شناسه خبر: 11945 | منتشر شده در مورخ: 1394/5/12 | ساعت: 11:15 | گروه: سیاسی |
اتهام سوم اروپا به ایران پس از «میکونوس» و «محور شرارت»؟ |
به گزارش شبکه خبری هزاره سوم، محمدجواد ظریف، رئیس دستگاه دیپلماسی دولت حسن روحانی گفته است که بین ایران و اروپا بهزودی گفتوگوهایی با نام «گفتوگوهای سطح بالا» آغاز خواهد شد.
وی در جریان سفر «فدریکا موگرینی»، هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا با اشاره به گفتوگوهای سالهای قبل ایران و اتحادیه اروپا که به گفتوگوهای انتقادی مشهور شده بود، افزود: امروز درباره موضوعات مورد علاقه ایران و اتحادیه اروپا گفتوگو کردیم، امروز تصمیم گرفتیم دور جدیدی از گفتوگو را بین ایران و اتحادیه اروپا شروع کنیم که این گفتوگوها، گفتوگوهای سطح بالا نامیده میشود.
ظریف افزود: این گفتوگوها در آینده نزدیک در سطح معاونین وزارت امور خارجه و معاون خانم موگرینی شروع خواهد شد.
اشاره شخص ظریف به گفتوگوهای انتقادی، طبعا یاد و خاطره آن گفتوگوها و گفتوگوهایی که پس از آن به «گفتوگوهای فراگیر» مشهور شد را زنده میکند؛ بهخصوص سرنوشت هر دو جریان گفتوگو را.
گفتوگو بین جمهوری اسلامی ایران و اروپا نه امر جدیدی است و نه غریب. سیاست ایران در بسیاری از مقاطع پس از انقلاب توسعه روابط و بالاخص روابط اقتصادی با اروپا بوده است. با اینحال نتایج این روند را بهسختی میتوان نتایجی مثبت و قابل قبول دانست اگرچه طبعا در مقاطعی با رشد همکاریهای اقتصادی ایران و اروپا همراه بوده است.
* پایان جنگ تحمیلی و آغاز زمینههای گفتوگو
با پایان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، به مرور زمینههای گفتوگو بین ایران و اتحادیه اروپا شکل گرفت. در همان سال پایان جنگ، وزرای خارجه آلمان و فرانسه به ایران سفر کردند. از این زمان که کمکم در ایران دوران سازندگی نام میگرفت، اشتهای دولت وقت ایران برای توسعه روابط اقتصادی با اروپا نیز تقریبا سیریناپذیر بود و شاید نفس جبران خسارات گسترده دوران جنگ تحمیلی هم تا حدودی چنین رویکردی را توجیه میکرد.
در چنین شرایطی و در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۷۱ سران ۱۲ کشور عضو اتحادیه اروپا نشست مشترک خود را در «ادینبورگ» انگلستان با هدف ایجاد هماهنگی در نوع روابط آتی با ایران تشکیل دادند. در پایان این نشست ۲ روزه که در زمان ریاست دورهای بریتانیا بر اتحادیه اروپا برگزار شد، بیانیهای انتشار یافت که در آن بر لزوم انجام یک رشته «گفتوگوهای انتقادی» مستمر با ایران تأکید شده بود. در این بیانیه آمده بود: «با توجه به اهمیت ایران در منطقه، شورای اروپایی بر اعتقاد خود مبنی بر لزوم داشتن یک گفتوگو با دولت ایران صحه گذارد. این گفتوگو باید انتقادی بوده و در برگیرنده نگرانیهای منبعث از رفتار ایران باشد. در این گفتوگو ما باید خواستار بهبود برخی از مسائل، خصوصاً مسائل مربوط به حقوق بشر، مجازات مرگ سلمان رشدی که به دنبال فتوای آیتا... خمینی صادر شده و خلاف حقوق بینالملل میباشد و همچنین مسائل مربوط به تروریسم باشیم. بهبود در این زمینهها برای تعیین اینکه در چه مقیاسی روابط بسیار نزدیک و سرشار از اعتماد باید برقرار شود، دارای اهمیت است. شورای اروپایی میپذیرد که هر کشوری حق دستیابی به وسایل دفاع از خود را دارد، ولی مایل است که سلاحهای خریداری شده توسط ایران، ثبات منطقه را دچار تهدید ننماید. نظر به اهمیت اساسی روند صلح خاورمیانه، شورای اروپائی از ایران درخواست میکند رفتار سازندهای در این رابطه در پیش گیرد.»
