شناسه خبر: 7782 | منتشر شده در مورخ: 1393/3/22 | ساعت: 16:59 | گروه: سیاسی |
دکترین ولایت فقیه مانع اصلی کدخدایی آمریکا! |
به گزارش شبکه خبری هزاره سوم حسین شریعتمداری در رزونامه کیهان نوشت:
1- چند سال قبل در یکی از جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ دانشجویی، ضمن پرسشهایی که درباره مسائل سیاسی روز مطرح شده بود، پرسشی با این مضمون از تریبون خوانده شد؛ «میگویید جمهوری اسلامی ایران، یک نظام حکومتی برخاسته از اسلام ناب محمدی(ص) است و از آن با عنوان زمینهساز حکومت جهانی حضرت صاحبالزمان(عج) یاد میکنید و این در حالی است که از صدر اسلام تاکنون، حکومتهای فراوانی همین ادعا را داشتهاند، حتی حکومتهای فاسدی نظیر بنیامیه و بنیعباس هم حاکمیت خود را برخاسته از اسلام ناب میدانستند، از کجا معلوم که ادعای ما نیز یک ادعای دیگر در کنار همان ادعاها نباشد»؟!
پاسخ نگارنده - که البته برگرفته از اساتید برجسته اسلامشناس بود و شرح تفصیلی آن در این وجیزه نمیگنجد- این بود که «آدرس و نشانی دقیق یک نظام برخاسته از اسلام در کلام خدا، رهنمودهای پیامبر اعظم(ص) و آموزههای بدیهی و همه فهم اسلام- و نه آن بخش از آموزهها و معیارهای اسلامی که درک آن به اذهان ژرفاندیش و مطالعات فراوان نیاز دارد- به وضوح آمده است بنابراین با در دست داشتن این آدرس که به آسانی در دسترس است میتوان سره را از ناسره و آب را از سراب تشخیص داد و مدعیان راستین را از دکهداران کاذب بازشناخت. در دوران بنیامیه و بنیعباس و یا برخی از مدعیان عصر حاضر نیز کسانی که آدرس مورد اشاره را در دست داشتند به وضوح میدیدند که این آدرس آنان را به حکومتهای یاد شده نمیرساند و اساسا مقاومت تاریخی شیعه در برابر حکام جور به علت در دست داشتن همین آدرس بوده است. نظام ولایت فقیه دقیقا با آدرسی که پیامبر اعظم(ص) و ائمه هدی(ع) ارائه دادهاند همخوانی دارد و دقیقا به همین علت است که وقتی امام راحل ما (ره) ندای انقلاب سر میدهند، مردم این ندا را در دل خود آشنا و با آموزهها و باورهای بدیهی- و نه پیچیده- اسلامی، همخوان و همراه مییابند و با پای دل به سوی آن میشتابند.
ماجرا بسیار بدیهی است و در چند کلمه این که؛ دوسوم فقه- چه از نگاه شیعیان و چه اهل سنت- سیاسیات و اجتماعیات است و فقط یکسوم آن مربوط به احکام فردی و عبادات شخصی است. اجرای این احکام نیاز به تشکیل حکومت دارد و رهبری این نظام حکومتی الزاما باید در دست کسی باشد که اولا؛ از اسلام و احکام و آموزههای آن و شرایط و ظرافتهای زمان شناخت لازم و کافی داشته باشد، یعنی «فقیه» باشد و ثانیا؛ عادل باشد، چرا که عالم بدون عادل بودن نمیتواند ضامن قابل تکیهای در اجرای دستورات اسلامی باشد. بنابراین تشکیل یک نظام اسلامی تحت زعامت و رهبری فقیه عادل ضروری و تضمینکننده درستی و اسلامی بودن آن است و این در یک کلمه مفهوم اصل ولایت فقیه است. این فرمول بدیهیتر از آن است که با هیچ عقل سلیمی قابل نفی باشد. دقیقا به همین علت است که برخی از جریانات - البتهکم عده و شمار- و مدعی ولایت که به قول حضرت امام(ره)، ولایت که هیچ، دیانت هم ندارند، وقتی این فرمول را- چه آگاهانه و چهناخودآگاه- نفی میکنند، به یاوهسرایی روی میآورند و بلافاصله با استقبال دولت فخیمه! انگلیس روبرو میشوند و برای تبلیغ دیدگاه انحرافی خود که دشمنی آشکار با اسلام و همسویی بیتردید با دشمنان رسولخدا (ص) و ائمه هدی (ع) است، از امکانات روباه پیر، مخصوصا شبکههای ماهوارهای برخوردار میشوند و... بماند.
