به گزارش شبکه خبری هزاره سو

با وجود شرایط اقتصادی یک مرد حتی با دو یا  سه شیفت کار کردن نمی تواند به تنهایی مخارج زندگی را تامین  کند بنابراین  خانم هم تلاش می کند تا در زندگی به یاری همسرش شتافته و سر کار برود تا باری را از دوش او بردارد.

پس یک خانم به دودلیل مشغول کار می شود . اقتصاد که مهمترین است و دومین دلیل علاقه به آن کار است.

وقتی یک خانم با عشق و علاقه ، از تمامی سرگرمی ها می گذرد و ساعت ها برای هدف خود در رشته ی مورد نظر تلاش می کندو بلاخره دانشگاه قبول می شود و سعی دارد که بهترین باشد و با هزاران زحمت البته اگر شرایط جامعه اجازه دهد به کاری که علاقه دارد و سالیان سال برای آن زحمت کشیده ، با دل و جان کار می کند.

و حالا مشکلات یک خانم شروع می شود ، نداشتن امنیت کاری

متاسفانه در جامعه ما زن امنیت کاری ندارد و بارها و بارها به خاطر رد کردن پیشنهاد ات بی شرمانه یا از کار اخراج می شود و یا دستمزد و حقوق او را به بهانه های مختلف مثل(کاری که  خواستم انجام ندادی ، خوب کار نمی کنی و.....) نمی دهند.

ویا خود او به خاطر فشار های زیاد و پیشنهاد های بی شرمانه به خصوص که تعهدی به همسرش دارد ، ازآن کار که بسیار زحمت کشیده صرف نظر می کند .و این بزرگترین ظلم به زن هست.

در کنار علاقه و عشق به کار و تلاش سالیان سال او در حرفه ی مورد نظر و مشکلات اقتصادی و نیاز به تامین هزینه های زندگی ونداشتن امنیت کاری ، مشکلات زنان جامعه چند برابر می شود.

دیگر اشتیاقی برای زن نمی ماند ،خود را از دست می دهد و تمام آرزوها و تلاش های او به باد می رود و زن سرخورده می شود.

خانم هایی که به خاطر مشکلات اقتصادی مشغول کار می شوند و به هر کاری حتی نظافت در منازل مردم روی می آورند ، اما هزاران اتفاقی که نباید به وجود می آید

وقتی به  دادگاه مراجعه می کنند براساس قانون گفته می شود که می خواستید خانه ی ایشان نروید و شما مقصرید و خودتون خواستید ،شما حجاب خوبی نداشتید ، و غیره و غیره و زن یک بار دیگر آنچنان می شکند که دیگر یارای بلند شدن ندارد.

و زن مستاصل و از همه جا مانده و یک عالمه مشکلات مالی ،در حالی که بی پشت و پناه و تنها است  و با هزاران عقده های روانی و روحی به زندگی خود ادامه می دهد و مرد به خاطر دریچه ها و شکاف های قانونی به فریب زن می پردازد . می داند که زن چقدر نیاز به پول دارد ، می داند قسط او عقب افتاده ، می داند بچه ها ی او گرسنه هستند و....

 و حالامرد فریبکار  شروع می کند به فریب دادن زن ، به مثابه یک مرد زاهد خود را نشان می دهد و زن که هزاران مشکل دارد و به فکر خانواده است و فرزندانی که باید سیرشان کند ،فریب او را می خورد و یا علاقه ای که سالیان سال برای آن هزینه کرده و زحمت کشیده ودر یک لحظه آواری است که  بر سر زن فرو می ریزد و زن را نابود می کند.

حال سوال اینجا است که چرا قوه قضائیه و مجلس با توجه به کثرت این موضوع برای حل این معضل و درد زنان  طرح یا لایحه ای را نمی نویسند ؟ چرا سعی بر حل این مشکلات ندارند؟

و تکلیف بانوان نجیب ایرانی که می خواهند با نیروی بازو واندیشه خویش ، مشکلات اقتصادی را حل کنند چیست؟

زن ایرانی هیچ امنیت کاری ندارد.

حالا این مادر باید به خانواده هم رسیدگی کند و تربیت یک نسل به عهده ی اوست . با روان خسته و آسیب دیده و حس خلع و همچنین می داند که بی پشت و پناه است ، چه طور می تواند مادر خوبی باشد؟

علاوه بر این موضوعات ترس از فرزندآوری می شود و هنگامی که زندگی خود را می بیند از آینده ی فرزند خود هم بیمناک است ومی ترسد سرنوشت فرزندش به خصوص فرزند دختر مثل خود او شود و به جای اینکه تمام تمرکز خود را روی علاقه اش بگذارد ، فقط کارش جنگیدن به خاطر نجابت  شود زیرا که برای این دسته از مردان خدا نشناس متاهل و مجرد هم فرقی ندارد.

چرا در ایران یک زن نتوانسته یک پروفسور ریاضی شود و خانم مریم میرزاخانی در آمریکا به چیزی که حقش بود رسید . خانم ایرانی که در آلمان شهردارشد .جایزه کن را نه در ایران بلکه درفرانسه گرفتن ،چرا استعداد زنان ایرانی در خارج از ایران شکوفا می شود و درایران رشد نمی کند ؟آیا استعداد نیست ؟روح خدا در انسان دمیده و انسان قادر به هر کاری هست ، اما مشکلات اجتماعی و عدم تمرکز و عدم امنیت در جامعه باعث عدم رشد او می شود.

و تا چه زمان این کابوس ادامه دارد ؟زن چه زمانی احساس می کند که آزاد است؟

م