فرصت طلایی ایران در مواجه با تروریست ها
جبهه ی النصره ، فتح السلام ، داعش ، گردان های عبدالله عزام ، صقور الشام ، لواءالمه ، ارتش آزاد سوریه و کتائب الحرار شام از مهم ترین گروه های مسلح در بین این چهارده گروه هستند که در سوریه حضور دارند که مطمئنا شناخت کامل و جامع این گروه ها برای نیروهای سوریه و همچنین سپاه قدس ایران و سپاه بدر یک ضرورت به حساب می آید .
|
به گزارش گروه سیاسی شبکه خبری هزاره سوم بحران سیاسی سوریه از تابستان 91 به سرعت رنگ و بوی نظامی به خود گرفت . تعداد گروه های مسلح سوری و خارجی درون سوریه در آذر ماه سال 91 را 14 گروه مسلح در حلب اعلام کردند که میخواهند گروهی جدید به اسم حکومت اسلامی تشکیل بدهند و حاضر نیستند به ائتلاف سوری که غرب از آن پشتیبانی میکند بپیوندند .
جبهه ی النصره ، فتح السلام ، داعش ، گردان های عبدالله عزام ، صقور الشام ، لواءالمه ، ارتش آزاد سوریه و کتائب الحرار شام از مهم ترین گروه های مسلح در بین این چهارده گروه هستند که در سوریه حضور دارند که مطمئنا شناخت کامل و جامع این گروه ها برای نیروهای سوریه و همچنین سپاه قدس ایران و سپاه بدر یک ضرورت به حساب می آید .
اما شناخت این گروه ها ، هرچه که باشند ، کمک شایانی به شناخت حوادث آتی در منطقه و جهان نمیکند ؛ آنچه که امروز اهمیتی حیاتی دارد ، قدرت تخریبی و پتانسیل این گروه ها در برگشت به خاک کشورهایشان است .
اینفوگرافی گروهای سلفی در یک نگاه |
سلفی |
اسلام گرا |
سکولار |
|
|
|
و اما در ابتدای امر ، نیاز میدانیم توضیح مختصری از گروه های سلفی که برخی از آنان از کشورهای خارجی وارد این کشور شده اند ، به نظر شما برسانیم .
1 ) جبهه ی النصره
این جبهه از بزرگ ترین گروه های مسلح در سوریه است .
رییس این گروه که خود را ابو محمد الجولانی مینامد ، اخیرا با رییس القاعده که ایمن الظواهری است اعلام بیعت کرده است .
2) گروه فتح الاسلام
یک گروه سلفی رادیکال است که درسال 2006 در کمپ آوارگان فلسطینی تاسیس شد .
رهبر این گروه ابو محمد عوض است .
3) القاعده ی عراق
یکی از شاخه های القاعده است که در عراق و در سرزمین بین النهرین قرار دارد .
رهبر این گروه ابو عمر بغدادی است .
4) گردان های عبدالله عزام
یک گروه سلفی جهادی است که یکی از گردان های القاعده در عراق به حساب می آید .
رهبر این گروه صالح الغروی است .
5) صقورالشام
از گروه های نظامی در سوریه که خود را جهادی معرفی میدارد و اعلام کرده که در کنار جبهه ی ارتش آزاد مشغول مبارزه با نظام بشار اسد است .
رییس این گروه احمد الشیخ المکنی است .
6) ارتش آزاد سوریه
از اولین گروهی بود که با نظام بشار اسد اعلام جنگ کرد ؛ این گروه متشکل از افسران و سربازان فراری از ارتش سوریه است .
فرماندهی این گروه بر عهده ی رایض اسد است .
7) لواء الامه
از این گروه تروریستی اطلاعات دقیقی در دسترس نیست .
8) کتائب الحرار الشام
مجموعه ای از گروه های سلفی و اسلامگرا در سوریه هستند که بیش از 25 گردان در سوریه مستقر کرده اند .
رهبر این گروه عبدالرحمن السوری است .
همانطور که در مقدمه ی بحث نیز به آن اشاره شد شناخت این گروه ها دیگر کمک شایانی به ما نمیکند ، به این جهت که دیگر نه جنگی در سوریه اتفاق میافتد و نه دیگر تکفیری و سلفی ها توان مقابله با ارتش ملی سوریه و گروه الجیش الشعبی (مشابه بسیج ایران ) را دارند . بنابراین در برابر ارتش سوریه یک به یک تسلیم و یا کشته میشوند . اما این پایان کار بسیاری از تروریست ها در سوریه نیست ، چراکه این سرنوشت غم انگیز و ناامید کننده برای تروریست هایی است که از بطن جامعه ی سوری در آمده اند . بسیاری از تروریست ها اما ، پروازی هستند که برای هدف جهاد و تشکیل حکومت اسلامی به این کشور آمده اند . کشورهایی از جمله عربستان و تونس بییشترین تعداد تروریست عربی را از آن خود دارند و حتی تروریست هایی از کشورهای غربی مانند فرانسه ، نروژ و حتی اتریش که به خیال خام تشکیل حکومت واحد اسلامی وارد سوریه شده اند .