واضح است که در این بیانیه این محورها مورد توجه اتحادیه اروپا بودهاند: حقوق بشر، تروریسم، تسلیحات و روند سازش در خاورمیانه. نتیجه تغییر در نتایج منبعث از رفتار ایران نیز در این بیانیه میتواند به «اعتماد» منجر شود، همان چیزی که اکنون ایران با «برجام» بهدنبال آن است. اگر دقت شود، تمام این محورها بهشدت آشنا هستند چون تقریبا همگی اکنون نیز از سوی غرب و علیه جمهوری اسلامی ایران مطرحاند.
این بیانیه، با پاسخ آیتا... هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت ایران مواجه شد. وی در تاریخ دوم اسفند ۷۱ نامهای را به یکایک سران اتحادیه اروپایی صادر و آمادگی ایران برای شرکت در این گفتوگوها را ابراز داشت. وی تصریح کرد: «بر این باوریم که مشکلات و چالشهایی که در جهان و بهویژه در منطقه شما و ما بروز مینماید ضرورت چنین تماسها و رایزنیها را افزایش داده است.» نامه هاشمی نیز بهنوبه خود در فروردین ۷۲ با پاسخ نخست وزیر دانمارک و استقبال وی مواجه شد که اکنون کشورش رئیس دورهای اتحادیه اروپا بود.
* گفتوگوهای انتقادی و الزامات نظم بینالمللی
اما رویکرد اروپا به گفتوگو با ایران تنها ناشی از تمایل به بهبود روابط و توسعه تجارت با این کشور نبود. از سال ۱۳۶۹ و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تثبیت نظام تکقطبی منجر به هژمونی ایالات متحده، اروپاییها احساس نگرانی میکردند. این یک اصل در روابط بینالملل است که افزایش بیرویه قدرت از سوی یک بازیگر به ائتلافسازی علیه آن منجر میشود و همین باعث شد تا اروپا هم اندکی ساز مخالف خود را به گوش آمریکا برساند.
در تمام دوران گفتوگوهای انتقادی، ایالات متحده منتقد این گفتوگوها بود. در همان دوره، «مارتین ایندیک» سیاست مهار دوجانبه در خصوص ایران و عراق را مطرح کرد و سپس دولت بیل کلینتون خواستار قطع گفتوگوهای انتقادی با ایران شد.
یکی از نشانههای تقابل با آمریکا در خصوص ایران در سال ۱۳۷۲ بروز کرد. در اجلاس شورای وزیران امور خارجه اتحادیه اروپایی در لوکزامبورگ در خرداد ۱۳۷۲، «وارن کریستوفر» وزیر امور خارجه ایالات متحده از دولتهای عضو این اتحادیه تقاضا کرد که سیاست خارجی خود را در خصوص ایران با واشنگتن هماهنگ سازند. اما بر خلاف انتظار آمریکا، وزیران اروپائی تصریح کردند که مایل نیستند ایران را به انزوا سوق دهند به همین دلیل به گفتوگو با ایران ادامه خواهند داد.
این مخالفت با آمریکا ناشی از همان الزام بینالمللی بود که ذکر آن رفت. خطر هژمونی آمریکا حتی در اروپا هم حس میشد و واکنش از پی داشت، هرچند که اروپا هرگز از اتحاد با آمریکا خارج نشد. همین امر باعث شد که این گفتوگوها تا نیمه دهه ۷۰ ادامه یابد اما مساله این بود که تعارض هویتی ایران و غرب بیش از خطر هژمونی آمریکا برای اروپاییها مطرح بود.
