روسای جمهوری که صداقت آمریکایی را باور کردند
دیروز صدام، امروز مرسی؛ فردا نوبت کیست؟
علیرغم انواع سیاست های خصمانه نظامی و غیرنظامی علیه دولت و ملت سوریه طی بیش از 2 سال اخیر و خرابی های گسترده ای که در این کشور به واسطه هجوم هزاران تروریست تکفیری و با حمایت رسمی آمریکا و مزدورانش به وجود آمده، اما دولت سوریه به پشتوانه تکیه بر مقاومت ملتش، همچنان قرص و محکم بر سر کار باقی است
|
سرنوشت روسای جمهوری کشورهایی که تلاش می کردند تا بقای حکومت و قدرتشان را با نزدیکتر به شیطان بزرگ، آمریکای جنایتکار، تداوم ببخشند، می تواند به عنوان یک الگو برای سایر روسای جمهور ممالک دیگر شناخته شود.
به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی "خیبرآنلاین"، طی سال های گذشته، بارها و بارها صحنه ی سیاسی کشورهای مختلف، به ویژه ملل اسلامی، دستخوش تغییرات شگرفی شده است به نحوی که هر رییس جمهور و دولتی که خود را بیشتر وابسته ی سران کاخ سفید کرده است، دوره افول و نابودی اش را زودتر از موعد نظاره گر بوده است.
براساس این گزارش، اگر در دهه های گذشته و تاریخ حداقل 100 ساله ی اخیر عبور کنیم، اما نمی توان از سرنوشت صدام حسین، رییس جمهور مخلوع و معدوم حزب بعث عراق، به راحتی گذشت. همان دیکتاتوری که به واسطه ی حمایت های استکبار جهانی به رهبری آمریکا، انواع جنایات ضدبشری را در حق ملت خود و سایر ملل اسلامی همسایه مرتکب شد.
از بمباران شیمیایی شهرهای عراق گرفته تا تحمیل جنگی 8 ساله به جمهوری اسلامی و نیز، حمله به کشور کویت، همه و همه بخشی از جنایات دیکتاتور نابوده شده ی حزب بعث عراق بوده است.
نتیجه چه شد؟ با پایان یافتن تاریخ مصرف و ماموریت وی، همچون دستمالی که به سطل زباله پرتاب می شود، به بدترین شکل ممکن نه تنها از صحنه سیاست، بلکه از حیات و زندگی نیز خلع و به زباله دان تاریخ سپرده شد.
در ماجرای بیداری اسلامی نیز اتفاقات اینچنینی کم نبوده است و اکثر دیکتاتورهای وابسته به آمریکا و دلخوش به خنده های شیطانی او، از بن علی تا مبارک، با اولین اعتراض مردمانشان، عقبه حمایتی خود را از دست رفته دیده و به ناگاه مشاهده کردند که مقامات امریکایی که مصداق عینی و کامل حزب باد و موج سواری هستند، وقتی جریان باد را از سمت مخالف تشخیص دادند، در چشم به هم زدنی، تمام حمایت های قبلی را فراموش و خود را داعیه دار حقوق بشر و مردم نشان دادند و جزو حامیان سرنگونی دیکتاتورهای قبلی مامور(!) قرار گرفتند.
در ماجرای محمد مرسی نیز دقیقا همین مساله اتفاق افتاده است. قفسی که سال گذشته برای محاکمه حسنی مبارک تعبیه شده بود، امروز جایگاه رییس جمهوری است که پس از انقلاب مردم مصر، به قدرت رسیده بود اما در حین قدرت، به سمت وعده و وعیدهای آمریکا غش کرد.
اگرچه دیکتاتور مبارک به واسطه ی خشم مردم و انقلابی که در ادامه ی موج بیداری اسلامی به وجود آمده بود، سرنگون شد اما داستان مرسی نیز دست کمی از آن نداشت. با این تفاوت که میزان حمایت سران کاخ سفید از دیکتاتور سابق مصر دهها سال ادامه داشت اما از رییس جمهوری که به واسطه ی حمایت مردم سر کار آمده بود، چند ماه نیز به طول نینجامید.
مرسی، فقط چندماه به خنده هایی آمریکایی اعتماد کرد که نتیجه اش، کودتا، محاکمه و از دست رفتن اهداف انقلاب مردم مسلمان مصر شد.
و این سریال ناپایان، سرنوشت همه ی دولت ها و روسای جمهوری است که "صداقت آمریکایی" را باور کرده اند و به حریف عهدشکن و دشمن دارای "کینه شتری" اعتماد می کنند.
در واقع، سران ایالات متحده از تمام قدرتمندانی که اظهار وفاداری به آنها می کنند، تا جایی حمایت می کند که از آنها کاری برآید و آن زمانی که تاریخ مصرفشان تمام شده به نظر برسد، خود امریکایی ها اولین مدافع برکناری و نابودی آنان می شوند.
نکته قابل ذکر این است که میان مرسی و صدام، تفاوت های بسیاری وجود دارد و آن اینکه محمد مرسی با رای مردم بر سر کار آمده بود و بر همین رای نیز مغرور شد اما صدام به صورت دیکتاتورمآبانه حکومت می کرد اما سرنوشت هردوی آنها، به جهت فاصله گرفتن از مردمانشان و اعتماد بر دشمن، به یک نقطه ی مشترک رسید.
در جبهه ی مقابل، دولت ها و حکومت هایی که سنگ بنایشان مقاومت در برابر استکبار جهانی است، با اینکه از سوی آنان در محدودیت و محرومیت های مختلف قرار می گیرند، اما به واسطه ی تکیه و اعتماد قطعی به ملت خود، همواره در کشاکش های سیاسی و غیرسیاسی پیروز میدان بوده و حکومتشان نیز باقدرت پاربرجا مانده است.
حکومت و دولت سوریه از جمله ی این کشورهاست. مرحوم حافظ اسد که جنگ 8 ساله ایران و عراق، برخلاف اکثر کشورهای عربی، حمایت از ایران و مخالفت با سیاست های آمریکا را در دستور کار خود قرار داد و نهایتا به مرگ طبیعی از دنیا رفت و پس از او، فرزند مقاومش، دکتر بشار اسد، نیز تا امروز همان رفتار پدر را با قوت بیشتری ادامه داده است.
لذا، مشاهده می شود که علیرغم انواع سیاست های خصمانه نظامی و غیرنظامی علیه دولت و ملت سوریه طی بیش از 2 سال اخیر و خرابی های گسترده ای که در این کشور به واسطه هجوم هزاران تروریست تکفیری و با حمایت رسمی آمریکا و مزدورانش به وجود آمده، اما دولت سوریه به پشتوانه تکیه بر مقاومت ملتش، همچنان قرص و محکم بر سر کار باقی است و تازه به فتوحات بیشتری نیز نایل شده است.
آیا آن اعتماد به آمریکا و خنده های او که منجر به نابودی روسای جمهور و دولت های وابسته شد و این عدم اعتماد به شیطان بزرگ و تکیه بر توانایی های داخلی ملت در سوریه که به قوام بیشتر حکومت انجامید، الگویی برای سایرین نخواهد بود؟
در واقع می توان گفت سرنوشت صدام و مرسی برای هر رییس جمهور و دولتی که به جای تکیه بر توانمندی های داخلی، تنها به وعده و وعیدهای خارجی و آمریکایی اعتماد کند، محتمل است.
خیبرآنلاین
لینک مطلب: | http://h3nn.ir/News/894.html |