چندی پیش انتخابات در سوریه به صورت کاملا آزاد و دموکراتیک انجام شد و 74 درصد سوری ها در این انتخابات شرکت کردند . این یک پایان و یک آغاز بود ، پایان خوش و در عین حال پر از رنج برای سوری هایی بود که به وطن خیانت نکردند و جانانه از کشور و ناموس خود دفاع کردند . و درعین حال یک آغاز تلخ و پر از کابوس برای کشورهای غربی بود که راه را برای تروریست های غربی باز کرده بودند ، به خیال خام پیروزی در سوریه و ضعیف تر شدن موضع ایران در برابر کشورهای غربی .
سوال اینجاست ؛ چرا کابوس ؟ چرا آغاز تلخ ؟
برای پاسخ به این سوال بهتر است از کمی قبل تر به موضوع نگاه کنیم و یک نوع رفتارشناسی را از سربازان جبهه های تروریستی از زمان شروع جنگ در سوریه داشته باشیم .
تابستان 91 و در شروع جنگ سوریه ، تبلیغات گسترده ای چه در فضای مجازی و چه در محافل سنتی وهابی برای حضور در و جهاد در سوریه اجرا شد . از ترویج پوسترهایی با شعار جهاد در سوریه تا ترویج شعارهای وطن پرستانه در بین سوری های مخالف نظام بشار اسد . هدف نه برپایی دموکراسی بود و نه مخالفت با ظلم و استبداد . برای مسلمانان تکفیری عازم سوریه فقط و فقط یک هدف روشن بود : برپایی حکومت اسلامی .
اما بسیاری از تکفیری و وهابی ها ، به خصوص آنهایی که از اروپا به سمت سوریه سرازیر شده بودند ، نه فنون جنگ میدانستند و نه در فضای جنگی بزرگ شده بودند . بسیاری از آنها حتی رنگ خون را ندیده بودند و با کشتن و کشته شدن ، حتی اگر در راه خدا نیز باشد بیگانه بودند . بسیاری نیز بر حسب دست روزگار و تقدیر ، مسلمان به دنیا آمده بودند و از اعتقادات راسخ و قوی برخوردار نبودند و فقط صرف احساسات کاذب بوجود آمده توسط رسانه ها ، این جو در آنها بوجود آمده بود که برای جهاد ، به سمت سوریه راهی بشوند .
مسلما اینگونه افراد که هیچ سنخیتی با جنگ و جهاد نداشتند ، ابتدا باید از اعتقاد لازم برای جهاد و یک هدف و ایدئولوژی راسخ برخوردار میشدند ، به همین دلیل کلاس های آموزشی و تبیینی برای آنها در خود سوریه و به صورت فشرده برپا میشد و منابع درسی نیز از طرف کشورهای وهابی مسلک از جمله عربستان سعودی ، که مرکز وهابیت جهان است ، تامین میشد .
هنگامیکه بهانه ی جنگ و کشتار در اذهان افراد تحت آموزش تئوریزه شد ، حالا نیاز بود به یک تجربه ی عملی برای درگیری .
در بسیاری از کشورهای جهان همچون ایران که موقعیت حساسی از لحاظ درگیری با قدرت ها دارند ، نیاز است تا نیروهای جوان و آماده ی کشور را تعلیم و آموزش بدهند تا در شرایط حساس به کمک کشور بیایند . شرایط جنگ و جهاد برای تروریست ها اما ، مانند یک تنور آماده و داغ است که بلافاصله باید نان را بچسبانند ، برای همین کمی هیجان کار برای تکفیری ها بالا میرود .
اما وقتی اولین خبرها از شکست تروریست ها (که مصادف بود با ورود حزب الله به جنگ سوریه) به گوش رسید ، اولین نشانه های ناامیدی تروریست ها نیز در آنها ظاهر شد ، که نتیجه ی آن افزایش تعداد عملیات انتحاری توسط تروریست ها بود که در واقع اگر بخواهیم همچون ادبیات امروزی صحبت کنیم باید بگوییم برای خلاصی از موج ناامیدی بوجود آمده خودکشی میکنند . بسیاری از آنها یا باید تسلیم شوند ، یا کشته شوند.