* سرانجام گفتوگوهای انتقادی و آغاز گفتوگوهای فراگیر
واقعه کافه میکونوس برلین که در آن ایران به اقدام تروریستی علیه برخی چهرههای ضدانقلاب حزب دموکرات کردستان متهم شده بود، در همان سال ۷۱ رخ داد اما دادگاه آن تا فروردین سال ۱۳۷۶ بهطول انجامید. در این دادگاه که بهگفته علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت ایران در فضایی برگزار شد که در آن نمیشد حق را از باطل تشخیص داد، برخی مقامات ارشد نظام مورد اتهامپراکنی قرار گرفتند. یکی از این مقامات، شخص آقای هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت بود که پس از خروج سفرای اتحادیه اروپا از تهران، در خطبههای نماز جمعه بهشدت از اروپا انتقاد کرد و سفرای این کشورها را به حشراتی تشبیه کرد که بر روی درختی تنومند نشستهاند و آن درخت را به ترک تهدید میکنند.
چندی بعد اتحادیه اروپا تصمیم به بازگرداندن سفرای خود به ایران گرفت اما ایران اعلام کرد که سفیر آلمان را «فعلا» به تهران راه نمیدهد. این دستور از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی و در یک سخنرانی پرشور بیان شد. به این ترتیب سفرای اتحادیه اروپا نیز به ایران بازنگشتند. ایران سپس ضمن موافقت با بازگشت سفرا، این شرط را تعیین کرد که سفیر آلمان باید آخرین سفیری باشد که به ایران بازمی گردد و به همین ترتیب، سفیر آلمان به همراه سفیر یکی دیگر از کشورهای اروپایی، به عنوان آخرین سفیر وارد تهران شد.
گفتوگوهای انتقادی چنین پایان یافت. بیتردید باید علت اصلی پایان گفتوگوهای انتقادی را غلبه تعارض هویتی بر الزامات نظم بینالمللی عنوان کرد. اما با روی کار آمدن دولت اصلاحات، دولت وقت ایران و اتحادیه اروپا بار دیگر تلاش کردند تا آب رفته در میکونوس را به جوی بازگردانند. این بار گفتوگوهای فراگیر بین ایران و اروپا آغاز شد. آغاز این دور از گفتوگوها، تیرماه ۷۷ و تقریبا یکسال پس از انتخاب محمد خاتمی به ریاست جمهوری بود. این گفتوگوها تا سال ۱۳۸۰ ادامه داشت و هر شش ماه یکبار بهصورت چرخشی در پایتختها انجام میگرفت. در همین دوران نیز مخالفتهای آمریکا باز هم ادامه داشت. قانون معروف «داماتو» که سرمایهگذاری بالای ۴۰ میلیون دلار در صنایع نفت و گاز ایران را ممنوع میکرد، در همین دوران به تصویب آمریکاییها رسید. اما این بار نیز یک حادثه دیگر، دکان گفتوگو با اروپا را تعطیل کرد.
* یازده سپتامبر و محور شرارت
با فروریختن برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی در حملاتی که به القاعده نسبت داده شد، تقریبا ساختمان گفتوگوهای ایران و اروپا هم متلاشی شد. تحت فشار بیسابقه ایالات متحده، اتحادیه اروپا گفتوگوهای عادی خود با ایران را «مشروط» به پیشرفت ایران در زمینه مسائل مطروحه در مذاکرات پیشین کرد. به عبارت دیگر اتحادیه اروپایی که پس از «۱۱ سپتامبر» قادر نبود مثل گذشته تحریمهای آمریکا بر ضد ایران را نادیده بگیرد، همکاریهای تجاری خود با ایران را به مسائل سیاسی گره زد.
۱۵ کشور عضو اتحادیه اروپا در خرداد ۱۳۸۲ با صدور بیانیهای به ایران هشدار دادند که مذاکرات اتحادیه با ایران مشروط به پیشرفت این کشور در زمینه احترام به حقوق بشر، جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای، مبارزه با تروریسم و تغییر برخورد با روند صلح خاورمیانه است. این چرخش به روشنی نشان میداد که اتحادیه اروپا تحت تأثیر آموزههای جدید آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر قرار دارد. اروپاییها این سیاست را کم و بیش تا پایان دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی ادامه دادند. البته در دوران پایانی دوره اصلاحات، گفتوگوهای هستهای بین ایران و EU۳ آغاز شد که آن نیز به نتیجه قابل توجهی جز تعلیق دو ساله فعالیتهای هستهای ایران نینجامید.
