هرگاه ذهنم به عملکرد مسئولان وتأثیر مستقیم آن بر میزان رضایتمندی و نارضایتی مردم از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران معطوف می گردد نمیتوانم احساس مسؤلیت نداشته باشم وازاین امرخطیر چشم بپوشم.دیگر زمان آن  فرا رسیده تا نظام مبتنی بر مردم سالاری دینی در شیوه های ارزیابی عملکرد مدیران دستگاههای مختلف تجدیدنظری جدی نموده تا شرایطی فراهم نیاید که فردی خواسته یا ناخواسته با سوء مدیریت خویش بر تعداد ناراضیان یا عمق نارضایتی ها بیافزاید.

برکسی پوشیده نیست از آغاز انقلاب اسلامی ایران تا کنون هر گاه دشمن خواسته است تا از تمامی امکانات خود برای ایجاد شکاف میان مردم وحاکمیت بهره جوید نه تنها به اهداف شوم خویش دست نیافته ،بلکه پیوند مردم با نظام شان بیش از پیش مستحکم تر شده است این در حالی است که یک مدیر بی لیاقت و ناکار آمد باتکیه زدن بردستگاه یاسازمانی میتواند عمداویاحتی سهواً مردم را از نظام ناراضی بنماید و نهایتا پس از چندی، از مدیریت برکنارگردد،تازه اگر تصدی جایگاه بهتری به او محول نشود!حال با این اوصاف آیا جایز است که اجازه داد ه شود نظام اسلامی که امانتی است که از سوی پروردگار به مردم با شرافت ایران به ودیعه نهاده شده آن هم به قیمت از دست رفتن صدها هزار نفر از بهترین و برومندترین فرزندان این مرزوبوم ،با سوء مدیریت شخص یا اشخاصی آسیب ببیند؟

پیشنهاد میشود در این راستا از سوی دولت تدبیر و امید کمیته ای ویژه تشکیل گردد تا با ارزیابی صحیح از عملکرد مدیران در پایان وحتی حین تصدی وی بر آوردی دقیق ومنصفانه از افزایش رضایت یا عدم رضایت مردم در دوره ی تصدی آن مدیر به عمل آوررند و مدیرانی را که همگرایی بیشتری میان مردم و حاکمیت اسلامی پدید آورده اند تشویق نموده،در عوض، آن معدود مدیرانی را که در زمان مسولیتشان به نظام بدبین ساخته اند تنبیه و مجازات نمایند تا دیگر کسی هوس نکند که به خاطر کسب میز قدرت به هر دستاویزی چنگ بزند.بایستی مسولان نظام در هر سطحی بدانند که از این موقعیت،تنها وتنها برای خدمت به مردم بهره بجویند و خود را تنها وقف نوکری برای برای مردم بنمایند چرا که این تنها راه عزتمندی آنان خواهد بود وبس.  

علیرضا محمد بیگی نیا