اما بسیاری نیز هم هویت دارند ، هم خانواده و هم یک ملجا و پناهگاه برای بازگشت و زندگی دوباره . بنابراین مسلم است که گزینه ی بازگشت به کشور خود را انتخاب کنند .شایان ذکر است که چندی پیش پرس تی وی به نقل از مقامات فرانسوی اعلام کرد تعداد افرادی که برای جهاد روانه ی کشور سوریه شده اند به 800 تن است . شاید برای بسیاری از آنها مدت دوری از خانواده به سال هم نرسیده باشد اما تفاوت شخصی این افراد در هنگام خروج و ورود به کشورشان زمین تا آسمان است . با هیجانات زیاد به خیال تشکیل حکومت بزرگ و واحده ی اسلام پا به سوریه گذاشتند و حالا تبدیل به حیواناتی شدند پر از حقد و کینه و دشمنی ؛ دشمنی با تمام افرادی که روزی با آنها در امنیت کامل به سر میبردند اما وقتی به سوریه رفتند ، یاد گرفته بودند که تمام افراد روی کره ی زمین به غیر از کسانی که مسلمان وهابی هستند ، انسان نیستند و قابل تکفیر . حالا تبدیل شده اند به انسان هایی که با یک اغتشاش روحی بمب درونی آنها منفجر شده و بلای جان مردم و بالاتر از آن سیاست مداران کشورهای خود میشوند .
همانطور که از اینفوگرافی شخصیتی تروریست های حاضر در سوریه مشخص میشود ، بسیاری از آنها مخصوصا تروریست های داعش ( دولت اسلامی عراق و شام ) از کمترین سواد و سطح فکری برخوردار هستند ، حتی بسیاری از آنها از خواندن و نوشتن ساده نیزعاجز هستند . بدیهی است که مدیریت این افراد بسیار ساده تر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم ، و به راستی نیز اینگونه است . امروزه عربستان و قطر به راحتی و با در اختیار گذاشتن دلارهای حاصل از فروش نفت به گروه های تروریستی ، بهره برداری های مورد نیاز خود از حوادث منطقه را میکنند .
از طرفی میدانیم که امروز ایران در یک جنگ نرم با دنیای غرب و به خصوص آمریکا قرار دارد ، از متحدان بی چون و چرای آمریکا همین کشورهای اروپایی هستند که مطمئنا با وجود همراهی این کشورها با آمریکا ، همواره سیاست تحریم موفق بوده است . هم چنین تاثیر به سزای رسانه های اروپایی برعلیه ملت ایران انکار ناپذیر است . همین رسانه ها بودند که فتنه ی 88 را در ایران تئوریزه کردند و منجر به تحریم های فلج کننده بر ایران شدند که نظر نداریم به بررسی این موضوع بپردازیم .
نگارنده معتقد است بهترین دفاع ، دفاع تهاجمی است . با این که گروه های تکفیری یک خطر بالقوه برای جهان اسلام به حساب میآیند اما نباید هم چنان به آنها به عنوان یک بمب منفجر شونده در خاورمیانه نگاه کرد بلکه آنها یک ثروت عظیم برای کشورهایی از جمله ایران هستند . چرا که با یک مدیریت ساده میتوان آنها را به جان همان کسانی است که موضع ایران را در خاورمیانه ضعیف کرده اند . فقط تصور کنید تروریست های اروپایی به خانه هایشان برگردند . در این ضمینه ، خاطره ی جنگ آمریکا با طالبان در افغانستان برای مقامات ایرانی بسیار آموزنده است . در جنگ افغانستان ، دو دشمن بزرگ ایران توسط همدیگر تضعیف شدند بدون این که حتی ایران به صورت مستقیم در این جنگ دخالت کند . بی شک امروز این یک فرصت طلایی برای جمهوری اسلامی ایران است که بتواند از آب گل آلود خاورمیانه به نفع خود ماهی بگیرد و ورق را به نفع منافع ملت خود برگرداند . در این شرایط ، وظایف سپاه قدس ایران و به خصوص سپاه بدر عراق برجسته تر از مابقی ارگان ها و گروهاست ، چراکه در چند هفته ی اخیر داعش تمام تلاش خود را برای بقا ، در عراق ( مکان حضور سپاه بدر ) متمرکز کرده است .
در این شکی نیست که به زودی آتش فتنه ی این گروه های تروریستی خاموش خواهد شد ، اما آن چیزی که اهمیت دارد خروجی این درگیری هاست . آیا نتیجه ی نهایی این درگیری ها خسارت های عدیده ایست که کشورهای متخاصم بر روی دست کشورهای حامی مقاومت از جمله ایران و عراق گذاشتند ؟ و یا این آغازی است بر یک پایان ؟
لینک مطلب: | http://h3nn.ir/News/7883.html |