در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد نیز تقریبا هیچ دور گفتوگوی منظمی بین ایران و اروپا شکل نگرفت هرچند که گفتوگوهای هستهای همچنان ادامه داشت. ادبیات تند احمدینژاد در عرصه بینالمللی تشدید تعارضات هویتی را از پی داشت و نگرانی غرب از پیشرفت هستهای ایران که به قول احمدینژاد، قطارش فاقد ترمز بود، بر روابط ایران در صحنه بینالمللی سایه افکنده بود.
بر این اساس، پایان گفتوگوهای فراگیر را باید پایان گفتوگوهای ایران و اروپا دانست. پایانی که وقفهای ۱۴ ساله را از پی داشته است. اگر این گفتوگوها با تحولات نظامی بینالمللی آغاز شد، با واقعه یازده سپتامبر تقریبا پایان یافت. مقام معظم رهبری از این دوران اینگونه یاد کردهاند: «یک روزى در خطابههاى مسئولینمان مناقب آمریکا ذکر میشد؛ همان روزها رئیس جمهور وقت آمریکا با سبکسرى تمام، ایران را به عنوان محور شرارت معرفى کرد!»
* تحریمهای هستهای اروپا بر ضد ایران
۲ سال پایانی دولت محمود احمدینژاد، سالهای اعمال تحریمهای گسترده بر ضد ایران بود و اروپا نیز در این فقره از همگامی با آمریکا خودداری نکرد. محوریت اصلی در این تحریمها با برنامه هستهای ایران بود که ایران همواره بر صلحآمیز بودن آن تاکید داشته و دارد اما همواره با ادعاهای مخالف غربیها مواجه شده است.
در ۴ مرداد ۸۹، اتحادیه اروپا و کانادا تحریمهایی را علیه بخش انرژی و کشتیرانی ایران وضع کردند. در سوم تیر ۹۰، اتحادیه اروپا سه تن از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را با ادعای دخالت در امور داخلی سوریه در لیست تحریمهای جدید خود قرار داد. بر این اساس، حسابهای این افراد مسدود و ورودشان به خاک اتحادیه اروپا ممنوع شد. در نهم تیر، فرمانده نیروی انتظامی و معاون وی هم تحریم شدند.
دوم شهریور همان سال، اتحادیه اروپا نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را به دلیل پشتیبانی از دولت قانونی سوریه تحریم کرد. این اتحادیه نام ۱۵ فرد و ۵ نهاد، از جمله نیروی قدس را در فهرست تازه تحریمهای خود در ارتباط با وقایع سوریه قرار داد.
دهم آذر ۱۳۹۰، اتحادیه اروپا بیش از ۱۸۰ شرکت و شخصیت ایرانی را در فهرست تحریمهای خود قرار داد. علت این تحریمها امتناع ایران از اجرای خواستههای بینالمللی برای توقف برنامه هستهای این کشور خوانده شد.
در سوم بهمن همین سال، کشورهای عضو اتحادیه اروپا در راستای اعمال فشار بیشتر بر ایران بهمنظور وادار کردن این کشور به انصراف از برنامه هستهایش، با اعمال تحریم تدریجی بر نفت ایران و بانک مرکزی آن موافقت کردند.
سال ۱۳۹۱ نیز با تحریمهای اتحادیه اروپا آغاز شد. در پنجم فروردینماه این سال، وزیران خارجه اتحادیه اروپا ۱۸ نام جدید را در «لیست سیاه» ایران گنجاندند. ورود این افراد به اتحادیه اروپا ممنوع و حسابهای بانکی آنها در این اتحادیه نیز توقیف شد. در ۲۱ اسفند همان سال، وزیران خارجه اتحادیه اروپا ضمن تمدید تحریمها علیه مقامات ایرانی، نام ۹ شخصیت ایرانی دیگر را نیز به فهرست سیاه خود افزودند. تا حصول توافق ژنو میتوان گفت که این روند، روندی ادامهدار بوده است.