2- دیروز رهبر معظم انقلاب در آستانه سالروز میلاد مراد غایبمان حضرت ولیعصر- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- و در بازدید از نمایشگاه تولیدات علمی موسسه دارالحدیث، پیروزی انقلاب اسلامی ایران را تحقق یکی از همان وعدههای اطمینانبخش در جهت حکومت جهانی حضرت بقیهًْالله الاعظم ارزیابی کرده و آن را همسو با حرکت کاروان بشریت به منزلگاه مطلوب و دلگشا و دلنشینی دانستند که خدای رحمان و رحیم در ظهور حضرت وعده فرموده است. و باز هم از ایشان است که «این عصر را باید عصر امام خمینی(ره) نامید و ویژگی آن عبارت است از بیداری و جرأت ملتها در برابر زورگویی ابرقدرتها و سربرآوردن ارزشهای معنوی و الهی».
و از امام راحل(ره) است که «ما، الان در موقعیت حساسی هستیم که به نظر من؛ حساسترین نقطه تاریخ است» و با تأکید بر همسویی انقلاب اسلامی با انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) میفرمایند «گویی جهان مهیا میشود برای طلوع آفتاب ولایت از افق مکه معظمه و کعبه آمال محرومان و حکومت مستضعفان» و...
اکنون جای آن است که به مواردی از درک این واقعیت محسوس و ملموس که در نگاه دیگران آمده و فقط اندکی از بسیارهاست، اشارهای گذرا داشته باشیم. بخوانید؛
✓ هنری کیسینجر، مشاور رئیسجمهور آمریکا در دهه 70 میلادی شخصیت امام خمینی(ره) را اینگونه ارزیابی میکند؛ آیتالله خمینی، غرب را با بحران جدی برنامهریزی مواجه کرد، تصمیمات او آنچنان رعدآسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامهریزی را از سیاستمداران و نظریهپردازان میگرفت... هیچکس نمیتوانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند، او با معیارهای دیگری غیر از معیارهای شناختهشده در دنیای امروز سخن میگفت و عمل میکرد. گویی از جای دیگری الهام میگرفت، دشمنی آیتالله خمینی با غرب، برگرفته از تعالیم الهی او بود. او در دشمنی خود نیز خلوصنیت داشت.
✓ محمدحسنین هیکل، سردبیر معروف روزنامه الاهرام مصر که یکی از روزنامهنگاران برجسته و بلندآوازه دوران معاصر است درباره امام راحلما(ره) میگوید؛ خمینی را یکی از اصحاب خاص رسولخدا (ص) میدانم که بینش و منش پیامبر اسلام را بیکم و کاست به قرن حاضر آورده است. گویی آمده است تا سپاهیان علی(ع) را که بعد از شهادت او، سرگشته و بیفرمانده شده بودند، فرماندهی کند.
✓ هم او، در ملاقات با نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی- آقای سودانی- در قاهره، به درایت پیامبرگونه رهبر معظم انقلاب اشاره کرده و میگوید؛ کاری که انقلاب اسلامی تحت رهبری امام و آیتاللهخامنهای انجام داده است، هیچیک از زمامداران دنیای کنونی و یا قدرتمندان کشور خودتان نظیر کوروش و داریوش نمیتوانستند به خواب هم ببینند، شما هر جا وارد میشوید دلها را تسخیر میکنید و به انقلاب پیوند میدهید.
