دود آتش سوزی یک کارگاه نساجی در خیابان جمهوری اسلامی تهران همانقدر که برای دو خانم کارگر و خانوادههایشان دردناک و تلخ بود، برای رسانههای اصلاحطلب که اساسا نان را به نرخ بحران و آشوب و هرجومرج میخورند، شیرین و دلپذیر بود؛ چرا که توانست سفرهای برای تخریب مسئولان کشور و فعالان و خدمتگذاران نهادهای حکومتی و مردمی نظیر آتش نشانی فراهم کند که برخی از خبرنگاران فرصتطلب هم نان چربی برای سیر کردن شکم خود داشته باشند.
از فردای انتشار اخبار و تصاویر مربوط به حادثه آتش سوزی در خیابان جمهوری اسلامی، رسانههای اصلاحطلب طبق رویه همیشگی خود با رسانههای ضدانقلاب همراه شدند تا با تلاش فراوان اثبات کنند که مسئولیت مرگ دو کارگر خانم در کارگاه نساجی، مسئولان نظام و شهرداری تهران هستند و باید این افراد از مسئولیت خود استعفا دهند تا ضمن مشخص شدن ناکارآمدی حکومت، مجددا موجی برای بازگشت مدیران دولت اصلاحات به عرصه مدیریت شهری و سازمانهای خدماترسانی فراهم شود.
تمام این هیاهو و غوغاسالاریها در حالی صورت میگیرد که مسئولان و نیروهای خدمتگذار آتش نشانی در سالهای اخیر به قدری جانفشانی و جانبازی برای نجات جان مردم از حوادث گوناگون داشتهاند که افکار عمومی میدانند و باور دارند که امکان کوچکترین اهمال و کمکاری از سوی این افراد وجود ندارد و وجود نقص فنی در خودروهای آتش نشانی، یکی از حوادث غیرمترقبهای بوده که در همه جهان و در همه حوادث امکان وقوع دارد.
در همین زمینه، شهردار تهران ضمن تاکید بر بررسی ماجرا و معرفی مقصرین طی دو هفته آینده، تاکید کرد: «عزیزان ما در آتش نشانی نشان داده اند که با رشادت و جدیت انجام وظیفه می کنند، همانطور که تاکنون تعداد زیادی از شهروندان را از حوادث نجات داده اند. در سال گذشته نیز امید عباسی، آتش نشانی که در جریان نجات جان شهروندان جان خود را از دست داد را تشییع کردیم. در این زمینه مطمئن هستم که کارمندان شجاع آتش نشانی از جان خود برای نجات جان شهروندان می گذرند و انجام وظیفه می کنند و این یک شعار نیست.»
با این حال و در این میان، مشاهده نام برخی چهرههای شاخص خبری در میان رسانههای جریان اصلاحات که به طور شدید در کوره «استعفای شهردار تهران و مسئولان آتش نشانی» میدمند، مشخص کرد که این افراد کسانی هستند که بارها و بارها از سوی رسانههای انقلابی نسبت به حضورشان در نشریات و مجلات وابسته به شهرداری تهران و مطبوعات نزدیک به محمدباقر قالیباف هشدار داده شده بود اما با بی اعتنایی آقای شهردار و تیم سابق شهرداری روبرو شده بود.
در واقع شهرداری تهران که این روزها تاوان عدم انتخاب محسن هاشمی رفسنجانی به عنوان شهردار در انتخابات داخلی شورای شهر تهران را پس می دهد، اکنون توسط افرادی محاکمه می شود که زمانی مورد حمایت تیم رسانه ای شهرداری تهران قرار داشتند و به عنوان خبرنگار برای نشریات و روزنامه های نزدیک به قالیباف، تحلیل و خبر می نوشتند و منتقدین اصولگرای او را با شدیدترین الفاظ مورد حمله و توهین قرار می دادند.
تا چند سال پیش افرادی که اکنون در رسانههای اصلاحطلب مشغول نواختن آقای شهردار و گرفتن انتقام عدم انتخاب شهرداری دیگر در تهران هستند، حقوق بگیر همین شهرداری تهران بودند و با همین قلم هتاکانه و غیرمنطقی خود که امروز خواستار استعفای قالیباف است، به منتقدین او و از جمله انقلابی ترین چهره های انقلاب حمله میکردند و مورد عتاب مجموعه شهرداری تهران که قرار نمی گرفتند هیچ، بر آزادی عمل آنها نیز افزوده می شد.
