورد توافقنامه ژنو، به نظر نمی رسد از سوی هیات ایرانی رعایت شده باشد.  

ثالثا: معظم له تاکید کردند که در جزئیات دخالت نمی کنند، حال چگونه بین این عبارت صریح رهبری و صحبت جناب آقای ناطق نوری مبنی بر « در جریان سیر تا پیاز مذاکرات بودن رهبری » باید قائل به جمع شد موضوع لاینحل دیگر است!  

البته می توان به گونه ای دیگر نیز در این موضوع وارد تجزیه و تحلیل شد:  

حالت اول: رهبری انقلاب در جریان سیر تا پیاز مذاکرات نیستند؛ که در این صورت بطلان ادعای حجه الاسلام ناطق نوری عیان می شود.  

حالت دوم: رهبری انقلاب در حریان سیر تا پیاز مذاکرات هستند ؛ که در این صورت نیز در جریان بودن رهبری اساسا به معنای تایید همه اقدامات تیم مذاکره کننده نیست چرا که خود ایشان تاکید کرده اند « در جزییات دخالتی نمی کنند» و این عدم دخالت به جهت فرصت دهی به دولتی است که اساسا همه مشکلات را به مدیریت دولت قبل منتسب می کند!

 حجه الاسلام ناطق نوری در این سخنان می افزاید:  «در سفر رهبری معظم انقلاب در زمان ریاست‌جمهوری ایشان به نیویورک که بنده هم همراه ایشان بودم، وقتی با آقای ظریف روبه‌رو شدیم فرمودند این آقای ظریف را میبینید، او عمیقا متدین است و زمان قطعنامه ۵۹۸ یَل مذاکره و مباحث حقوقی بود.»  

توجه به بیانات رهبری در ۳۱ مرداد ۱۳۸۹ در این بخش ضروری به نظر می رسد:  

« مبادا کسى تصور کند که رهبرى یک نظرى دارد که برخلاف آنچه که به عنوان نظر رسمى مطرح میشود، در خفا به بعضى از خواص و خلّصین، آن نظر را منتقل میکند که اجراء کنند؛ مطلقاً چنین چیزى نیست. اگر کسى چنین تصور کند، تصور خطائى است؛ اگر نسبت بدهد، گناه کبیره‌اى انجام داده. نظرات و مواضع رهبرى همینى است که صریحاً اعلام میشود؛ همینى است که من صریحاً اعلام میکنم.»  

نظر رسمی رهبرمعظم انقلاب در مورد آقای ظریف نیز « بچه های انقلاب » خواندن وی بوده است و نه بیشتر، چه اینکه این حقیر، پیش تر تفاوت مبنایی و اصولی « بچه های انقلاب » و « بچه های انقلابی » را یادآوری نمودم.  

علاوه بر حجه الاسلام ناطق نوری، هاشمی رفسنجانی نیز اخیرا در دیدار اعضای هیأت مؤسس، شورای مرکزی و جمعی از فعالین مجمع اسلامی مدافعان عدالت می گوید:

 « اصرار بر القای شکست تیم دیپلماسی در مذاکرات هسته‌ای مصداق نگاه سیاسی و جناحی به منافع ملی است و رهبری نظام هم قبل و هم بعد از مذاکرات، تیم دیپلماسی و کارهایشان را تأیید کردند، ولی گروهی که اتفاقاً ادعای پیروی از ولایت دارند، هر روز برای مأیوس کردن مردم تلاش می‌کنند.»[۴]  

از آنجا که شخص حجه الاسلام هاشمی رفسنجانی مدعی تایید کارهای تیم دیپلماسی وزارت خارجه شده اند می بایست برخی بیانات آبان ماه امسال رهبری انقلاب در مورد  مذاکرات هسته ای را به وی یادآور شد:  

۱- « هر ملّتى به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتّى آن کسانى که دوست آمریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدّق به آمریکایى‌ها اعتماد کرد؛ براى اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیس‌ها نجات بدهد، به آمریکایى‌ها متوسّل شد…… مصدّق اعتماد کرد، کتکش را [هم‌] خورد؛ حتّى کسانى که با آمریکا میانه‌شان هم خوب بود و به آمریکا اعتماد کردند، ضربه‌اش را خوردند.» ( ۱۲ آبان ۱۳۹۲)  

۲- « مذاکره در موضوعات خاص اشکالى ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذن‌الله ضررى نمیکنیم.» ( ۱۲ آبان ۱۳۹۲)

 رهبری معظم انقلاب در ۲۹ آبان امسال هم در مورد مذاکرات هسته ای فرمودند:

 «خصوصیّت و شاخص دیگرى براى استکبار به دست مى‌آید و آن حق‌ناپذیرى است؛ نه حرف حق را میپذیرند، نه حقّ ملّتها را میپذیرند؛ حق‌ناپذیرِ مطلق. در مباحثات جهانى بسیار اتّفاق مى‌افتد یک حرف حقّى زده میشود، آمریکا به دلیلى نمیپذیرد؛ با انواع شیوه‌ها حرف حق را رد میکنند، زیر بار حق نمیروند. حالا یک نمونه‌اش مسائل امروز ما است که مربوط به فعّالیّتهاى هسته‌اى و صنایع هسته‌اى است؛ ….همچنان که حقوق ملّتها را هم قبول نمیکند؛ اینکه ملّتها حق دارند انتخاب کنند، حق دارند آن حرکتى را که خودشان میخواهند، آن اقتصادى را که خودشان میخواهند، آن سیاستى را که خودشان میخواهند اتّخاذ کنند، این را براى ملّتها قائل نیستند، معتقد به تحمیل بر ملّتها هستند.»  

در پایان به نظر می رسد با مقایسه دو صحبت رهبری انقلاب در یک بازه زمانی خاص، حقیقت عیان تر گردد:

 رهبری معظم انقلاب بعد از اولین سفر دکتر احمدینژاد به نیویورک/۲۹ شهریور ۱۳۸۴ فرمودند:  

بحمدالله در منبر سازمان ملل و در مقابل چشم سران کشورهای جهان، رییس جمهور محترم ما حرف دل ملت را بیان کرد.استحکام، متانت و قوت بیان و قوت مواضع در آن تریبون جهانی در مقابل چشم همه ی دنیا به دست آمد  اما معظم له بعد از اولین سفر حجه الاسلام روحانی به نیویورک می فرمایند:  ما از تحرک دیپلماسی دولت حمایت می کنیم، البته برخی از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد به نظر ما به جا نبود، از مسئولین می خواهیم که با دقت با ملاحظه ی همه ی جوانب،گام ها را درست و محکم بردارند و منافع ملی را یک لحظه به فراموشی نسپرند.

_____________________________________________________________________

[۱] http://www.khabaronline.ir/detail/344276

2] http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=24552

3] مقام معظم رهبری- اول فروردین ۸۶- مشهد مقدس

http://www.entekhab.ir/fa/news/146442 [4


لینک مطلب: http://h3nn.ir/News/4056.html

Page Generated in 0/0139 sec