آشنایی سیمون ایتالیایی با دوستداران امام خمینی(ره)

سیمون از پیاده روی جوانانی در طول مسیر حرکتش با تعجب یاد کرد که به صورت گروهی حرکت می‌کردند، احساس کردم منظور وی کاروان‌های زیارتی و مشتاقان مرقد امام (ره) می‌باشد از این رو موضوع مشتاقان حرم امام خمینی(ره) را که هر ساله در آستانه رحلت امام اتفاق می‌افتاد را برایش شرح دادم.

ابندا وی برداشت درستی ار کلمه امام نداشت و تصور می‌کرد امام شخصیتی معادل رئیس جمهور یا حتی پاپ می‌باشد! اما وقتی جایگاه و منزلت امام را برای وی شرح دادم بسبار مشتاق بود در مورد آن بیشتر بداند،

سیمون روانشناس ایتالیایی در حال تبادل اطلاعات با علی قربان پور، حومه رضوان شهر 28/2/1391

دقایقی در باره شهدای جنگ تحمیلی که عاشقانه امام را دوست داشتند صحبت کردم و از این که تعداد داوطلبان جنگ گاهی حتی از تعداد سربازان پیشی می‌گرفت صحبت کردم  در نهایت وی که مشتاق شده بود تا به مرقد امام برود به وی توصیه کردم سری نیز بر گلزار شهید احمد پلارکی بزند.

وقتی وی از زبان من موضوع عطر دل‌انگیزی که از مرقد شهید پلارکی استشمام می‌شد را شنید خیره به چشمانم نگاه کرد و گفت: من دومین بار است که این موضوع را از زبان ایرانیان می‌شنوم ولی هنوز به این باور نرسیده‌ام!

به وی پیشنهاد دادم هنگام دیدن مرقد امام که سیل مشتاقانش چون پروانه به گردش طواف می‌کنند چند صد متری هم پیاده روی کند و قبر شهید پلارک را از نزدیک مشاهده کند.

آدرس قبر شهید را یاداشت کردم و به وی دادم تا در صورت تمایل که به نظر بسیار مشتاق می‌نمود از نزدیک به تحقیق پیرامون آن بپردازد هدایایی از قبیل خرما و بیسکویت به دوچرخه سواران میهمان دادیم.

 به تجربه دریافته بودم توریست‌ها خرما را ماده غذایی بسیار با ارزشی می‌دانند وی از اهدا خرمای ایرانی بی‌نهایت خوشحال شد، ساعت 5/7 غروب دو گروه از هم جدا شدیم و در مسیری متفاوت به راه خود ادامه دادیم

سیمون روانشناس ایتالیایی ومهدی خانزاده شادمان از ملاقاتی پر ثمر 28 اردیبهشت، حومه رضوان شهر

گزارش ملاقات بین دو تیم دوچرخه سواری میثاق با شهدا با توریست ایتالیایی مورد توجه خبرگزاری‌های ایران قرار گرفت که خبرگزاری فارس گزارش کاملی از آن را بر روی خروجی خود گذاشت، این موضوع در چند نوبت دیگر نیز از طریق رسانه‌های مختلف منتشر گردید.

هم زمانی سفر سیمون به ایران و ملاقات با وی که به تمجید از ملت عظیم‌الشان ایران پرداخته بود همزمان با شیطنت بعضی از دولت مردان ایتالیایی در مورد ایران سوژه جالبی شده بود. زیرا سیمون آنچه را مشاهده کرده بود بیان کرد و دولت مردان ایتالیایی نیز تحت تاثیر گزارشات محافل صهیونیستی اظهار ‌نظر نابخردانه‌ای در مورد ملت بزرگ ایران  کرده بوند. دوموضوع جداگانه‌ای که در نوع خود قابل تامل بود.

غروب آفتاب به شهر کوچک اما مصفای رضوان شهر با مردمی دوست داشتنی و میهمان نواز رسیدیم، شهری تمیز و با صفا که برای من بسیار جذاب به نظر رسید ورودی شهر آقای شاهین حبیبی به استقبال آمد.

 وی از دوستداران سفر بود که برنامه سفر را از طریق سیمای استان گیلان، شبکه باران پیگیری کرده بود، دعوت دوست عزیز را به دلیل کمی وقت رد کردیم، اما با راهنمایی وی در منتها‌الیه رضوان شهر پارک تمیزی را برای برپا کردن چادر انتخاب کردیم، چادر برپا کردیم شام مفصلی را که شامل مرغ بریان کاملی بود به همراه چند نوع نوشیدنی خنک و انواع دسر و میوه صرف کردیم.

 ملاقات توریست‌های خارجی نشاط مظاعفی را ایجاد کرده بود و ما نیز سرخوش از حوادث روز جشنی خصوصی گرفتیم.

شاهین حبیبی، مهدی خان زاده ، ورودی رضوان شهر ، 28/2/1391

تا روز پنج شنبه 28/2/1391 موفق شدیم 77 شهر را رکاب بزنیم و بیش از 109 گلزار را زیارت کنیم و 1520 کیلومتر از مسیر را طی نمائیم.

اول شب فرماندار محترم شهر فاروج آقای ارجایی و مدیریت محترم آموزش و پرورش شهرستان آقای خوش‌منظر جداگانه تماس گرفتند و برای افتتاح گلزار شهدای شهر فاروج در روز جمعه 29/2/1391 دعوت به عمل آوردند، هنگامی که از مسیر ما مطلع شدند برای اعضای تیم آرزوی سلامتی نمودند،

سیدمحسن حیدری و حجه الاسلام عبدالکریم مازندرانی نیز هر شب اخبار روزانه سفر را دریافت می‌کردند و برای علاقه‌مندان به سفر از طریق سایت اطلاع رسانی می‌کردند نیمه شب باران ملایم شروع به باریدن کرد، اما شدت باران آنقدر شدید نبود که خطری را متوجه وسایل سفر بنماید.

تماس دخترم فاطمه و پیگری سفر توسط وی شادی شعف مرا دو چندان کرده بود.

در جستجوی یاران علی قربان پور(علی فاروج)