✓ شبکه اول تلویزیون «بیبیسی» در مجموعه مستندی با عنوان «قرندوم» که به بررسی رخدادهای احتمالی قرن بیست و یکم اختصاص داشت، به رهبران سیاسی غرب هشدار میدهد؛ «آنچه در ایران در سال 1979- بهمنماه 1357- اتفاق افتاد، نه تنها برای ایرانیان، بلکه برای تمام ادیان جهانی یک نقطه عطف است. نقطه عطفی که از بازگشت تودههای میلیونی مردم در سراسر دنیا به اصولگرایی مذهبی خبر میدهد... در سراسر جهان، پیروان ادیان مختلف نظیر مسیحیت، یهودیت، بودیسم و هندوها به اصولگرایی مذهبی روی آوردهاند، حتی در ترکیه نیز که هفتاد سال قبل با مذهب وارد جنگ شده بود، امروزه روند بازگشت به اصول اسلامی سرعت گرفته است.»
✓ الوین تافلر، یکی از استراتژیستهای معروف آمریکایی و از شخصیتهای سیاسی نزدیک به کاخ سفید، اعتراف میکند؛ «بازی قدرت جهانی در دهههای آیندهای که پیش روی داریم، بدون در نظر گرفتن قدرت روزافزون اسلام قابل درک نیست.»
✓ آنتون گیدنز، جامعهشناس پرآوازه انگلیسی درباره تحولات بنیادین قرن حاضر مینویسد؛ «درگذشته، سه غول فکری جامعهشناسی یعنی مارکس، دورکیم و ماکس وبر با اندکی اختلافنظر، فرآیند عمومی جهان را به سوی سکولاریزم و در جهت حاشیهنشینی دین ارزیابی میکردند ولی از سال 1979 و با پیدایش انقلاب اسلامی در ایران، شاهد روند معکوس و متفاوت با این فرضیه هستیم، یعنی فرآیند عمومی جهان، با شتاب به سمت دینیشدن پیش میرود.»
✓ الکساندر زوگانف، رهبر سابق حزب کمونیست روسیه، با اشاره به تحولاتی که بعد از انقلاب اسلامی در جهان پدید آمده و امروزه از سوی رهبری ایران اسلامی با اقتدار و درایت دنبال میشود، میگوید؛ « ما هم، در روسیه از افکاری که وجود خدا را انکار میکند دست برداشتهایم.»
✓ نیوت گنگریچ، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در واکنش به اظهارات چند تن از سناتورها که ادعای رهبری آمریکا بر جهان را داشتند، به انقلاب اسلامی در ایران و رهبری هوشمندانه امام و رهبر معظم انقلاب اشاره کرده و با تمسخر میگوید؛ «ایالات متحده چگونه ادعای رهبری جهان را دارد؟ با کشوری که در آن، دختران 12 ساله باردار میشوند، 15 سالهها همدیگر را میکشند، 17 سالهها به ایدز مبتلا میشوند و 18سالهها در حالی دیپلم میگیرند که به خوبی قادر به خواندن و نوشتن نیستند، هیچکس را نمیتوان اداره کرد».
✓ ایمانوئل والرشتاین، جامعهشناس بلندآوازه آمریکایی با نگرانی میگوید؛ «مانع اصلی پیشروی ما برای استقرار نظم جهانی- کدخدایی آمریکا!- دکترین ولایت فقیه امام خمینی است... همه نظریهها درگذر زمان کمرنگ و کهنه شده و به تاریخ میپیوندند، ولی نظریه ولایت فقیه ]امام[خمینی هر روز پررنگتر و سرزندهتر میشود و مسلمانان بسیاری را به خود جلب میکند.
و... از امامان معصوم علیهمالسلام است که یخرج ناسٌ من المشرق یوطئون للمهدی سلطانه... مردمانی از مشرق قیام میکنند و زمینه برپایی حکومت مهدی صاحبزمان- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- را فراهم میآورند و به قول حضرت آقا؛
خورشید من برآی، که وقت دمیدن است.