شاید بد نباشد با ذکر چند مورد از این افراد که اکنون و با روی کار آمدن دولت جدید به نشریات پرتعداد حامی دولت یازدهم کوچ کردهاند، تذکر دوستانه ده سال اخیر به شهردار تهران را مجددا تکرار کنیم که مجموعه فرهنگی و رسانهای وابسته به شهرداری و نزدیک به شهردار تهران مملو از افرادی است که نه تنها کوچکترین اعتقادی به انقلاب اسلامی و ارزشهای مدیریت جهادی موردنظر مجموعه شهرداری ندارند، بلکه از جمله افرادی هستند که نزدیکترین رابطه را با جریان فتنه و نیروهای افراطی جریان اصلاحات دارند که تناسبی با ساختار مبتنی بر مدیریت جهادی نداشته و ندارد.
به عنوان مثال، «م. ش» از جمله افرادی است که تا مدتی پیش در روزنامه «تهران امروز» فعالیت خبری داشت و یکی از اصلیترین مقالهنویسان این روزنامه در حمله به آیتالله مصباح یزدی بود. او که از نزدیکترین افراد رسانهای به سیدمحمد خاتمی محسوب میشود و در جریان فتنه ۸۸ نیز بازداشت شده، در آن زمان از بهم خوردن وحدت اصولگرایان ابراز نگرانی میکرد ولی اکنون که در روزنامه «آرمان» مشغول فعالیت است، افراطیترین مواضع را در نقد جریان اصولگرایی به ویژه شخص محمدباقر قالیباف و حمایت از جریان فتنه اتخاذ میکند.
گزارش خبرنگار بازداشتی فتنه ۸۸ از وحدت اصولگرایان در روزنامه «تهران امروز»
مطلب همان خبرنگار علیه قالیباف در روزنامه «آرمان»
در سال ۸۸ هم برخی خبرنگاران روزنامه تهران امروز که دفتر تحریریه آن نزدیک پل کالج و در مسیر حرکت میلیونی مردم تهران در راهپیمایی تاریخی ۹ دی قرار داشت، با حضور در کنار پنجره های این روزنامه اقدام به تمسخر مردم عزادار کرده و با بکار بردن الفاظی نظیر آنکه دستمزد حضور شما در این راهپیمایی چقدر بوده است، موجب رنجش و ناراحتی راهپیمایان وعزاداران حسینی را فراهم آوردند.
بسیاری دیگر از خبرنگاران این مجموعههای رسانهای هم افرادی هستند که کوچکترین قرابتی با ارزشهای انقلاب اسلامی نداشته و صراحتا در صفحات شخصی و نوشته های خود آنرا بیان کرده اند اما در سالهای گذشته ابزار امپراطوری رسانهای شهرداری تهران برای حمله و تهاجم به منتقدین محمدباقر قالیباف خصوصا از نوع ارزشی و انقلابی اش بودهاند؛ افرادی که اکنون در فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی مشغول امضا جمع کردن برای استعفای آقای قالیباف به دلیل حادثه خیابان جمهوری اسلامی هستند!
نوشته یکی از همکاران سابق نشریات نزدیک به شهرداری در حمله به قالیباف
ماجرای هجمه نشریات اصلاحطلب به «الهه راستگو» به دلیل رای به قالیباف به جای رای به محسن هاشمی در موضوع انتخاب شهردار تهران هم از دیگر مواردی است که طی ماههای پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به وقوع پیوست و ثابت کرد که مارهای پرورش یافته در مجموعه رسانهای شهرداری تهران اکنون به افعیهایی تبدیل شدهاند که حتی چشم دیدن محمدباقر قالیباف را هم ندارند و از هر مسالهای برای هجمه به او استفاده میکنند.
این در حالی است که تیم رسانه ای مذکور در ایام انتخاب شهردار تهران نیز تلاش ویژه ای برای به کرسی نشاندن محسن هاشمی و ناکامی قالیباف در دستور کار خود قرار داده بودند.
اگر محمدباقر قالیباف در سالهای گذشته به تذکرهای دلسوزانه نیروهای انقلابی و حزباللهی در زمینه عدم همراهی و همکاری با این طیف از افراد گوش میداد و زمینه را برای خارج شدن افراد انقلابی و جایگزین شدن نیروهای افراطی اصلاحطلب در مجموعه رسانهای نهاد تحت هدایت خود به بهانه جذب حداکثری و تلاش برای به دست آوردن رای آنان فراهم نمیکرد، قطعا اکنون نیز شاهد نمکدان شکستن همین افراد در ماجرایی نظیر آتش سوزی خیابان جمهوری اسلامی که اساسا ارتباطی به او ندارد و شهردار تهران نیز نقشی در وقوع این حادثه دلخراش ندارد، نبود. البته هنوز هم دیر نشده و فرصت برای جبران خطاهای گذشته است.
رجا