رفتار اتحادیه اروپا در این دوران را میتوان به صراحت رفتار خصمانه نامید، رفتاری که نشان میدهد نه گفتوگوهای انتقادی و نه گفتوگوهای فراگیر، زمینهای را برای حفظ منافع ایران در اروپا در بزنگاههای بحرانی ایجاد نکرده بودند.
* برجام و گفتوگوهای سطح بالا
با روی کار آمدن حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی و آمدن پرونده هستهای به وزارت امور خارجه، گفتوگوهای ایران و شش کشور موسوم به ۱+۵ شکل دیگری به خود گرفت. این روند به توافق ژنو، بیانیه لوزان و سرانجام توافق وین یا برجام انجامید که روند آن کاملا مشهور است.
در همین دوره مذاکره، برخی هیاتهای اروپایی به ایران سفر داشتند. سفر هیاتهای اروپایی که در قالب سفر هیات پارلمانی اتحادیه اروپا، هیات پارلمانی انگلیس، حضور چند وزیر امور خارجه اروپایی و سفر اشتون – مسئول وقت سیاست خارجی اروپا - صورت گرفت، حاشیههایی داشت که انتقاداتی را در داخل کشور برانگیخت. بیاحترامی هیات پارلمانی اروپا در دیدار با آیتا... هاشمی رفسنجانی به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و دیدار این هیات با نسرین ستوده و جعفر پناهی از عناصر ضد نظام و محکومان فتنه ۸۸، اظهارات گستاخانه وزیر امور خارجه لهستان و سوئد در قبال موضوع فلیترینگ برخی سایتها در ایران و در نهایت دیدار اشتون به عنوان هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا با نرگس محمدی یکی از محکومین فتنه ۸۸ و از عناصر ضد نظام در داخل خاک ایران، از مواردی بود که اعتراضاتی را به دنبال داشت.
اکنون و با حصول برجام، محمدجواد ظریف از آغاز دور دیگری از گفتوگوها بین ایران و اروپا خبر میدهد؛ گفتگوهایی با عنوان سطح بالا. احتمالا روند این گفتوگوها با روند اجرای برجام همبستگی خواهد داشت و موفقیت و عدم موفقیت آنها، میتواند با موفقیت یا عدم موفقیت اجرای برجام موازی باشد.
گفتوگو با اروپا در ایران هرگز ممنوع و تابو نبوده است و اکنون نیز میتوان از اصل گفتوگو استقبال کرد. هرچند نباید از ابتدا نسبت به این گفتوگوها نگاه منفی داشت و به اصطلاح «فال بد» زد، اما میتوان گفت سوابق پیشین خوشبینی به آنها را سخت میکند؛ و این انگاره را در ذهن میآورد که ممکن است این دور جدید نیز با اتهامی جدید به ایران پایان پذیرد.
برخی منابع:
http://www.dw.com/fa-ir/%DA%AF%D۸%A۷%D۹%۸۷%D۸%B۴%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۸%B۱-%D۸%AA%D۸%AD%D۸%B۱%DB%۸C%D۹%۸۵%D۹%۸۷%D۸%A۷%DB%۸C-%D۸%B۳%D۸%A۷%D۸%B۲%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۹%۸۶-%D۹%۸۵%D۹%۸۴%D۹%۸۴-%D۹%۸۸-%D۸%BA%D۸%B۱%D۸%A۸-%D۸%B۹%D۹%۸۴%DB%۸C%D۹%۸۷-%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۱%D۸%A۷%D۹%۸۶/a-۱۷۲۱۰۲۶۴
http://library.tebyan.net/ar/Viewer/Text/۹۴۰۴۹/۱
http://www.khabaronline.ir/detail/۴۴۰۷۴۵/World/۵۴۷۸
http://www.rajanews.com/news/۱۶۸۵۲۰
توضیح: دسترسی به تمامی منابع فوق در تاریخ ۱۱ مرداد ۹۴ مقارن با ۲ اوت ۲۰۱۵ صورت گرفته است.