شناسه خبر: 7000 | منتشر شده در مورخ: 1393/3/4 | ساعت: 20:46 | گروه: اجتماعی |
عبید زاکانیِ درونمان را تحقیر نکنیم
در حاشیه انتشار ویدیویی که بیش از یک میلیون بیننده داشت |
به گزارش شبکه خبری هزاره سوم، انتشار ویدیویی از یک تصادف موج بزرگی از تقلید و به طنز کشیدن این ماجرا در پی داشت تا آنجا که رسانههای بزرگ به این موضوع به ظاهر ساده پرداختند و تیتر یک برخی از پربازدیدترین وبسایتهای جهان شد. این مسئله با واکنشهای تندی از سوی برخی منتقدان در کشورمان همراه شد که حتی این اتفاق را موجب وهن ایران و ایرانی قلمداد کردند اما آیا واقعاً چنین عکسالعملهای عمومی جای تقبیح دارد؟
اخیراً کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که دو دختر در حال همخوانی یک آهنگ داخل خودرو، به دلیل بی توجهی به قوانین رانندگی و رها کردن فرمان حین رانندگی تصادف میکنند و کیسه هوای خودرو باز میشود و علیرغم نوع حادثه، فضای کمیکی را شکل داده بود و پس از آن نیز انتشار تصویری از این دو که در بیمارستان بودند، فضا را به سمت تقلید این کلیپ برد و موجی بزرگ ایجاد کرد.
در این راستا، صفحهای عجیب شکل گرفت و بلافاصله تعداد فراوانی کلیپ توسط مردان به تقلید از این اتفاق منتشر شد، به گونهای که اینم صفحه در مدت کوتاهی چند ده هزار لایک گرفت و مورد توجه قرار گرفت. در این میان کلیپ اصلی حادثه با بیش از یک میلیون و دویست هزار بیننده در یوتیوب، بیشترین توجه عمومی را به خود جلب کرد و آنچنان فضا را به عنوان یک تفریح و سرگرمی به سمت خود سوق داد که جنبه بین المللی نیز یافت.
دیلی میل و وب سایت yahoo به تازگی به این ماجرا پرداختند. در خبر سایت یاهو با اشاره به رکورد تعداد بیننده این کلیپ و توضیح ماجرای تصادف و درج تصاویر و فیلم این حادثه، اقدام دختران تهرانی را نمونه کامل رفتارهایی که در هنگام رانندگی نباید انجام داد، بیان می کند. در این میان انعکاس وسیع چنین اتفاقی و بین المللی شدنش، برخی هموطنانمان را که از سر دلسوزی برای اعتبار و چهره بین المللی مردم ایران، نگران هستند، عصبانی کرد و منجر به طرح نقدهای تندی شد.
برخی منتقدان این رفتار را نوعی آبروریزی خوانده و به واقع عنوان میکردند با چنین رفتارهایی ثلمهای به شانیت مردم ایران وارد آمده و خواستار عدم استمراربخشی به چنین کلیپ سازیهایی که درباره باران کوثری و کلیپ مشهورش نیز اتفاق افتاده بود، شدند و تاکید داشتند فضای اینترنت یک فضای جهانی است و کوچکترین عکسالعملها به همین سادگی میتواند ابعاد جهانی بیابد و باید به فکر آبروی ایران بود و در این زمینه محتاط تر عمل کرد.
با این حال شاید بتوان این دیدگاهها را سختگیری بیش از حد تصور کرد، چرا که هرچند برخی رفتارها در قبال باران کوثری و معدودی از کلیپهایی که در نقد کلیپش تولید شده بود، توهین آمیز بود اما در ماجرای کلیپ این دو سانحه دیده، شاهد کمترین رفتارهای زننده بودیم و صرفاً تقلید کمیک اتفاق رخ داده بود و تولید این تیپ کلیپها و تصاویر و تماشایشان به یکی از تفریحات عمومی فضای آنلاین بدل شده بود که عملاً در دل خود، نقد این اتفاق را نیز داشت.
این اتفاق بیشک به روحیه طنازی ایرانیها باز میگردد و باید پذیرفت با سابقه طولانی مردم ایران در کمدی به عنوان یکی از ابزارهای کارآمد در نقد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و همچنین یکی از وسایل تخلیه فردی و اجتماعی، استفاده از ابزارهای آنلاین نظیر شبکههای اجتماعی برای گسترش چنین فضای طنزآلودِ مشارکتی -مشروط به آنکه به ابتذال کشیده نشود- امری نامشروع نیست و نباید هرگونه حرکتی در این زمینه را با تعبیر ضربه به آبروی کشور (که بسیاری از اوقات همچون این فقره صادق نیست)منکوب کرد. نباید در مقام نقد به تحقیر خودمان بپردازیم.